فخیمزاده از دشواریهای ساخت آثار تاریخی و مذهبی سخن گفت و این ژانر را یکی دشوارترین ژانرهای سینمایی نامید.
وی در پاسخ به این سوال که آیا باز هم اثر تاریخی و مذهبی میسازید، گفت: من چندین سال است که دیگر مرتکب ساخت فیلم مذهبی نمیشوم! دیگر توبه کردهام. مدیران سیما قبلها اصرار داشتهاند که من درباره کربلا و حواشی آن فیلمی کار کنم، اما به دلیل مشکلاتی که وجود دارد زیر بار نرفتم.
وی درباره مشکلات ساخت فیلم دینی بیان داشت: اولین مشکل فیلمنامه تاریخی و مذهبی است. در یک فیلمنامه ممکن است با شخصیت شروع کنیم و تاریخ را مرور کنیم یا با یک حادثه آغاز کنیم و در ضمن آن شخصیتهایی را تعریف کنیم. لذا در فیلم نیازمند آزمون و خطا و تغییر هستیم. اما در آثار تاریخی با حوادث و شخصیتهای ثابتی طرف هستیم که نباید به آنها دست بزنیم. نگاه و شکل دراماتیک نبخشیدن به این حوادث و شخصیتها ایجاد مشکل میکند. در کار تاریخی نمیتوان شخصیتی را مثبت و یا منفی کرد و آن شخصیت باید منفی یا مثبت باقی بماند. این اولین معضل است.
وی ادامه داد: معضل دوم تاریخ است. تاریخ قسم نخورده که دراماتیک باشد، ممکن است حقیقت باشد اما جذابیت داستانی نداشته باشد. حقیقت همیشه خوب نیست. حقیقتنمایی گاهی نیاز است تا وجه نمایشی ایجاد کند. معضل سوم این که ممکن است حقیقت با شریعت و با باورهای مردم مطابقت نداشته باشد یا ضرورتی برای گفتن آن نباشد.
فخیمزاده افزود: معضل چهارم روایتها و قولهای متنوع است و این باعث میشود که در اضافه و یا کسر شخصیتهای مدنظر خود دچار مشکل شویم.
این کارگردان سینما درباره ورود دیگران به حوزه ساخت فیلمهای تاریخی گفت: ورود من به فیلمهای تاریخی با دورخیز نبود. من در فیلم امام رضا (ع) متوجه شدم که مردم نیاز دارند با سند و مدرک ائمه علیهالسلام را بشناسند. ایمان خالصانه آنها که همراه با شناخت نیست، باید درست عکس اعتقادات مردم باشد. اینجا بود که تصمیم گرفتم دیگر کاری به کار آثار تاریخی نداشته باشم. ما اگر فیلمهای دیگر را اشتباه بسازیم، اتفاقی نمیافتد، اما در این حوزه اگر اشتباه کنیم قابل جبران نیست.
وی در پاسخ به این سوال که آیا حوزه دین در شأن سینما نیست، گفت: سینما وجهه سرگرمیاش آنقدر بالاتر است که محل این کار نیست. اتفاقی که برای فیلم درویش افتاد تداعی میشود. لذا ضرورتی برای این کار نمیبینم. در سینما اصلا جایش نیست.
فخیمزاده مفاهیم قدسی را در حد سینما و دوربین ندانست و گفت: همیشه این خطر در کمین بوده است که به جای کمک به اعتقادات روبروی آن بایستید. نسبت به تجربه هر فیلمسازی موفقیت فرق میکند. من فکر میکنم که درویش و مجیدی هم این ریسک را نمیکنند، چون با فضاهای آزار دهنده روبرو هستند، چون در صورت موفقیت هم با مشکلاتی روبرو هستند.
هفت در بخش بعدی خود به عمارت مسعودیه رفت و حمید گودرزی این بار میزبان مهدی پاکدل بود و با او در مورد حضورش در فیلم محمد رسول الله(ص) گفت و گو کرد.
