بررسی دلایل راستی چی شد چه جوری مردم و فیلمسازان اینجوری عاشقش شدن.

حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ هر روزی که گذرت به سوپر‌مارکت میوفته، محاله نگاهت روی جعبه فیلم‌هایی که کنار شونه‌های تخم‌مرغ جا خوش کردند قفل نشه فیلم‌هائی که مواد لازمش تهیه شدن یک دختر و پسر، اختلاف طبقاتی، مخالفت خانواده‌ها و کمی موسیقی عاشقانه با  چاشنی ادویه هندی ست که در فضایی کمیک، قصه‌ای کلیشه‌ای از مسیر ناهموار عشق رو روایت می‌کنه.

این فیلم‌ها بی‌طرفدار یا بهتر بگم کم طرفدار هم نیستند و بازار‌شون پنجشنبه و جمعه کنار خرید چیپس و پفک داغه ... 

اما مسئله اصلی اینه؛ راستی چی شد؟ چه جوری شد مردم و فیلم‌سازان اینجوری عاشقش شدن؟ شیفته ساخت فیلم‌هایی که همچنین فرقی با تئاتر آزاد ندارن... 

خودتو که جای یکی از همین کارگردانان بزاری از صف‌های شلوغ پلوغ فروش بلیت بگیر تا به به و چه چه هواخواه‌های سرو دست بشکن همین نمایش‌های کمدی و سرگرم‌کننده که حتی خیلی‌ها‌شون نمی‌دونن اسمش تئاتر آزاد یا لاله‌زاره وسوسه میشی و با خودت می‌گی اگه تئاترش هست چرا فیلمش نباشه، جیب کارگردان تئاتر آزاد از من گشادتره یا خونش رنگین‌تره؟ کافیه از بالای سکو یه شیرجه تو همین فکر‌ها بزنی و ببینی که در عرض یک چشم به هم‌زدن تو صنعت شونه تخم‌مرغ غرق شدی... 

دوستان الان از هیئت منصفه اعلام کردن بی‌انصافی ممنون! هنوز سینمای شونه  تخم مرغی به گرد‌پای تئاتر آزاد نرسیده حالا حالاها مونده تا رفتار‌های روم به دیواری و حرفای خاک بر سری پاش به این فیلم‌ها باز بشه همون حرفا و کارا و چیزایی که خوب سفره شونو تو تئاتر آزاد پهن کردن و انگار نه انگار ما توان تحریم کردنشون رو داریم، نه آقایون مجال خوردن حرص و جوش واسه غنی شدن این تئاتر‌ها و فیلم‌ها رو دارن شاید هم به به و چه چه مردم، کار و بار سکه این نمایش‌ها و فیلم‌ها و بارش برف و پرورش کبک باعث شده تا گویشه چشمی به فیلمو و تئاتر نداشته باشن، از قدیم دهان به دهان چرخیده که خنده بر هر درد بی‌درمانی دواستف خدایی نکرده تمام این حرفا و حدیث‌ها پشت سر خنده مردم نیست. نگاه چپ چپ ما به ناصر خسرویی که ازش دارو چینی خنده رو می‌خرید. ریز و درشتش مهم نیست اما ای کاش یکی هم باشه تا بالکنی برای دیپلماسی هنر پیدا کنه.

یادداشت: ملیکا مومنی راد

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.