یک نشریه تحلیلی آمریکایی با اشاره به فهرست تسلیحاتی که آمریکایی‌ها قرار است به تل‌آویو بدهند، این سوال را مطرح کرده که آیا با وجود توافق هسته‌ای، آمریکا و اسرائیل برای جنگ با ایران آماده می‌شوند؟

به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، اندیشکده «فارین پالیسی این فوکس» در یادداشتی به تحلیل طرحی پرداخت که اول اکتبر از سوی جمعی از سناتورهای موافق و مخالف برجام تحت عنوان «قانون 2015 نظارت بر سیاست ایران» ارائه گردید.

این اندیشکده در ابتدا با اشاره به مخالفت‌ها و مقاومت‌های صورت‌گرفته علیه توافق هسته‌ای با ایران در آمریکا،‌ نوشته است که طرح تقویت توافق هسته‌ای با ایران، که به «طرح ب آیپک» معروف شده، دارای خصوصیاتی است که می‌تواند به زیر سوال بردن اصل توافق منجر شود. 

به همین جهت حتی برخی از سناتورهای دموکرات از جمله «مایکل بنت» هم به مخالفت با آن پرداخته می‌گویند این طرح در حقیقت «صحبت از صلح، اما اقدام برای رفتن به جنگ» است.

به نوشته این پایگاه، از نظر ایران چنین اقدامی به معنای گفتگو برای صلح با تهران و همزمان تقویت اسرائیل برای حمله‌ای یکجانبه به ایران است. چنین لایحه‌ای اشاعه خصومت بسوی ایران و رهبری این کشور محسوب شده و بیشتر به چیزی شبیه تهدید به جنگ می‌ماند تا تلاش برای عادی‌سازی روابط. بنابراین احتمال اعتراض کاخ‌سفید، متحدان آن در 5+1 و ایران به آن فراوان می‌باشد.

در این طرح، یکی دیگر از خطوط حمله به معامله ایران آورده شده و بلافاصله با دو گزینه نظامی‌گری و مداخله‌جویی آمریکا در خاورمیانه که هر دو از فاکتورهای دیرینه حمایت از بنیامین نتانیاهو و سیاست‌های وی بوده، مورد حمایت قرار گرفته است. دنیس راس و دیوید پترائوس مقاله‌ای مشترک در «واشنگتن‌پست» منتشر کرده و در آن از دولت اوباما خواستند که بمب‌های «نفوذگر مهمات انبوه» بیشتری را به وعده 1.9 میلیارد دلاری فروش تسلیحات باتکنولوژی بالا به اسرائیل اضافه نماید؛ وعده‌ای که حتی بدون فروش این مهمات شامل 23100 بمب و موشک با فناوری پیشرفته به اسرائیل می‌باشد. راس یکی از مقامات رده بالای سابق وزارت خارجه با روابطی نزدیک با اسرائیل است. پترائوس نیز مدیر سابق سیا، رییس فرماندهی مرکزی آمریکا و یکی از رهبران نظامی اصلی واشنگتن در جنگ عراق می باشد.

رابرت ساتلوف مدیر اجرایی اندیشکده «موسسه واشنگتن برای سیاست شرق نزدیک» و یکی از زیرمجموعه‌های آیپک که دارای سوابق طولانی در موضع‌گیری سیاسی با گرایش به حزب لیکود اسرائیل است، نیز به این دو نومحافظه‌کار پیوسته است. هر سه نفر با توافق هسته‌ای ایران مخالف بوده و از هر اقدامی در حیطه قدرت خود برای شکست آن فروگذار نمی‌کنند.

 

بمب‌های سنگر‌شکن سی‌هزار پوندی؛ پیام‌آور صلح؟

پیش‌نویس اولیه قانون 2015 نظارت بر سیاست ایران شکافی را هم در تهران و هم در واشنگتن ایجاد می‌نماید. در این پیش‌نویس، ارائه بمب‌های «نفوذگر مهمات انبوه» (MOP) بیشتر به اسرائیل و همچنین ادوات شلیک آن درخواست شده است. در پیش‌نویس‌های بعدی اصراری بر این مساله نمی‌شود اما نه به این معنا که انصرافی از انتقال تسلیحات بوجود آمده است. حتی اگر این درخواست در پیش‌نویس‌های بعدی نیز با تنزل تاکید همراه بوده شاهد خواهید بود که آیپک چگونه پیشنهاد تحویل این بمب‌ها و همچنین بمب‌افکن‌های B-52 و B-2 را که برای راه‌اندازی موشک ضروری هستند، تکرار می‌کند. باید با کل این لایحه (قانون 2015 نظارت بر سیاست ایران) با یا بدون بخش «تحویل MOP به اسرائیل» مخالفت شده و به لغو آن رای داده شود.