پاکدل در گفتگوی خود از نقشش در فیلم محمد (ص) سخن گفت و این نقش را شبیه یک رویا دانست. وی در ابتدا با اشاره به نحوه انتخابش برای نقش ابوطالب گفت: من از تست بازیگران برای فیلم محمد خبر داشتم و ناراحت بودم از اینکه آقای مجیدی چرا از من سراغی نگرفت. بعد از گذشت مدتی بالاخره برای تست گریم با من تماس گرفتند و بعد مورد قبول واقع شد. برای من بسیار شبیه یک رویا بود.
وی ادامه داد: هر بازیگری دوست دارد در کارنامهاش نقشی منحصر به فرد وجود داشته باشد که به آن تکیه کند و من جای خالی این نقش را احساس میکردم. اما این نقش نقشی است که میتوان حتی بعد از مرگ هم به آن افتخار کرد.
پاکدل در ادامه از استقبال گسترده مخاطبان این فیلم در کانادا سخن گفت و اضافه کرد: حجم استقبال فوق العاده بود. قرار بود فیلم افتتاحیه باشد که به دلیل استقبال بسیار خوب مخاطبان، 5 بار اکران شد و مردمی از نقاط مختلف دنیا به تماشای آن نشستند. بازخوردها هم جالب بود، مردم ساعت ها با عوامل صحبت میکردند.
این بازیگر و کارگردان جوان سینما همچنین در پاسخ به سوال گودرزی مبنی بر تعامل با تیم فیلمساز خارجی گفت: ما در ایران سینماگران خوبی داریم، اما من عوامل خارجی را در حین کار واقعا بدون استراحت می دیدم. آنها فقط کار میکردند.
این بازیگر سینما و تلویزیون همچنین به انتقاد از حرفهای بیپایه و اساس پیرامون هزینه این فیلم پرداخت و گفت: دستمزد در این کار مرحله پنجم بود. هرکسی اندازه دستمزدش در صنف خود میگرفت. در مورد هزینه ساخت فیلم هم باید بگویم که هرچه پروژه بزرگتر باشد، حواشی ارقام و اعداد آن هم بیشتر است. چه ایرادی دارد در زمینه فرهنگ هزینه شود؟ در زمینههای دیگر ما شاهد هزینههای سنگینتری هستیم. کسانی که این حرفها را میزنند، به دلیل ذینفع نبودن شان و شاید حس حسادتشان باشد. این نقدها در فیلم اول من بود، که عدهای به صورت برنامهریزی شده از سالن اکران رفتند و سالن را خالی کردند و منتقدینی هم بودند که ساخت فیلم توسط یک بازیگر را به طور کلی رد کردند.
در ادامه هفت، بهروز افخمی میزبان هادی محمدیان، کارگردان جوان انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» بود. محمدیان بیان داشت: من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه هنر هستم، 32 ساله. 10 سال است که با دوستانم به شکل حرفه ای در موسسه هنرپویا کار انیمیشن میکنیم و من به این رشته و کار از دبیرستان علاقه داشتم.
وی ادامه داد: اولین کار انیمیشن من در سال 87 بود که آن هم 16 قسمت 15 دقیقهای به تهیهکنندگی آقای جعفری بود. تیم من 25 نفر هستند. گاهی پیشنهادهایی به اعضای تیم ما از خارج از کشور میشد و از گروههای دیگر برخی از دوستان رفتند. در مجموع اوضاع در حوزه انیمیشن کشور اصلا خوب نیست. آنهایی هم که میروند جذب تیزر و تبلیغات میشوند. اما امروز فضای علمی هم شکسته شده و بچهها به نرم افزار مسلط هستند، نکته اینجاست که توان بالقوه زیادی وجود دارد که اگر درست مدیریت شود، میشود کارهایی در سطح رده الف دنیا تولید کرد.
وی در خصوص انیمیشن «شاهزاده روم» بیان داشت: شاهزاده روم اولین کار سینمایی بود که زمانی 76 دقیقهای داشت و به صورت سه بعدی ساخته شده بود. در مورد هزینه این را باید بگویم که هزینه تولید آن کاملا خصوصی بود و رقمی نزدیک به 2 میلیارد تومان هزینه شد. ما از هیچ نهاد دولتی پول نگرفتیم. یک بخش از پروژههای قبلی و بخشی هم کسانی که ارادتی به موضوع این انیمیشن داشتند تامین شد و تولید کار هم 15 ماه به طول انجامید.
