حالا هر طیف سیاسی به فراخور ظن خویش، یار ناطق میشود؛ عدهای خمیرمایه وجودی وی را اصولگرایی میدانند و عدهای دیگر، ناطق را به عنوان پرچمدار گفتمان اعتدالی معرفی میکنند. اما واکنش ناطق به دعوت از وی برای حضور در انتخابات، تنها یک عبارت کوتاه است: "نمیآیم".
ناطق از برخی اصولگرایان دلخور است. این دلخوری در سال 88 و در جریان مناظره انتخاباتی محمود احمدینژاد با کاندیدای اصلاحطلبان به اوج خود رسید.
ناطق اصلاحطلب هم نیست؛ لااقل کارنامه سیاستپیشگی او در 30 و اندی سال پیش، این را نشان میدهد. اما جدیدا طیف راست اصلاحطلب یعنی حزب کارگزاران، از وی به عنوان گزینه دلخواهش جهت تکیه بر سریر ریاست بهارستان دهم یاد کرده است. حتی جریدههای اصلاحطلب از دیدار اخیر حجت الاسلام سیدحسن خمینی با ناطق نوری، پالسهای انتخاباتی دریافت کردهاند! شنیدهها حاکی است که سیدحسن خمینی از شیخ نور برای حضور در انتخابات مجلس دهم دعوت به حضور کرده که ناطق اینگونه جواب داده؛ "باید فکر کنم"
با این مقدمه به سراغ اصل مطلب میرویم؛ برای تحلیل بهتر و موشکافانه رفتارهای سیاسی حجتالاسلام ناطق نوری، 5 ماه مانده تا انتخابات بهارستان دهم به سراغ "ناصر ایمانی" فعال و نظریهپرداز اصولگرا رفتیم.
ایمانی معتقد است که ناطقنوری در جناح اصلاحطلب تعریف نمیشود. وی در پاسخ به این سوال که ناطق در انتخابات مجلس دهم از چه جریانی حمایت خواهد کرد، میگوید: "ناطق در انتخابات مجلس نه از لیست اصولگرایان حمایت خواهد کرد و نه از لیست اصلاحطلبان."
این فعال سیاسی اصولگرا درباره نوع سیاست اصلاحطلبان در قبال ناطق تصریح می کند: "مجلس نهمِ اصولگرایی که در رأس آن علی لاریجانی حضور دارد، به یکباره نمی تواند تبدیل به مجلسی شود که در رأس آن محمدرضا عارف باشد. بنابراین بار دیگر اصلاحطلبان به دوران گذار نیاز دارند و بر همین مبنا جریان اصلاحات مترصد این است که مجلسی با تعداد قابل توجه نمایندگان اصلاحطلب شکل بگیرد و رئیس آن فردی مانند ناطق باشد تا بتوانند با عبور از این دوران گذار، پای به انتخابات یازدهم مجلس بگذارند؛ من از این پروژه اصلاحطلبان به نام "پروژه تدریج" یاد میکنم.
ناطق نمیآید
** مدتی است که جناح چپ به خصوص حزب کارگزاران از حضور ناطق به عنوان سرلیست اصلاحطلبان استقبال کرده است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
در هر انتخاباتی، بحث حضور ناطقنوری مطرح میشود اما وی در نهایت گفته که "من حضور پیدا نمیکنم". با این پیشینه، احتمال حضور وی در صحنه انتخابات بسیار ضعیف است. اما اگر ناطقنوری بخواهد در صحنه سیاست حضور پیدا کند، مسلما و بدون شک در جناح اصلاحطلب تعریف نمیشود. ناطق از لحاظ نگاه ایدئولوژیک و روشهای سیاسی، هیچ زمانی با اصلاحطلبان همراه نبوده و نخواهد بود.
احساس میکنم که قرابت اصلاحطلبان با ناطقنوری، نوعی مانور تبلیغاتی و سیاسی است وگرنه خود اصلاحطلبان هم به خوبی میدانند که اولا ناطقنوری در انتخابات حضور پیدا نخواهد کرد؛ ثانیا وی در جناح اصلاحطلب تعریف نمیشود و ثالثا درباره موضوع حضور ناطق در جناح اصلاحطلب اختلافات زیادی وجود دارد.
ناطق از هیچ جریانی برای انتخابات مجلس حمایت نمیکند
** ناطقنوری در انتخابات سال 92 به طور ضمنی از حجت الاسلام روحانی حمایت کرد. به نظر شما حتی اگر وی به طور مستقیم در انتخابات مجلس حضور پیدا نکند، از چه جریانی حمایت خواهد کرد؟
ناطقنوری در سال 92 به طور صریح از روحانی حمایت نکرد و صرفا بر اساس برخی اخبار و شواهد، اینگونه جا افتاد که وی از روحانی حمایت کرده است. ضمنا حمایت ناطقنوری از روحانی، یک فعالیت سیاسی محسوب نمیشود. ناطقنوری از سال 84 تاکنون، صحنه سیاست را به طور کامل ترک کرده است بنابراین حمایت ناطق از روحانی را نمیتوان به عنوان ملاکی برای فعالیت سیاسی وی دانست.
من تصور میکنم که ناطق به طور صریح نه از لیست اصلاحطلبان حمایت خواهد کرد و نه از لیست اصولگرایان و تنها ممکن است که وی به طور ضمنی و اشارهای از کاندیداهای خاصی از هر دو جناح حمایت کند که آن هم بعیداست.
مشی مدیریتی ناطق "باز" است
** اصلاحطلبان و بهخصوص جناح راست آن یعنی کارگزاران، همواره از مجلس پنجم به نیکی یاد میکنند. به نظر شما مجلس پنجم دارای چه ویژگیهایی بوده که تا این حد جناح چپ را شیفته خود کرده است؟
این موضوع به خط مشی مدیریتی ناطق باز میگردد. خط مشی مدیریتی ناطق از اوایل انقلاب و حتی قبل از انقلاب، یک سیستم مدیریتی منبسط بوده است. ناطق معتقد است که در بحث اجرایی میتوان از نیروهای مختلف استفاده کرد که این نوع نگاه به مذاق کارگزاران خوش میآید.
"پروژه تدریج" اصلاحطلبان اینبار با ناطقنوری
** آیا درست است که اصلاحطلبان قصد دارند با حمایت از ریاست ناطق بر مجلس دهم، مجلس پنجم دیگری بسازند تا از این مسیر بتوانند، مقدمات غالبشدن در مجلس یازدهم را برای خود فراهم آورند؟
مدل مدنظر اصلاحطلبان در واقع همان مدلی است که از طریق آن، حسن روحانی رئیسجمهور شد. نوع نگاه اصلاحطلبان در سال 92 به روحانی چگونه بود؟ در طول 30 سال بعد از انقلاب، حسن روحانی در کدام طیف تعریف میشد؟ من پاسخ میدهم قطعا جناح اصولگرا. هدف اصلاحطلبان در سال 92 این بود که با حمایت از روحانی، یک دوران گذار را برای خود تعریف کنند وگرنه کاندیدا و رئیسجمهور مطلوب اصلاحطلبان دکتر روحانی نبوده، نیست و نخواهد بود. اما دیدیم که اصلاحطلبان به حسن روحانی رضایت دادند چراکه وی بهترین گزینهای بود که میتوانست دوران گذار اصلاحطلبان را طی کند.
اصلاحطلبان به دنبال آن هستند که همین پروژه را برای مجلس و شخص ناطقنوری بازتعریف کنند. مجلس نهم اصولگرایی که در رأس آن علی لاریجانی حضور دارد، به یکباره نمی تواند تبدیل به مجلسی شود که در رأس آن محمدرضا عارف باشد. بنابراین بار دیگر اصلاحطلبان به دوران گذار نیاز دارند و بر همین مبنا جریان اصلاحات مترصد این است که مجلسی با تعداد قابل توجه نمایندگان اصلاحطلب شکل بگیرد و رئیس آن فردی مانند ناطق باشد تا بتوانند با عبور از این دوران گذار، پای به انتخابات یازدهم مجلس بگذارند. من از این پروژه اصلاحطلبان به نام "پروژه تدریج" یاد میکنم.
برای دوران گذار، بهترین گزینه برای اصلاحطلبان، حزب کارگزاران است
** اصلاحطلبان امکان دارد که در این پروژه میدان را به کارگزاران واگذار کنند؟ چراکه حزب کارگزاران میل بیشتری به حضور ناطقنوری در رأس مجلس دهم دارد.
شما اگر دقت کنید، امروز عمده نیروهای دولت هم از نیروهای کارگزاران هستند بنابراین میتوان بگوییم که اصلاحطلبان به این سیاست دولت راضی شدهاند. مسلما اصلاحطلبان، میانه خوبی با کارگزاران ندارند اما برای سپریشدن دوران گذار، بهترین گزینه برای اصلاحطلبان، حزب کارگزاران است.
گفتوگو از حسام رضایی
انتهای پیام/