ابربمب‌های «نفوذگر مهمات انبوه» یادآور بدترین روزهای دوران جنگ سرد است. در گذشته این رقابت وجود داشت که کدام کشور، آمریکا یا شوروی، قادر به ساخت بزرگترین سلاح هسته‌ای است؛ رقابتی جنون‌آمیز که در آن یکی دیگری را برای تولید تسلیحاتی عظیم‌تر تحریک می‌کرد. اکنون و در سال 2015 رقابت بر سر ساخت بمب‌های «سنگرشکن» با قابلیت تخریب بیشتر است که هر کشوری بتواند آن را بسازد قادر به نفوذ در اعماق زمین با قدرت انفجاری بیشتر و تخریب تاسیسات هسته‌ای و نظامی زیرزمینی، مانند آنچه در ایران وجود دارد، می‌باشد. نسل‌ قبلی این بمب‌های سنگرشکن، 5 هزار پوندی و فاقد قدرت کافی برای تخریب سیستم زیرزمینی ایران بوده است، بنابراین ارتش آمریکا 6 یا 7 بار اندازه و قدرت نفوذ و انفجار آن را مورد آزمایش و مهندسی قرار داد. این سلاح، با هر استانداری، یک سلاح کشتار جمعی محسوب شده و باید برای استفاده، فروش یا ارائه رایگان به اسرائیل ممنوع اعلام شود. این بمب‌های بسیار قدرتمند در حالی که از نظر فنی متعارف هستند، اما قدرتی معادل سلاح هسته‌ای دارند.

«نفوذگر مهمات انبوه» که بطور رسمی GBU-57 نامیده می‌شود، یزرگترین سلاح غیرهسته‌ای در زرادخانه موشکی ایالات متحده می‌باشد. این بمب موشک تخریب‌گری است که در سال 2002 توسط نورث‌روپ گرومن و لاکهید مارتین ارتقا داده شد. نفوذگر مهمات انبوه پیش از انفجار در حدود 200 فوتی عمق زمین لانه‌گزینی می‌کند. پس از حمله به عراق در سال 2003 و بررسی سایت‌هایی که در این کشور توسط MOP مورد هدف قرار گرفتند، ایالات متحده با کشف نفوذ ضعیف و تخریب ناکافی این بمب‌ها تحقیقات مجددی را برای آنها آغاز نمود. با جستجوی غارهای افغانستان برای یافتن اسامه‌بن لادن توسط نیروهای ویژه آمریکا این برنامه تشدید شد و نخستین آزمایش انفجار موفقیت‌آمیز این موشک در اوایل مارس 2007 انجام گرفت اما محصول نهایی آن در سپتامبر 2011 به تعداد 20 فروند در اختیار نیروی هوایی ارتش قرار گرفت. اندکی پس از آن یعنی در فوریه 2012 کنگره تائیدیه 81.6 میلیون دلاری برای توسعه و بهبود هر چه بیشتر این سلاح را تصویب نمود.

تحقیقات به منظور توسعه MOP در آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی هوایی، اداره مهمات و پایگاه نیروی هوایی اگلین در فلوریدا با طراحی و ازمایش‌های عملکردی اجرا گردید. این بمب‌ها در اندازه‌های کنونی با قدرت انفجاری بسیار بالا دارای مشکلاتی هستند. این بمب به قدری سنگین است که تنها بزرگترین بمب‌افکن‌ها در ناوگان آمریکا مانند B-52ها و 2B-ها درصورت تجهیز و ارتقا برای حمل چنین حجم سنگینی قادر به حمل آن هستند.

سوال اینکه بمب‌های سنگرشکن MOP به اسرائیل تحویل داده شود یا خیر از دو سال پیش (2013) و زمانی که دولت اوباما و بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل درباره فروش کلان تسلیحات از آمریکا به اسرائیل رایزنی می‌کردند، وجود داشته است. پیشنهاد دنیس راس و دیوید پترائوس تقویت این معامله با تحویل MOP به اسرائیل است. بسته فروش تسلیحاتی اولیه _که در ذیل آورده شده_ شامل تعدادی از پیچیده‌ترین تسلیحات از زرادخانه‌های آمریکاست: هواپیماهایی با قابلیت سوختگیری در آسمان و موشک‌هایی که قادر به فلج کردن سیستم دفاع هوایی دشمن بوده و در نتیجه آن را در مقابل بمباران آسیب‌پذیر می‌نماید.

