به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ضربالمثلها پیوندی جدانشدنی با فرهنگ شفاهی ملتها دارند. مثلها برگرفته از حکایتها و داستانهایی هستند که یا به طور واقع و یا به شکل افسانهای رخ نمودهاند.
در میان کتابهای ادبی با موضوع ضربالمثلها، مصطفی رحماندوست دو کتاب دارد با عناوین «فوت کوزهگری» و «ضربالمثلها» که برای مخاطب کودک و نوجوان نوشته شده است.
برخی کتابهای دیگر هم هستند که با این موضوع به نگارش درآمدهاند و در آنها به ریشه ضربالمثلهای فارسی اشاره شده است.
دایره ضربالمثلها در کشورمان به قدری است که حتی در برخی از کتابهای موجود میتوان ردپایی از ضربالمثلهای محلی و قومی کشورمان دید.
صحبت درباره ضربالمثلها و ریشه آنها علاوه بر اینکه میتواند ما را با فرهنگ و ادبیات فارسی کشورمان آشنا کند، میتواند در بسط و گسترش آن در میان نسل بعدی هم تاثیر بگذارد. نسلی که به اذعان بسیاری از متخصصان امروز درگیر و دار فضای مجازی و ابزارهای جدید ارتباطی گم شده و تا حد زیادی با زبان و ادبیات فارسی خود فاصله گرفتهاند.
با این وصف در باشگاه ضربالمثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضربالمثل «سر و گوش آب دادن» میپردازیم.
این ضربالمثل را معمولاً زمانی به کار میبرند که صحبت از جاسوسی و اطلاع پیدا کردن از موضوعی در میان باشد. به عبارتی وقتی که فردی بخواهد در مورد مسئلهای که پنهان است و دیگران نمیخواهند بفهمد، اطلاع پیدا کند میگوید: «برم سر و گوشی آب بدم» که کنایهای است از فهمیدن و پیبردن به مسئلهای.
اما در مورد ریشه این ضربالمثل گفته شده است که در گذشته که هنوز برای جنگ سلاح سرد شمشیر و نیزه و... استفاده میشد، گاه مدافعان وقتی میدیدند که توانایی دفاع از خود در برابر دشمن را ندارند، به درون قلعهها و دژهای خود میرفتند و از آن طریق از خود محافظت میکردند.
با این توصیف باید گفت که مدافعان کاملاً اشراف بر عملکرد گروه مهاجم داشتند، بر بالای برج و بارو میرفتند و گروه دشمن را نظاره میکردند اما دشمن از چگونگی احوال آنها خبر نداشت چرا که جز دیوارهای بلند چیزی را نمیدید.
گاهی که کار دشوار میشد، مهاجمان دشمن افرادی را که چابک و سریع بودند، از طریق چاه قنات به درون قلعه میفرستادند و به آنان میگفتند که هرگاه خطری را حس کردند سر و گوش آب دهند، یعنی گاه برای پنهان ماندن از دید دشمن چند دقیقه سر و گوش خود در آب فرو برند و خود را از دید دشمن دور دارند، تا هوا تاریک شود و پس از آن به داخل قلعه برای تجسس و آگاهی از احوال مدافعان، میزان اسلحهها و... راه پیدا کنند.
گزارش از: مریم محمدی
انتهای پیام/