حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان - عاطفه گودرزی؛ قصه از جایی آغاز میشود که زیادی خودمان را تحویل میگیریم. یک اعتماد به نفس کاذب که از سرابی کوه میسازد و ما را میبرد به نوک قلّهی پوچ و هم و خیال. یک وقتهایی میشود که توی سینما خودمان را میگذراریم جای نقش اول فیلم و میبینیم که چقدر بهتر از بازیگران میتوانستیم ایفای نقش کنیم اگر فرصت داشتیم یا در یک گالری نقاشی با تماشای تابلوهایی که از پاشیدن رنگ روی بوم و یا چند خط خلق شدهاند فکر میکنیم که هنرمند بودن هیچ کاری ندارد و ما اگر بودیم روزی هزارتا تابلو میکشیدیم.
بعضی وقتها هم یک شاعر سبک سپید را به تمسخر میگیریم که چه؟! هنر کرده و چند کلمه و جمله را با فاصله و بیفاصله پشت سرهم چیده و حالا شده جناب شاعر!
نمیدانم این نگاه این روزها از کجا نشأت میگیرد؟ کجای کار لنگ میزند؟ چرا این دست افکار و باورها اینقدر در اقشار مختلف ریشه دوانیده که هرجا و توی هر محفلی که مینشینی همیشه عدهای هستند که ادعای کار بلدیشان میشود و فقط ناآگاهانه انتقاد میکنند و گلایه دارند از حقوق بالای فلان مجری و دستمزد هنرمندی که هنرش را به پشیزی ارزش قائل نیستند.
البته باید پذیرفت که گاهی این انتقادها به جاست. در همه عرصهها و از جمله وادی هنر هستند آدمهایی که مزد هنرشان را نه بلکه پول یک چهره مصنوعی و نام تصادفاً بلندآوازهشان را میخورند. آنهایی که فقط و فقط نام هنرمند را یدک می کشند.
اما جدای از اینها با نگاهی گذرا به تفکر غالب در برخی افراد و به ویژه جوانان میبینیم که از یکسو انگار خیلی خبری از شب بیداری، تلاش مجّدانه، مطالعه و پژوهش نیست و همه چیز محدود شده به یک نگاه سطحی و از سوی دیگر توجه به اساتید هنرمند، ریاضت چندین سالهشان،زمین خوردنهای بسیار و سختی کشیدنهاشان کمتر دیده شده و حتی گاهی اصلاً دیده نمیشود.
همین است که در دورهای فرشچیانها و بهزادها رشد میکنند، یک نفر میشود نیما و انقلابی در شعر میآفریند یا نام علی حاتمی در سینما می درخشد و در دورهای دیگر هیچ.
در عصر حاضر با وجود پیشرفت تکنولوژی و امکانات به روز، اساتید برجسته، پتانسیل بالا در نسل جوان کمتر از برجسته شدن نام یک هنرمند میشنویم، بد نیست گاهی کلاهمان را قاضی کنیم و ببینیم در پس همهی نقدها و گلایهها، بیحوصلگیها و غرزدنها به شرایط اقتصادی، خودمان داریم چه میکنیم؟!
انتهای پیام/