طبق روال همیشگی، اسرائیلی‌ها خواستار تعداد هرچه بیشتر از این تسلیحات هستند؛ بخصوص پس از تست MOP در سال 2011 که یک ابربمب جدید با توانایی نفوذ به زمین و تخریب سایت‌هایی در اعمال خاک محسوب می‌شوند. اما دولت اوباما درخواست اسرائیل را رد کرد.

در مه 2015 دولت اوباما به منظور کاهش نگرانی اعلام شده از سوی اسرائیل درباره توافق هسته‌ای ایران، مجوز فروش 1.9 میلیارد دلار تسلیحات فوق پیشرفته به اسرائیل که بسیاری از آنها دارای قابلیت سنگرشکنی بوده و می‌توانند به سایت‌های نظامی زیرزمینی از جمله تاسیسات هسته‌ای زیرزمینی ایران نفوذ و آن را تخریب نمایند، صادر کرد. طبق مقاله «اینترنشنال بیزینس تایمز» این بسته فروش شامل 3هزار موشک «هل‌فایر» برای هلیکوپترهای آپاچی نیروی هوایی ارتش اسرائیل بعلاوه صدها بمب و موشک هدایت‌شونده لیزری و دو نوع از بسته‌های بمب‌های سنگرشکن: 50 عدد فوق‌نفوذگر BLU-113 و 700 عدد موشک سنگرشکن نفوذگر BLU-109.

در بخش دیگری از این مقاله تجاری، لیست گسترده‌تری از جزئیات این معامله 1.9 میلیاردی آورده شده است. در حالی که تمرکز اصلی بر این مساله است که آیا MOPها به اسرائیل فروخته می‌شود یا خیر، اظهارنظر چندانی راجع به بقیه لیست فروش مطرح نمی‌شود:

- 14500 کیت هدایت‌کننده مهمات حملات مستقیم مشترک که توسط بوئینگ ساخته شده و برای تبدیل بمب‌های معمولی ام کی 82 و 83 و غیرهدایت‌شونده 84 به بمب‌‌های هوشمند قابل هدایت با جی‌پی‌اس مورد استفاده قرار می‌گیرد.

- 4500 بمب ام کی 83 هزار پوندی واقعی؛

- 3500 بمب ام کی 82 پانصد پوندی؛

- 4100 بمب گلاید، هدایت‌شونده با GPS و کم‌قطر (تولیدشده در بوئینگ)؛

- 50 بمب شنگرشکن BLU-113 پنچ هزار پوندی تولید شرکت «جنرال دینامیکس» که هریک قادر به نفوذ در عمق 20 فوتی زمین هستند؛

- 1500 کیت هدایت لیزری پاوی تولید شرکت «ریتون» که قابل اتصال به بمب ام کی 83 می‌باشد؛

- 700 کیت پاوی مشابه برای اتصال به سنگرشکن‌های BLU-109؛

- 3000 موشک هلفایر AGM-115 کی آر تولید شرکت لاکهید مارتین؛

- 250 موشک AIC-120 سی پیشرفته هوا به هوا با برد متوسط تولید شرکت «ریتون»؛

- 500 کیت لیزری آشکارساز DSU-38 ای بی برای هدایت بمب‌های هوشمند و اصلاح‌شده GDAM بسوی اهدافشان؛

 

BLU-109 نخستین بار در سال 1985 مورد استفاده قرار گرفت، این سلاح هنوز هم در زرادخانه‌های نظامی استرالیا، بلژیک، کانادا، دانمارک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، اسرائیل، هلند، نروژ، عربستان سعودی، انگلیس و امارات متحده عربی تولید می‌شود.

فوق‌نفوذگر BLU-113 چهار هزار پوندی تا زمان توسعه آن به نوع 30 هزار پوندی که بزرگترین سلاح سنگرشکن در زرادخانه آمریکا به شمار می‌آید، مورد استفاده بود. این سلاح تولیدی شرکت National Forge Company قابلیت حمل 675 پوند مواد منفجره تریتونال را دارد. تریتونال مخلوطی از تی‌ان‌تی با پودر آلومینیوم برای ایجاد انفجاری بزرگتر از انفجار تی‌ان‌تی است.

هلفایرهای پرتابی از هلیکوپتر مانند سنگرشکن‌های قدرتمند ابزاری برای نفوذ به اهداف سخت از جمله تانک‌ها و پناهگاه‌های زیرزمینی می‌باشد. انتقال اولیه این هلفایرها در تابستان 2014 و در پی نگرانی‌های ناشی از استفاده اسرائیل از آنها علیه اهداف غیرنظامی طی حمله به غزه متوقف گردید. وزارت دفاع آمریکا در مجوز فروش این سلاح نکته‌ ویژه‌ای را قید کرده است: «ایالات متحده به امنیت اسرائیل متعهد بوده و کمک به آن برای توسعه و حفظ قابلیت‌های بالای دفاع از خود در راستای منافع ملی ما حیاتی است... اسرائیل که هم‌اکنون این مهمات را در انبار خود دارد مشکلی برای افزایش هرچه بیشتر مهمات برای نیروهای دفاعی خود نخواهد داشت. پیشنهاد فروش این مهمات توازن نظامی عمومی در منطقه را تغییر نخواهد داد.»

 

با وجود توافق، آمریکا و اسرائیل در حال آماده‌سازی جنگ علیه ایران هستند؟

پیشنهاد راس-پترائوس که در قانون نظارت بر سیاست ایران نیز از آن حمایت شده، شدیدا ماجراجویانه بوده و رقابت داغ تسلیحاتی در خاورمیانه بیشتر و بیشتر می‌سازد. نیویورک‌تایمز در آوریل 2014 در مقاله‌ای نوشت: «سلاحی که نفوذگر مهمات انبوه نامیده می‌شود با وزن تقریبی 30 هزار پوندی است که اسرائیل هواپیمایی که توانایی حمل آن را داشته باشد، ندارد. به همین دلیل اسرائیل نیازمند بمب‌افکن B-2 است؛ هواپیمایی رادارگریز که آمریکا اخیرا در پروازی بدون‌توقف آن را از میسوری به شبه‌جزیره کره اعزام کرده تا به کره‌شمالی نشان دهد قادر است به سایت‌های هسته‌ای این کشور دسترسی یابد.»

منابع نظامی آمریکا با توجه به معامله خوب زمانی و مالی برای ارتقای MOP، به وال‌استریت‌ژورنال اعلام کردند که برای تخریب تاسیسات هسته‌ای مستحکم ایران، پرتاب پشت‌ سر هم چندین عدد از این بمب‌ها قدرت انفجاری لازم را ایجاد می‌کند.

انتقال B-52 یا B-2 به اسرائیل نقض پیمان «استارت» سال 2010 محسوب شده و اشتباه است تصور کنیم ایران یا روسیه در مقابل آن واکنشی نشان نمی‌دهند. کینگستون ریف در مقاله‌ای آنلاین در وبگاه «جنگ علیه صخره‌ها» می‌نویسد که حتی برخی از مقامات نظامی اسرائیل نیز تمایل چندانی به دریافت MOP ندارند:

«انتقال MOP به اسرائیل بسیار تحریک کننده خواهد بود. بعنوان مثال، سرلشگر ایتان بن الیاهو فرمانده بازنشسته نیروی هوایی اسرائیل گفته است که تحویل B-52ها سطح کاملا متفاوتی از رقابت تسلیحاتی متعارف در منطقه آغاز کرده و روسیه را برای تحویل سیستم دفاع هواییS-300 به تعداد 10 برابر بیشتر به ایران تشویق خواهد کرد. بعلاوه، اینکه یکی از اولین اقدامات واشنگتن پس از اجرای برجام تقویت توانایی اسرائیل برای حمله یکجانبه به ایران باشد چه معنایی برای تهران خواهد داشت؟ (بی‌شک) چنین اقدامی برای اجرای معامله (هسته‌ای) سودمند نیست.»

در انتهای این گزارش آمده است: علیرغم تمایل اسرائیل برای ارتقای کیفی زرادخانه‌های خود با ورود MOP، تل‌آویو با توجه به چالش‌های فنی این سلاح برای دریافت آن رغبتی نسبی دارد. (یکی از این چالش‌ها اینکه) اسرائیل تنها دارای یک پایگاه هوایی _نواتیم_ با قابلیت استفاده از چنین برنامه موشکی است که باندهای آن نیز برای پشتیبانی از بمب‌افکن‌های بزرگ باید توسعه داده شود. از سوی دیگر، چنین معامله‌ای حضور نظامی آمریکا در اسرائیل را که هم‌اکنون نسبتا زیاد است، دائمی خواهد کرد.
منبع:فارس
انتهای پیام/

       

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار