به گزارش خبرنگار
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ، آرامش به معنای طمأنینه و راحتی فکر در زندگی، حقیقت مطلوبی است که اسلام آن را ستوده است و راه هایی برای رسیدن به آن را تعیین کرده است. از نظر اسلام آرامش و طمأنینه امری واقعی، حقیقتی و دست یافتنی است. در متون دینی ما راه های به دست آوردن آرامش بیان شده است و همین امر بهترین دلیل بر امکان دست رسی به آن است.
بزرگانی که به دستورات دین عمل کرده اند و به آرامش درونی رسیده اند، میتوانند ما را به این واقعیت رهنمون سازند که کسب آرامش در زندگی یک شعار نیست و این چیزی است که ما خود می توانیم با به کار بستن دستورات دینی آن را در خود احساس و تجربه نماییم. در این مجال برآنیم راههای متفاوتی برای رسیدن به این نعمت را بیان کنیم:
1- توشه آخرت را مبنای خوشحالی و اندوه خود قرار دادن:
حضرت علی در نامه خود به ابن عباس می فرماید:
«...خوشحالی تو از چیزی باشد که در آخرت برای تو مفید است و اندوه تو برای از دست دادن چیزی از آخرت باشد.... بر آنچه از دنیا از دست می دهی زاری کنان تأسف مخور.... و همت خویش را به دنیای پس از مرگ واگذار.» (نامه 22)
ایشان در نامه 66 نیز بر این موضوع تأکید کرده اند.
فردی که چنین نگرشی دارد برای انجام دادن یا خودداری از انجام آنچه در اختیار وکنترل اوست و سرنوشت جاودانه او را تعیین می کند، تلاش می نماید و به خاطر آن شاد یا اندوهگین می شود و مسائل زودگذر و کم اهمیت و یا مسائلی که در اراده او نیست او را آشفته نمی سازد. چنین فردی زندگی دنیا را پوچ و بی ارزش تلقی نمی کند، بلکه آن را دارای هدفی والا می داند و می کوشد از لحظه لحظه های زندگی خود برای کسب رضای الهی استفاده کند. به گفته حضرت علی کسی که از مرگ عبرت می گیرد کارهای نیک انجام می دهد و توبه کرده و به سوی خدا برمی گردد (خطبه 82). طبیعی است که چنین فردی در مقایسه با سایر افراد شادتر خواهد بود.
2- توجه به فناپذیری و دگرگونی حالات دنیا:
حضرت علی در نامه خود به سلمان فارسی می فرماید:
«... و اندوه دنیا را از سر بیرون کن، زیرا یقین به جدایی و دگرگونی حالات آن داری. » [نهج البلاغه، ن: فیض، ن 68]
حضرت علی ثبات و مقابله کار آمد با مسائل را مستلزم شناخت و درک بی ثباتی دنیا که دوراندیشانه و بیانگر ایمان به آزمایشهای الهی است می داند. توجه به فناپذیری و دگرگونی حالات دنیا باعث می شود که فرد به دنیا وآن چه مربوط به آن است دلبستگی پیدا نکند و بنابراین، به خاطر چیزی از دنیا که بدست نمی آورد یا آنچه از آن که از دست می دهد، چندان ناراحت نشود؛ در عین حال چنین فردی می داند که دنیا فراز و نشیبهای بسیاری دارد و بعد از هر شدتی، فرجی است و بنابراین از سختی ها و ناکامیهای زندگی دینا بر آشفته نمی شود.
حضرت علی در جایی دیگر از نهج البلاغه می فرماید:
«چون سختیها به نهایت رسد، گشایش پدید آید و آنگاه که حلقه های بلا تنگ گردد آسایش فرا رسد.» [همان، ق343].
طبعا چنین فردی در مقایسه با کسی که چنین نگرشی نسبت به دنیا و مسائل آن ندارد، نگرانی کمتری دارد و شادتر است.
3- توجه به پاداش های اخرویِ تلخ کامی های دنیا:
حضرت علی درباره تلخ کامی های دنیا می فرماید:
«تلخ کامی های دنیا شیرینی آخرت و شیرینی دنیای حرام تلخ کامی آخرت است.»
[همان، ق243].
کسی که ایمان دارد پاداش صبر و شکیبایی در برابر تلخکامی های دنیا سعادت اخروی است و در مقابل، غرق شدن در لذت های حرام دنیا عذاب الهی در پی دارد، به خاطر دشواری ها و ناملایمات زندگی، غمگین نمی شود و حسرت لذت های نامشروع را نمی خورد. یکی از عواملی که باعث افزایش سلامت روانی افراد مذهبی می شود این است که آنها وقایع منفی را به صورت مثبت تفسیر می کنند. آرجایل معتقد است مردم وقتی می توانند شادتر باشند که افکار متفاوت و بدون دردسری در مورد تغییر شرایط زندگی خود داشته باشند؛ به اعتقاد او افراد شاد نظر مثبتی درباره مسائل دارند و می توانند بخش جذاب مسئله را مورد توجه قرار دهند. از جمله مولفه های شناختی «برنامه افزایش شادی فردی» فوردایس نیز رشد افکار مثبت و خوش بینانه و کاهش احساسات منفی است.
4- اندوه روز نیامده را نخوردن و از روزی مقرر خداوندی خشنود بودن:
حضرت علی می فرماید: «ای فرزند آدم ! اندوه روز نیامده را بر امروزت میفزا، زیرا اگر روز نرسیده از عمر تو باشد، خداوند روزی تو را خواهد رساند.» (همان، ق 259]
در حکمت 349 نهج البلاغه نیز به چنین موضوعی اشاره شده است.
حضرت علی همچنین می فرماید:
«...کسی که به روزی خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود اندوهگین نباشد.... » [همان، ق 341].
کسی که باور دارد خداوند روزی رسان است و بنده خود را به حال خود وا نمی گذارد از هر آنچه از جانب خداوند به او می رسد، هر چند کم باشد، خشنود است و دغدغه خاطر معاش را ندارد؛ طبیعتا چنین فردی شادتر از کسی است که چنین باوری ندارد. از جمله مولفه های شناختی «برنامه افزایش شادی فردی» تأکید بر زمان حال و انتظارات و آرزوهای پایین است.
5- عشق نورزیدن به دنیای حرام و دل کندن از آن:
حضرت علی در مورد تأثیر دنیاپرستی بر آدمی می فرماید:
«...هر کس به دنیای حرام عشق ورزید، درونش پر از اندوه شد...دل کندن از دنیا لذت بخش تر از اطمینان داشتن به آن است.» [همان، ق 359].
نهج البلاغه فرد دنیا پرست را در برابر افسردگی و غم و اندوه آسیب پذیر دانسته و دنیا پرستی را عامل زمینه ساز افسردگی می داند . دلبستگی به دنیا و آنچه مربوط به آن است باعث می شود که فرد دائما حسرت چیزی از دنیا را بخورد که ندارد و یا نگران از دست دادن چیزی از دنیا باشد که از آن بهره مند است؛ روشن است که چنین فردی نمی تواند شاد باشد. در عوض، کسی که محبت دنیا را از دل بیرون کرده و از آن دل کنده است، چنین نگرانی هایی ندارد و می تواند از آنچه دارد لذت ببرد و در عین حال، به آن دل نبندد.
انتهای پیام/