محمدیان نهایتا گفت: آغاز اکران این فیلم از 13 آبان خواهد بود. ما قبل از ایران در چهار کشور این اثر را نمایش دادیم که در لبنان بسیار مورد استقبال قرار گرفت و پرفروش شد. امیدواریم که از این اثر در ایران نیز استقبال شود. من همیشه دغدغه احیای سینمای کودک را با انیمیشن داشته و دارم که اگر این فیلم موفق شود، بخش انیمیشن می تواند جای خود را در سینمای ایران باز کند و این رویا به حقیقت بپیوندد.
در ادامه برنامه بهروز افخمی با ناصر هاشمزاده به عنوان کسی که در حوزه نویسندگی و اندیشه سینما صاحب نظر است، گفتگو کرد. افخمی در ابتدای این گفتگو مخاطب اصلی این برنامه را تماشاچی جوان و نوجوان دانست و گفت: مخاطب این بخش کسانی هستند که برای نزدیک شدن به سینما، تلویزیون را دارند و بچه ها بیشتر تاثیر را از برنامه ها می گیرند.
هاشم زاده در خصوص خود گفت: همه چیز از زندگی بر میآید و از تجربیاتی که برای اعلام آن به دیگران حسی دارد. چون مفاهیم را بهتر درک میکند. در هر سن به اقتضای سن خودش روایتی پیدا میکند که باید آن را در نظر گرفت. تجربه زندگی در ایران در دهههای 30 و 40 و 50 را داشتم. آن زمان به ریاضی علاقه داشتم که اول سراغ این رشته رفتم و بعد ادبیات. حافظ، سنایی، مولانا در سیر فکری من جایگاه ویژهای داشتند. در سن 15 سالگی طبق عقاید آن زمان و زمینههای خانوادگی، طلبه شدم و ادبیات را آنجا در ترکمن صحرا خواندم بعد علاقه پیدا کردم.
وی ادامه داد: از کلاس اول کار میکردم، روزنامه میفروختم و کارهای مختلفی کردم. 17 سالگی به تهران آمدم و البته سفری هم به قم داشتم. باید بگویم بهترین سالهای زندگی من در آموختن بود. به قدرت متون دینی پی بردم. من همیشه دچار وسواس در نوشتن بودم. معتقدم سینما ابزار شهود نیست. و آنچه رخ میدهد تقلبی است که به نام شهود رخ میدهد.
در بخش انتهای هفت دیشب نیز مسعود فراستی به عنوان منتقد ثابت میزبان دو منتقد دیگر بود. وی در همان ابتدا از فریدون جیرانی میگوید و از اینکه هفت از کجا شروع شد.
فراستی در ابتدای این بخش گفت: کار نقد تخریب است اما فکر میکنم که در پس آن زندگی وجود دارد. لذت نقد گاهی جایگزین لذت دیدن است. این جایگزینی مهم است. افخمی میخواهد سینمای ایران را نجات دهد اما من این توهم را ندارم. اما او این بخش نقد را در برنامهاش جا داد و فکر میکند که میتوان این دو را کنار هم جمع کرد.
وی ادامه داد: شروع نقد از دوست داشتن میآید. اگر چیزی را دوست نداشته باشید، مطلقا نمیتوانید در مورد آن نظر دهید. اصل اول در نقد این است که میخواهیم بهتر شویم و این مابعد نقد است؛ نه ماقبل آن.
فراستی در ادامه گفتگوی خود با میهمانانش به نقد فیلم سینمایی «دوران عاشقی» رئیسیان پرداخت. وی گفت: این فیلم، فیلم بدی است. چیز تازهای دیده نمیشود. به جز دوربین که در تکنیک ماهرانه است.
دور تازه برنامه سینمایی هفت هر هفته جمعه شبها با اجرا و سردبیری بهروز افخمی روی آنتن شبکه سه سیما میرود.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/