سوره ۲۳: المؤمنون |
| |
آنها كه در نمازشان خشوع دارند. | الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ | |
و آنها كه از لغو و بيهودگي رويگردانند. | وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ | |
و آنها كه زكات را انجام ميدهند. | وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ | |
و آنها كه دامان خود را از آلودگي به بيعفتي حفظ ميكنند. | وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ | |
تنها آميزش جنسي با همسران و كنيزانشان دارند كه در بهره گيري از آنها ملامت نميشوند. | إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ | |
و هر كس غير اين طريق را طلب كند تجاوزگر است. | فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ | |
و آنها كه امانتها و عهد خود را مراعات ميكنند. | وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ | |
و آنها كه از نمازها مواظبت مينمايند. | وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ | |
(آري) آنها وارثانند. | أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ | |
كه بهشت برين را ارث ميبرند، و جاودانه در آن خواهند ماند. | الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ | |
ما انسان را از عصارهاي از گل آفريديم. | وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ | |
سپس آن را نطفهاي در قرارگاه مطمئن (رحم) قرار داديم. | ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ | |
سپس
نطفه را به صورت علقه (خون بسته) و علقه را به صورت مضغه (چيزي شبيه گوشت
جويده) و مضغه را به صورت استخوانهائي در آورديم، از آن پس آن را آفرينش
تازهاي ايجاد كرديم، بزرگ است خدائي كه بهترين خلق كنندگان است! | ثُمَّ
خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً
فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ
أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ | |
سپس شما بعد از آن ميميريد. | ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ | |
سپس در روز قيامت برانگيخته ميشويد. | ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ | |
ما بر بالاي سر شما هفت راه (طبقه) قرار داديم، و ما از خلق (خود) غافل نبوده و نيستيم. | وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ | |
و از آسمان آبي به اندازه معين نازل كرديم و آن را در زمين (در مخازن مخصوصي) ساكن نموديم و ما بر از بين بردن آن كاملا قادريم. | وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ | |
سپس به وسيله آن باغهائي از درخت نخل و انگور براي شما ايجاد كرديم، باغهائي كه در آن ميوههاي بسيار است و از آن تناول ميكنيد. | فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ | |
و نيز درختي كه از طور سينا ميرويد و از آن روغن و «نان خورش» براي خورندگان فراهم ميگردد. | وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ | |
و
براي شما در چهارپايان عبرتي است، از آنچه در درون آنها است (از شير) شما
را سيراب ميكنيم و براي شما در آنها منافع فراواني است و از گوشت آنها
ميخوريد. | وَإِنَّ
لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا
وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ | |
و بر آنها و بر كشتيها سوار ميشويد. | وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ | |
ما
نوح را به سوي قومش فرستاديم، به آنها گفت اي قوم من! خداوند يكتا را
بپرستيد كه غير از او معبودي براي شما نيست، آيا (باز از پرستش بتها) پرهيز
نميكنيد؟ | وَلَقَدْ
أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ
مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ | |
جمعيت
اشرافي (و مغرور) از قوم نوح كه كافر شده بودند گفتند: اين مرد بشري است
همچون شما كه ميخواهد بر شما برتري جويد، اگر خدا ميخواست پيامبري بفرستد
فرشتگاني نازل ميكرد، ما چنين چيزي هرگز در نياكان خود نشنيدهايم. | فَقَالَ
الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ
مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ
لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ
| |
او فقط مردي است كه مبتلا به نوعي از جنون است، بايد مدتي درباره او صبر كنيد (تا مرگش فرا رسد، يا از اين بيماري رهائي يابد). | إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ | |
(نوح) گفت پروردگارا مرا در برابر تكذيبهاي آنان ياري كن. | قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ | |
ما
به نوح وحي كرديم كه كشتي را در حضور ما و مطابق فرمان ما بساز و هنگامي
كه فرمان ما (براي غرق آنان) فرا رسد و آب از تنور بجوشد (كه اين نشانه فرا
رسيدن طوفان است) از هر يك از انواع حيوانات يك جفت در كشتي سوار كن، و
همچنين خانوادهات را، مگر آنها كه قبلا وعده هلاكشان داده شده است (اشاره
به همسر نوح و فرزند ناخلف اوست) و ديگر درباره اين ستمگران با من سخن مگوي
كه آنها همگي هلاك خواهند شد! | فَأَوْحَيْنَا
إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاء
أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ
اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا
تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ | |
و هنگامي كه تو و همه كساني كه با تو هستند بر كشتي سوار شديد بگو ستايش خدائي را كه ما را از قوم ستمگر نجات بخشيد. | فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ | |
و بگو پروردگارا ما را در منزلگاهي پر بركت فرود آر، و تو بهترين فرود آورندگاني. | وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ | |
(آري) در اين ماجرا آيات و نشانههائي براي صاحبان عقل و انديشه است و ما مسلما همگان را آزمايش ميكنيم. | إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ وَإِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ | |
سپس بعد از آنها جمعيت ديگري را به وجود آورديم. | ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ | |
و
در ميان آنها رسولي از خودشان فرستاديم كه پروردگار يكتا را بپرستيد، جز
او معبودي براي شما نيست آيا (با اين همه از شرك و بت پرستي) پرهيز
نميكنيد؟! | فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ | |
ولي
اشرافيان خود خواه قوم او كه كافر شده بودند و لقاي آخرت را تكذيب كرده
بودند و ناز و نعمت در زندگي دنيا به آنها داده بوديم گفتند: اين بشري است
مثل شما! از آنچه شما ميخوريد ميخورد و از آنچه مينوشيد مينوشد! | وَقَالَ
الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاء
الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا
بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا
تَشْرَبُونَ | |
و اگر از بشري همانند خودتان اطاعت كنيد مسلما زيانكاريد. | وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ | |
آيا او به شما وعده ميدهد هنگامي كه مرديد و خاك و استخوان شديد بار ديگر (از قبرها) خارج ميشويد؟ | أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ | |
هيهات، هيهات از اين وعدههائي كه به شما داده ميشود! | هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ | |
غير
از اين زندگي دنيا چيزي در كار نيست، پيوسته گروهي از ما ميميرند و نسل
ديگري جاي آنها را ميگيريد و ما هرگز برانگيخته نخواهيم شد. | إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ | |
او فقط مرد دروغگوئي است كه بر خدا افترا بسته و ما هرگز به او ايمان نخواهيم آورد. | إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ | |
عرض كرد، پروردگارا! مرا در برابر تكذيبهاي آنها ياري فرما. | قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ | |
(خداوند) فرمود: به زودي آنها از كار خود پشيمان خواهند شد. (اما زماني كه سودي به حالشان ندارد). | قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ | |
سرانجام صيحه آسماني آنها را به حق فرو گرفت و ما آنها را همچون خاشاك بر سيلاب قرار داديم دور باد از رحمت خدا قوم ستمگر! | فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاء فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ | |
سپس اقوام ديگري را بعد از آنها به وجود آورديم. | ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِينَ | |
هيچ امتي بر اصل و سر رسيد حتميش پيشي نميگيرد و از آن نيز تاءخير نميكند. | مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ | |
سپس
رسولان خود را يكي بعد از ديگري فرستاديم، هر زمان رسولي براي (هدايت)
قومي ميآمد او را تكذيب ميكردند ولي ما اين امتهاي سركش را يكي پس از
ديگري هلاك نموديم و آنها را احاديثي قرار داديم (چنان محو شدند كه تنها
نام و گفتگوئي از آنها باقي ماند) دور باد از رحمت خدا قومي كه ايمان
نميآورند! | ثُمَّ
أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا كُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا
كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ
فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ | |
سپس موسي و برادرش هارون را با آيات خود و دليل روشن فرستاديم. | ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ | |
به سوي فرعون و اطرافيان اشرافي او، اما آنها استكبار كردند و اصولا مردمي برتري جو بودند. | إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ | |
آنها
گفتند: آيا ما به دو انسان همانند خودمان ايمان بياوريم، در حالي كه قوم
آنها (بني اسرائيل) ما را پرستش ميكنند (و بردگان ما هستند). | فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ | |
(آري) آنها اين دو را تكذيب كردند و سرانجام همگي هلاك شدند. | فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ | |
ما به موسي كتاب آسماني داديم، شايد آنها (بني اسرائيل) هدايت شوند. | وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ | |
ما
فرزند مريم (عيسي) و مادرش (مريم) را نشانه خود قرار داديم و آنها را در
سر زمين بلندي كه آرامش و امنيت و آب جاري داشت جاي داديم. | وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ | |
اي پيامبران از غذاهاي پاكيزه بخوريد و عمل صالح انجام دهيد كه من به آنچه انجام ميدهيد آگاهم. | يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ | |
همه شما امت واحدي هستيد و من پروردگار شمايم از مخالفت فرمان من بپرهيزيد. | وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ | |
اما آنها كارهاي خود را به پراكندگي كشاندند و هر گروهي به راهي رفتند (و عجب اينكه) هر گروه، به آنچه نزد خود دارند خوشحالند! | فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ | |
آنها را در جهل و غفلتشان بگذار تا زماني كه مرگشان فرا رسد. (يا گرفتار عذاب الهي شوند). | فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ | |
آنها گمان ميكنند اموال و فرزنداني كه به آنان دادهايم … | أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ | |
براي اين است كه درهاي خيرات را به روي آنها بگشائيم؟! (چنين نيست) بلكه آنها نميفهمند! | نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَل لَّا يَشْعُرُونَ | |
آنان كه از خوف پروردگارشان بيمناكند. | إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ | |
و آنان كه به آيات پروردگارشان ايمان ميآورند. | وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ | |
و آنها كه به پروردگارشان شرك نميورزند. | وَالَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ | |
و
آنها كه نهايت كوشش را در انجام طاعات بخرج ميدهند اما با اين حال
دلهايشان ترسناك است از اينكه سرانجام به سوي پروردگارشان باز ميگردند. | وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ | |
(آري) چنين كساني هستند كه در خيرات سرعت ميكنند و از ديگران پيشي ميگيرند. | أُوْلَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ | |
و
ما هيچ كس را جزء به اندازه توانائيش تكليف نميكنيم و نزد ما كتابي است
(كه تمام اعمال بندگان را ثبت كرده) و به حق سخن ميگويد لذا به آنان هيچ
ظلم و ستمي نميشود. | وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ | |
بلكه
دلهاي آنها از اين نامه اعمال (و روز حساب و آيات قرآن) در بيخبري فرو
رفته و آنان اعمال (زشتي) جز اين دارند كه پيوسته آن را انجام ميدهند. | بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِّنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِن دُونِ ذَلِكَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ | |
تا زماني كه متنعمان مغرور آنها در چنگال عذاب گرفتار سازيم در اين هنگام نالههاي دردناك و استغاثه آميز سر ميدهند! | حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ | |
(اما به آنها گفته ميشود) فرياد نكنيد! امروز شما از ناحيه ما ياري نخواهيد شد. | لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ | |
(آيا فراموش كردهايد كه) در گذشته آيات من بطور مداوم بر شما خوانده ميشد اما شما اعراض ميكرديد و به عقب باز ميگشتيد؟! | قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنكِصُونَ | |
در حالي كه در برابر آن آيات استكبار مينموديد و شبها در جلسات خود به بدگوئي ادامه ميداديد. | مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ | |
آيا آنها در اين گفتار تدبر نكردند؟ يا اينكه مطالبي براي آنان آمده كه براي نياكانشان نيامده است؟! | أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءهُمُ الْأَوَّلِينَ | |
يا اينكه پيامبرشان را نشناختند (و از سوابق او آگاه نيستند) كه او را انكار ميكنند؟! | أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ | |
يا ميگويند او ديوانه است؟!، ولي او حق را براي آنها آورده اما اكثرشان از حق كراهت دارند. | أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ | |
و
اگر حق از هوسهاي آنها پيروي كند آسمانها و زمين و تمام كساني كه در آنها
هستند تباه ميشوند، ولي ما قرآني به آنها داديم كه مايه يادآوري (و مايه
شرف و حيثيت آنها) است اما آنان از چنين چيزي رويگردانند. | وَلَوِ
اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ
وَمَن فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم
مُّعْرِضُونَ | |
يا اينكه تو از آنها مزد و هزينهاي (در برابر دعوتت) ميخواهي؟ در حالي كه مزد پروردگارت بهتر است و او بهترين روزي دهندگان است. | أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ | |
به طور قطع و يقين تو آنها را به صراط مستقيم دعوت ميكني. | وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ | |
اما كساني كه به آخرت ايمان ندارند از اين صراط منحرفند. | وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ | |
و
اگر به آنها رحم كنيم و گرفتاريها و مشكلاتشان را برطرف سازيم (نه تنها
بيدار نميشوند) بلكه در طغيانشان اصرار ميورزند و (در اين وادي) سرگردان
ميمانند. | وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ | |
ما
آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختيم (تا بيدار شوند) اما آنها نه در
برابر پروردگارشان تواضع كردند و نه به درگاهش تضرع ميكنند. | وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ | |
(اين وضع همچنان ادامه مييابد) تا زماني كه دري از عذاب شديد به روي آنها بگشائيم، و چنان گرفتار شوند كه به كلي ماءيوس گردند! | حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ | |
او كسي است كه براي شما گوش و چشم و قلب (عقل) ايجاد كرد، اما كمتر شكر او را به جا ميآوريد | وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ | |
او كسي است كه شما را در زمين آفريد و به سوي او محشور ميشويد. | وَهُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ | |
او كسي است كه زنده ميكند و ميميراند و آمد و شد شب و روز از آن اوست، آيا انديشه نميكنيد؟! | وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ | |
آنها همان گفتند كه پيشينيانشان ميگفتند. | بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ | |
آنها گفتند آيا هنگامي كه مرديم و خاك و استخوان (پوسيده) شديم آيا بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟! | قَالُوا أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ | |
اين وعده به ما و پدرانمان از قبل داده شده، اين فقط افسانههاي پيشينيان است. | لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ | |
بگو زمين و كساني كه در زمين هستند از آن كيست، اگر شما ميدانيد؟! | قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ | |
(در پاسخ تو) ميگويند: همه از آن خدا است، بگو آيا متذكر نميشويد؟! | سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ | |
بگو: چه كسي پروردگار آسمانهاي هفتگانه و پروردگار عرش عظيم است. | قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ | |
مي گويند: همه اينها از آن خدا است، بگو آيا تقوي پيشه نميكنيد (و از خدا نميترسيد)؟! | سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ | |
بگو اگر راست ميگوئيد چه كسي حكومت همه موجودات را در دست دارد؟ و به بيپناهان پناه ميدهد و نياز به پناه دادن ندارد؟! | قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ | |
مي گويند: (همه اينها) از آن خدا است. بگو با اين حال چگونه ميگوئيد شما را سحر كردهاند؟ | سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ | |
واقع اين است كه ما حق را براي آنها آورديم و آنان دروغ ميگويند! | بَلْ أَتَيْنَاهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ | |
خدا
هرگز فرزندي براي خود برنگزيده، و معبود ديگري با او نيست كه اگر چنين
ميشد هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره ميكردند و بعضي بر
بعضي ديگر تفوق ميجستند (و جهان هستي به تباهي كشيده ميشد) منزه است خدا
از توصيفي كه آنها ميكنند. | مَا
اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا
لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ
سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ | |
او از پنهان و آشكار آگاه است، او برتر است از اينكه شريك براي او قائل شوند. | عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ | |
بگو پروردگارا! اگر بخشي از عذابهائي را كه به آنها وعده داده شده به من نشان دهي … | قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ | |
پروردگارا! مرا (در اين عذابها) با قوم ستمگر قرار مده. | رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ | |
و ما قادريم آنچه را به آنها وعده ميدهيم به تو نشان دهيم. | وَإِنَّا عَلَى أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ | |
بدي را از راهي كه بهتر است دفع كن (و پاسخ بدي را به نيكي ده) ما به آنچه آنها توصيف ميكنند آگاهتريم. | ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ | |
و بگو پروردگارا من از وسوسههاي شياطين به تو پناه ميبرم. | وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ | |
و از اينكه آنان نزد من حاضر شوند نيز به تو پناه ميبرم اي پروردگار! | وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحْضُرُونِ | |
(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه ميدهند) تا زماني كه مرگ يكي از آنان فرا رسد ميگويد: پروردگار من! مرا باز گردانيد! | حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ | |
شايد
در آنچه ترك كردم (و كوتاهي نمودم) عمل صالحي انجام دهم (به او ميگويند)
چنين نيست، اين سخني است كه او به زبان ميگويد (و اگر باز گردد برنامهاش
همچون سابق است) و پشت سر آنها برزخي است تا روزي كه برانگيخته ميشوند. | لَعَلِّي
أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ
قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ | |
هنگامي كه در صور دميده شود هيچگونه نسبي ميان آنها نخواهد بود، و از يكديگر تقاضاي كمك نميكنند (چون كاري از كسي ساخته نيست). | فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءلُونَ | |
كساني كه ترازوهاي (سنجش اعمال) آنها سنگين است آنان رستگارانند. | فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ | |
و آنها كه ترازوهاي عملشان سبك ميباشد كساني هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده در جهنم جاودانه خواهند ماند. | وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ | |
شعلههاي سوزان آتش همچون شمشير به صورتهاشان نواخته ميشود و در دوزخ چهرهاي در هم كشيده دارند. | تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ | |
آيا آيات من بر شما خوانده نميشد و آن را تكذيب ميكرديد؟! | أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ | |
مي گويند: پروردگارا! شقاوت ما بر ما چيره شد و ما قوم گمراهي بوديم. | قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ | |
پروردگارا! ما را از آن بيرون بر، اگر بار ديگر تكرار كرديم قطعا ستمگريم (ومستحق عذاب). | رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ | |
مي گويد دور شويد در دوزخ، و با من سخن مگوئيد. | قَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ | |
(فراموش كردهايد) گروهي از بندگان من ميگفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم، ما را ببخش و بر ما رحم كن، و تو بهترين رحم كنندگاني. | إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ | |
اما شما آنها را به باد مسخره گرفتيد و آنها شما را از ياد من غافل كردند و شما از آنها ميخنديديد! | فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ | |
ولي من امروز آنان را به خاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم آنها پيروز و رستگارند. | إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ | |
(خداوند) ميگويد چند سال در روي زمين توقف كردهايد. | قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ | |
در پاسخ ميگويند: تنها به اندازه يك روز يا قسمتي از يك روز! از آنها كه ميتوانند بشمارند سؤ ال فرما. | قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّينَ | |
مي گويد (آري) شما مقدار كمي توقف كرديد اگر ميدانستيد! | قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا لَّوْ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ | |
ولي آيا گمان كردهايد كه ما شما را بيهوده آفريدهايم و به سوي ما بازگشت نخواهيد كرد! | أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ | |
پس
بزرگتر و برتر است خداوندي كه فرمانرواي حق است (از اينكه شما را بيهدف
آفريده باشد) معبودي جز او نيست و او پروردگار عرش كريم است. | فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ | |
و
هر كس معبود ديگري با خدا بخواند - و مسلما هيچ دليلي بر آن نخواهد داشت -
حساب او نزد پروردگار شما خواهد بود، مسلما كافران رستگار نخواهند شد. | وَمَن
يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا
حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ | |
و بگو پروردگارا! مرا ببخش و مشمول رحمتت قرار ده، و تو بهترين رحم كنندگاني. | وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ | |
|
| |
زن
و مرد زناكار را هر يك، صد تازيانه بزنيد، و هرگز در دين خدا رافت (و محبت
كاذب) شما را نگيرد اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد، و بايد گروهي از مؤ
منان مجازات آنها را مشاهده كنند. | الزَّانِيَةُ
وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا
تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ
بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ
الْمُؤْمِنِينَ | |
مرد
زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نميكند، و زن زناكار را جز مرد
زناكار يا مشرك به ازدواج خود در نميآورد، و اين كار بر مؤ منان تحريم شده
است. | الزَّانِي
لَا يَنكِحُ إلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا
يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى
الْمُؤْمِنِينَ | |
و
كساني كه زنان پاكدامن را متهم ميكنند سپس چهار شاهد (بر ادعاي خود)
نميآورند آنها را هشتاد تازيانه بزنيد، و شهادتشان را هرگز نپذيريد، و
آنها فاسقانند. | وَالَّذِينَ
يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء
فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً
أَبَدًا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ | |
مگر كساني كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند كه خداوند غفور و رحيم است. | إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ | |
كساني
كه همسران خود را متهم (به عمل منافي عفت) ميكنند و گواهاني جز خودشان
ندارند هر يك از آنها بايد چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد كه از
راستگويان است | وَالَّذِينَ
يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا
أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ
لَمِنَ الصَّادِقِينَ | |
و در پنجمين بار بگويد: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد! | وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَيَدْرَأُ | |
آن
زن نيز ميتواند كيفر (زنا) را از خود دور كند به اين طريق كه چهار بار
خدا را به شهادت طلبد كه آن مرد (در اين نسبتي كه به او ميدهد) از
دروغگويان است. | عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ | |
و در مرتبه پنجم بگويد: غضب خدا بر او باد اگر آن مرد از راستگويان باشد! | وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ | |
و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نبود و اينكه او توبه پذير و حكيم است (بسياري از شما گرفتار مجازات سخت الهي ميشديد). | وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ | |
كساني
كه آن تهمت عظيم را مطرح كردند گروهي از شما بودند، اما گمان نكنيد اين
ماجرا براي شما بد است، بلكه خير شما در آن است، آنها هر كدام سهم خود را
از اين گناهي كه مرتكب شدند دارند، و كسي كه بخش عظيم آن را بر عهده گرفت
عذاب عظيمي براي او است. | إِنَّ
الَّذِينَ جَاؤُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا
لَّكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ
مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ
| |
چرا
هنگامي كه اين (تهمت) را شنيديد مردان و زنان با ايمان نسبت به خود (و كسي
كه همچون خود آنها بود) گمان خير نبردند؟ چرا نگفتيد اين يك دروغ بزرگ و
آشكار است؟! | لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ | |
چرا چهار شاهد براي آن نياوردند؟ اكنون كه چنين گواهاني نياوردند آنها در پيشگاه خدا دروغگويانند. | لَوْلَا جَاؤُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ | |
و اگر فضل و رحمت الهي در دنيا و آخرت نصيب شما نميشد به خاطر اين گناهي كه كرديد عذاب سختي به شما ميرسيد. | وَلَوْلَا
فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ
لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ | |
بخاطر
بياوريد زماني را كه به استقبال اين دروغ بزرگ رفتيد، و اين شايعه را از
زبان يكديگر ميگرفتيد، و با دهان خود سخني ميگفتيد كه به آن يقين
نداشتيد، و گمان ميكرديد اين مساءله كوچكي است در حالي كه نزد خدا بزرگ
است! | إِذْ
تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ
لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ | |
چرا هنگامي كه آن را شنيديد نگفتيد براي ما مجاز نيست كه به اين تكلم كنيم ؟ خداوندا منزهي تو، اين بهتان بزرگي است! | وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ | |
خداوند شما را اندرز ميدهد كه هرگز چنين كاري را تكرار نكنيد اگر ايمان داريد! | يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ | |
و خداوند آيات خود را براي شما تبيين ميكند، و خدا عليم و حكيم است. | وَيُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ | |
كساني
كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد عذاب دردناكي براي
آنها در دنيا و آخرت است، و خداوند ميداند و شما نميدانيد. | إِنَّ
الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا
لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ
وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ | |
و اگر فضل و رحمت الهي شامل حال شما نبود و اينكه خدا مهربان و رحيم است (مجازات سختي دامانتان را فرا ميگرفت). | وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّه رَؤُوفٌ رَحِيمٌ | |
اي
كساني كه ايمان آوردهايد از گامهاي شيطان پيروي نكنيد هر كس قدم جاي
قدمهاي شيطان بگذارد (گمراهش ميسازد)، چرا كه او امر به فحشاء و منكر
ميكند، و اگر فضل و رحمت الهي به سراغ شما نميآمد احدي از شما هرگز پاك
نميشد ولي خداوند هر كه را بخواهد تزكيه ميكند و خدا شنوا و دانا است. | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن
يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء
وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا
مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ
وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ | |
آنها
كه داراي برتري (مالي) و وسعت زندگي هستند نبايد سوگند ياد كنند كه از
انفاق نسبت به نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دريغ نمايند، آنها
بايد عفو كنند و صرفنظر نمايند، آيا دوست نميداريد خداوند شما را ببخشد؟ و
خداوند غفور و رحيم است. | وَلَا
يَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنكُمْ وَالسَّعَةِ أَن يُؤْتُوا أُوْلِي
الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ
وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ | |
كساني
كه زنان پاكدامن و بيخبر (از هر گونه آلودگي) و مؤ من را متهم ميسازند در
دنيا و آخرت از رحمت الهي بدورند، و عذاب بزرگي در انتظارشان است. | إِنَّ
الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ
لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ | |
در آن روز كه زبانها و دستها و پاهايشان بر ضد آنها به اعمالي كه مرتكب ميشدند گواهي ميدهد. | يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ | |
در آن روز خداوند جزاي واقعي آنها را بيكم و كاست ميدهد، و ميدانند كه خداوند حق مبين است. | يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ | |
زنان
خبيث و ناپاك از آن مردان خبيث و ناپاكند! و مردان ناپاك نيز تعلق به زنان
ناپاك دارند؛ و زنان پاك از آن مردان پاك و مردان پاك از آن زنان پاكند!
اينان از نسبتهاي ناروائي كه به آنها داده ميشود مبرا هستند، و براي آنها
آمرزش (الهي) و روزي پر ارزش است. | الْخَبِيثَاتُ
لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ
لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ
مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ | |
اي
كساني كه ايمان آوردهايد در خانههائي غير از خانه خود وارد نشويد تا
اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد، اين براي شما بهتر است، شايد
متذكر شويد. | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ
حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ
لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ | |
و
اگر كسي در آن نيافتيد داخل آن نشويد تا به شما اجازه داده شود، و اگر
گفته شود بازگرديد، بازگرديد، كه براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه
انجام ميدهيد آگاه است. | فَإِن
لَّمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ
وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ
بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ | |
گناهي
بر شما نيست كه وارد خانههاي غير مسكوني بشويد كه در آنجا متاعي متعلق به
شما وجود دارد، و خدا آنچه را آشكار ميكنيد يا پنهان ميداريد ميداند. | لَّيْسَ
عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فِيهَا
مَتَاعٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ | |
به
مؤ منان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، و فروج خود
را حفظ كنند، اين براي آنها پاكيزه تر است، خداوند از آنچه انجام ميدهيد
آگاه است. | قُل
لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ
ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ | |
و
به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند، و
دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار
ننمايند، و (اطراف) روسريهاي خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با
آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهرانشان يا
پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان
يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان يا بردگانشان
(كنيزانشان) يا افراد سفيه كه تمايلي به زن ندارند يا كودكاني كه از امور
جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پايهاي خود را به
زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداي خلخال كه بر پا دارند به
گوش رسد) و همگي به سوي خدا بازگرديد اي مؤ منان تا رستگار شويد. | وَقُل
لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ
فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا
وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ
زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء
بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ
إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ
نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ
أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ
يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ
لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ
جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ | |
مردان
و زنان بيهمسر را همسر دهيد و همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان
را، اگر فقير و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بينياز ميسازد،
خداوند واسع و آگاه است. | وَأَنكِحُوا
الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن
يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ
عَلِيمٌ | |
و
آنها كه وسيله ازدواج ندارند بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به
فضلش بينياز سازد و بردگاني از شما كه تقاضاي مكاتبه (قرار داد مخصوص
براي آزاد شدن) را دارند با آنها قرار داد ببنديد، اگر رشد و صلاح در آنها
احساس ميكنيد (و بعد از آزادي توانائي زندگي مستقل را دارند) و چيزي از
مال خدا كه به شما داده است به آنها بدهيد، و كنيزان خود را براي تحصيل
متاع دنيا مجبور به خودفروشي نكنيد اگر آنها ميخواهند پاك بمانند، و هر كس
آنها را بر اين كار اكراه كند (سپس پشيمان گردد) خداوند بعد از اين اكراه
غفور و رحيم است (توبه كنيد و براي هميشه اين عمل ننگين را ترك گوئيد). | وَلْيَسْتَعْفِفِ
الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن
فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ
أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم
مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ
عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ
الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ
إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ | |
ما
بر شما آياتي فرستاديم كه حقايق بسياري را تبيين ميكند و اخباري از كساني
كه پيش از شما بودند و موعظه و اندرزي براي پرهيزگاران. | وَلَقَدْ
أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِّنَ الَّذِينَ
خَلَوْا مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ | |
خداوند
نور آسمانها و زمين است، مثل نور خداوند همانند چراغداني است كه در آن
چراغي (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابي قرار گيرد، حبابي شفاف و درخشنده
همچون يك ستاره فروزان، اين چراغ با روغني افروخته ميشود كه از درخت پر
بركت زيتوني گرفته شده كه نه شرقي است و نه غربي (آنچنان روغنش صاف و
خالص است كه) نزديك است بدون تماس با آتش شعله ور شود، نوري است بر فراز
نور، و خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدايت ميكند و خداوند به هر چيزي
آگاه است. | اللَّهُ
نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا
مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ
دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ
وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ
نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ
اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ | |
(اين
چراغ پر فروغ) در خانههائي قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاي آن
را بالا برند (تا از دستبرد شياطين و هوسبازان در امان باشد) خانههائي كه
نام خدا در آن برده شود و صبح و شام در آن تسبيح گويند. | فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ | |
مرداني
كه نه تجارت و نه معامله، آنها را از ياد خدا و بر پا داشتن نماز و اداي
زكات غافل نميكند، آنها از روزي ميترسند كه دلها و چشمها در آن زير و رو
ميشود! | رِجَالٌ
لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ
الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ
الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ | |
هدف
اين است كه خداوند آنها را به بهترين اعمالي كه انجام دادهاند پاداش دهد و
از فضلش بر پاداش آنها بيفزايد، و خداوند هر كس را بخواهد بيحساب روزي
ميدهد (و از مواهب بيانتهاي خويش بهره مند ميسازد). | لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ | |
و
كساني كه كافر شدند اعمالشان همچون سرابي است در يك كوير، كه انسان تشنه
آن را از دور آب ميپندارد، اما هنگامي كه به سراغ آن ميآيد چيزي
نمييابد! و خدا را نزد آن مييابد و حساب او را صاف ميكند، و خداوند سريع
الحساب است! | وَالَّذِينَ
كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء
حَتَّى إِذَا جَاءهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ
فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ | |
يا
همچون ظلماتي است در يك درياي پهناور، كه موج آن را پوشانيده، و بر فراز
آن موج ديگري است، و بر فراز آن ابري تاريك، ظلمتهائي است يكي بر فراز ديگر
آنچنان كه هر گاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسي كه
خدا نوري براي او قرار نداده، نوري براي او نيست! | أَوْ
كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ
مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ
يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا
فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ | |
آيا
نديدي كه براي خدا تسبيح ميكنند تمام آنان كه در آسمانها و زمينند و
همچنين پرندگان به هنگامي كه بر فراز آسمان بال گستردهاند، هر يك از آنها
نماز و تسبيح خود را ميداند، و خداوند به آنچه انجام ميدهند عالم است. | أَلَمْ
تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ
وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ | |
و از براي خداست حكومت و مالكيت آسمانها و زمين و بازگشت تمامي موجودات به سوي اوست. | وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ | |
آيا
نديدي كه خداوند ابرهايي را به آرامي ميراند، سپس ميان آنها پيوند ميدهد و
بعد آن را متراكم ميسازد، در اين حال دانههاي باران را ميبيني كه از آن
خارج ميشود، و از آسمان - از كوههائي كه در آنست - دانههاي تگرگ نازل
ميكند، و هر كس را بخواهد به وسيله آن زيان ميرساند و از هر كس بخواهد
اين زيان را برطرف ميكند، نزديك است درخشندگي برق آن (ابرها) چشمها را
ببرد! | أَلَمْ
تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ
يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ
وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ
مَن يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَن مَّن يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ
يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ | |
خداوند شب و روز را دگرگون ميسازد، و در اين عبرتي است براي صاحبان بصيرت. | يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّأُوْلِي الْأَبْصَارِ | |
و
خداوند هر جنبندهاي را از آبي آفريد، گروهي از آنها بر شكم خود راه
ميروند، و گروهي بر دو پاي خود، و گروهي بر چهار پا راه ميروند، خداوند
هر چه را اراده كند ميآفريند، چرا كه خدا بر همه چيز تواناست. | وَاللَّهُ
خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ
وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى
أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ
قَدِيرٌ | |
ما آيات روشنگري نازل كرديم و خدا هر كه را بخواهد به صراط مستقيم هدايت ميكند. | لَقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ | |
آنها
ميگويند به خدا و پيامبر ايمان داريم و اطاعت ميكنيم، ولي بعد از اين
ادعا گروهي از آنها رويگردان ميشوند، آنها (در حقيقت) مؤ من نيستند. | وَيَقُولُونَ
آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ
مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُوْلَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ | |
و هنگامي كه از آنها دعوت شود كه به سوي خدا و پيامبرش بيايند تا در ميان آنان داوري كند گروهي از آنها رويگردان ميشوند. | وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ | |
ولي اگر (داوري به نفع آنها بوده باشد و) حق داشته باشند با نهايت تسليم به سوي او ميآيند. | وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ | |
آيا در دلهاي آنها بيماري است ؟ يا شك و ترديد دارند؟ يا ميترسند خدا و رسولش بر آنها ستم كند؟ اما خود اينها ستمگرند! | أَفِي
قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّهُ
عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ | |
مؤ منان هنگامي كه به سوي خدا و رسولش دعوت شوند تا ميان آنان داوري كند سخنشان تنها اين است كه ميگويند شنيديم و اطاعت كرديم. | إِنَّمَا
كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ
لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِكَ
هُمُ الْمُفْلِحُونَ | |
و هر كس خدا و پيامبرش را اطاعت كند و از پروردگار بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهيزد آنها رستگارند. | وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ | |
آنها
با نهايت تاءكيد سوگند ياد كردند كه اگر به آنان فرمان دهي (از خانه و
اموال خود) بيرون ميروند (و جان در طبق اخلاص گذارده تقديم ميكنند) بگو
سوگند ياد نكنيد، شما طاعت خالصانه نشان دهيد كه خداوند به آنچه عمل
ميكنيد آگاه است. | وَأَقْسَمُوا
بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُل
لَّا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا
تَعْمَلُونَ | |
بگو
اطاعت خدا و اطاعت پيامبرش كنيد، و اگر سرپيچي كنيد پيامبر مسئول اعمال
خويش است و شما مسئول اعمال خود، اما اگر از او اطاعت كنيد هدايت خواهيد
شد، و بر پيامبر چيزي جز ابلاغ آشكار نيست. | قُلْ
أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا
عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ
تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ | |
خداوند
به كساني كه از شما ايمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند وعده
ميدهد كه آنها را قطعا خليفه روي زمين خواهد كرد، همانگونه كه پيشينيان را
خلافت روي زمين بخشيد. و دين و آئيني را كه براي آنها پسنديده پا بر جا و
ريشه دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنيت و آرامش مبدل ميكند،
آنچنانكه تنها مرا ميپرستند و چيزي را براي من شريك نخواهند ساخت. و كساني
كه بعد از آن كافر شوند فاسقند. | وَعَدَ
اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن
قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ
وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا
يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ
الْفَاسِقُونَ | |
و نماز را بر پا داريد و زكات را بدهيد و رسول (خدا) را اطاعت كنيد تا مشمول رحمت (او) شويد. | وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ | |
گمان نبر كافران ميتوانند از چنگال مجازات الهي، در زمين فرار كنند، جايگاه آنها آتش است و چه بد جايگاهي است؟! | لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِيرُ | |
اي
كساني كه ايمان آوردهايد بايد بردگان شما و همچنين كودكانتان كه به حد
بلوغ نرسيدهاند در سه وقت از شما اجازه بگيرند: قبل از نماز فجر، و در
نيمروز هنگامي كه لباسهاي (معمولي) خود را بيرون ميآوريد، و بعد از نماز
عشاء، اين سه وقت خصوصي براي شما است، اما بعد از اين سه وقت گناهي بر شما و
بر آنها نيست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد يكديگر طواف كنيد (و با
صفا و صميميت به يكديگر خدمت نمائيد) اينگونه خداوند آيات را براي شما
تبيين ميكند و خداوند عالم و حكيم است. | يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ
أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ
مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ
الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ
لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ
عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ
الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ | |
و
هنگامي كه اطفال شما به سن بلوغ رسند بايد اجازه بگيرند، همانگونه كه
اشخاصي كه پيش از آنها بودند اجازه ميگرفتند، اينچنين خداوند آياتش را
براي شما تبيين ميكند و خدا عالم و حكيم است. | وَإِذَا
بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا
اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ
آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ | |
و
زنان از كار افتادهاي كه اميد به ازدواج ندارند گناهي بر آنها نيست كه
لباسهاي (روئين) خود را بر زمين بگذارند به شرط اينكه در برابر مردم خود
آرائي نكنند و اگر خود را بپوشانند براي آنها بهتر است. و خداوند شنوا و
دانا است. | وَالْقَوَاعِدُ
مِنَ النِّسَاء اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ
جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن
يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ | |
بر
نابينا و افراد شل و بيمار گناهي نيست (كه با شما هم غذا شوند) و بر شما
نيز گناهي نيست كه از خانههاي خودتان (خانههاي فرزندان يا همسرانتان كه
خانه خود شما محسوب ميشود بدون اجازه خاصي) غذا بخوريد، و همچنين خانههاي
پدرانتان، يا خانههاي مادرانتان، يا خانههاي برادرانتان، يا خانههاي
خواهرانتان يا خانههاي عموهايتان، يا خانههاي عمههايتان، يا خانههاي
دائيهايتان، يا خانههاي خالههايتان، يا خانهاي كه كليدش در اختيار شما
است، يا خانههاي دوستانتان، بر شما گناهي نيست كه بطور دسته جمعي يا
جداگانه غذا بخوريد، و هنگامي كه داخل خانهاي شديد بر خويشتن سلام كنيد،
سلام و تحيتي از سوي خداوند، سلام و تحيتي پر بركت و پاكيزه، اينگونه
خداوند آيات را براي شما تبيين ميكند شايد انديشه كنيد. | لَيْسَ
عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى
الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُوا مِن بُيُوتِكُمْ
أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ
إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ
بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ
خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ
عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا
دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ
اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ
الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون | |
مؤ
منان واقعي كساني هستند كه ايمان به خدا و رسولش آوردهاند و هنگامي كه در
كار مهمي با او باشند بدون اجازه او بجائي نميروند، كساني كه از تو اجازه
ميگيرند آنها براستي ايمان به خدا و پيامبرش آوردهاند، در اين صورت هر
گاه از تو براي بعضي از كارهاي مهم خود اجازه بخواهند، هر كس از آنها را
ميخواهي (و صلاح ميبيني) اجازه ده، و براي آنها استغفار كن كه خداوند
غفور و رحيم است. | إِنَّمَا
الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا
مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ
الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ
وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن
شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ
رَّحِيمٌ | |
دعوت
پيامبر را در ميان خود مانند دعوت بعضي از شما نسبت به بعضي ديگر تلقي
نكنيد، خداوند كساني را كه از شما پشت سر ديگران پنهان ميشوند و يكي پس از
ديگري فرار ميكند ميداند، آنها كه مخالفت فرمان او ميكنند بايد از اين
بترسند كه فتنهاي دامنشان را بگيرد، يا عذاب دردناك به آنها برسد. | لَا
تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاء بَعْضِكُم بَعْضًا قَدْ
يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ
الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ
يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ | |
آگاه
باشيد كه براي خدا است آنچه در آسمانها و زمين است، او ميداند آنچه را كه
شما بر آن هستيد، و روزي كه به سوي او باز ميگردند آنها را از اعمالي كه
انجام دادند آگاه ميسازد، و خدا به هر چيزي آگاه است. | أَلَا
إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ مَا
أَنتُمْ عَلَيْهِ وَيَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا
عَمِلُوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ | |
|
| |
خداوندي
كه حكومت و مالكيت آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندي براي خود انتخاب
نكرد، و شريكي در حكومت و مالكيت ندارد، و همه چيز را آفريد و دقيقا اندازه
گيري نمود. | الَّذِي
لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ
يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ
تَقْدِيرًا | |
آنها
غير از خداوند معبوداني براي خود برگزيدند، و معبوداني كه چيزي را
نميآفرينند بلكه خودشان مخلوقند، مالك زيان و سود خود نيستند و نه مالك
مرگ و حيات و رستاخيزشان. | وَاتَّخَذُوا
مِن دُونِهِ آلِهَةً لَّا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا
يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا
وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا | |
و
كافران گفتند: اين فقط دروغي است كه او ساخته، و گروهي ديگر او را بر اين
كار ياري دادهاند. آنها (با اين سخن،) ظلم و دروغ بزرگي را مرتکب شدند. | وَقَالَ
الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ
عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْمًا وَزُورًا | |
و گفتند اين همان افسانههاي پيشينيان است كه وي آنرا رونويس كرده، و هر صبح و شام بر او املا ميشود. | وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا | |
بگو: كسي آنرا نازل كرده است كه اسرار آسمانها و زمين را ميداند، او غفور و رحيم بوده و هست. | قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا | |
و
گفتند چرا اين رسول غذا ميخورد؟ و در بازارها راه ميرود؟ (نه سنت فرشتگان
دارد و نه روش شاهان!) چرا فرشتهاي بر او نازل نشده كه همراه وي مردم را
انذار كند؟ (و گواه صدق دعوت او باشد). | وَقَالُوا
مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ
لَوْلَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا | |
يا
گنجي از آسمان براي او فرستاده شود يا باغي داشته باشد كه از (ميوه) (و
امرار معاش كند) و ستمگران گفتند شما تنها از يك انسان مجنون پيروي ميكنيد!
| أَوْ
يُلْقَى إِلَيْهِ كَنزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا
وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَّسْحُورًا | |
ببين چگونه براي تو مثلها زدند و گمراه شدند، آنچنانكه قدرت پيدا كردن راه را ندارند! | انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا | |
زوال
ناپذير و بزرگ است خدائي كه اگر بخواهد براي تو بهتر از اين ميدهد،
باغهائي كه از زير درختانش نهرها جاري باشد و (اگر بخواهد) براي تو قصرهائي
مجلل قرار ميدهد. | تَبَارَكَ الَّذِي إِن شَاء جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِّن ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَل لَّكَ قُصُورًا | |
(اينها همه بهانه است) بلكه آنها قيامت را تكذيب كردهاند و ما براي كسي كه قيامت را انكار كند آتش سوزاني مهيا كردهايم. | بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَن كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا | |
هنگامي كه اين آتش آنها را از دور ميبيند صداي وحشتناك و خشم آلود او را كه با نفس زدن شديد همراه است ميشنوند. | إِذَا رَأَتْهُم مِّن مَّكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا | |
و هنگامي كه در مكان تنگ و محدودي از آن افكنده ميشوند، در حالي كه در غل و زنجيرند، فرياد واويلاي آنها بلند ميشود! | وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا | |
امروز يكبار واويلا نگوئيد، بلكه بسيار واويلا سر دهيد! | لَا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا | |
بگو آيا اين بهتر است يا بهشت جاويداني كه به پرهيزگاران وعده داده شده ؟ بهشتي كه پاداش اعمال آنها و قرارگاهشان است. | قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِيرًا | |
هر چه بخواهند در آنجا براي آنها فراهم است، جاودانه در آن خواهند ماند، اين وعدهاي است مسلم كه پروردگارت بر عهده گرفته است. | لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاؤُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْدًا مَسْؤُولًا | |
به
خاطر بياور روزي را كه همه آنها و معبوداني را كه غير از خدا پرستش
ميكردند جمع ميكند، و به آنها ميگويد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه
كرديد؟ يا خود گمراه شدند؟ | وَيَوْمَ
يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ
أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاء أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ | |
آنها
(در پاسخ) ميگويند منزهي تو، براي ما شايسته نبود كه غير از تو اوليائي
برگزينيم، ولي آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودي تا اينكه آنها
(به جاي شكر نعمت) ياد تو را فراموش كردند، و هلاك شدند. | قَالُوا
سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ
أَوْلِيَاء وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ
وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا | |
(خداوند
به آنها ميگويد ببينيد) اين معبودان، شما در آنچه ميگوئيد تكذيب كردند
اكنون قدرت نداريد عذاب الهي را بر طرف سازيد يا از كسي ياري بطلبيد، و هر
كس از شما ظلم و ستم كند عذاب شديدي به او ميچشانيم! | فَقَدْ
كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا
وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا | |
ما
هيچيك از رسولان را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه غذا ميخوردند و در
بازارها راه ميرفتند، و بعضي از شما را، وسيله امتحان بعض ديگر قرار
داديم، آيا صبر و شكيبائي ميكنيد؟ (و از عهده امتحانات بر ميآئيد) و
پروردگار تو بصير و بينا بوده و هست. | وَما
أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ
الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ
فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا |