خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران-
مریم محمدی: سپیده خلیلی، فارغالتحصیل دکترای روانشناسی بالینی است و سالهاست که در این عرصه به مشاوره بالینی کودکان میپردازد. اما در این میان علاقهمندیاش به نشر و تالیف کتاب در حوزه کودک و نوجوان باعث شده است که تاکنون کتابهای زیادی را منتشر کند. او در سال 1338 متولد شد و از سال 1368 فعالیت خود را در عرصه نویسندگی و ترجمه آغاز کرد. البته در سالهای اخیر کمتر ترجمه میکند. او خود در نشست رونمایی آخرین اثرش در نمایشگاه کتاب از دلایل کمکاریاش در عرصه ترجمه در چند سال اخیر گفت. اینکه با دیدن آثار و کتابهای محدود در کتابخانههای بینالمللی دنیا فهمیده است باید نوشت، و فرهنگ ایرانی را به دنیا شناساند. از آثار او میتوان به «قصههای مهربانی»، «قصههای شب»، «سفرهای گالیور»، «ماجراهای وروجک و سگ مرموز» و ... اشاره کرد. او انتقادات زیادی به عرصه ادبیات نوجوان دارد که در گفتگوی کوتاه ما به برخی از آنها اشاره شده است. با هم این گفتگو را میخوانیم.
*خانم خلیلی، آخرین کتاب شما با عنوان «قصههای مهربانی» در بیستو هشتمین نمایشگاه کتاب رونمایی شد. پیام محوری این کتاب چیست؟
هر نویسندهای از نوشتن خود هدفی دارد و به دنبال رساندن یک پیام آموزشی و اخلاقی به مخاطبش هست. البته شاید هم به دنبال القای هیچ پیامی هم نباشد! من از نوشتن کتاب «قصههای مهربانی» این هدف را دنبال میکردم که بچهها را متوجه اطرافیانشان کنم. به آنها بفهمانم که تنها خود و خواستههای آنها اهمیت ندارد و باید به خواسته دیگران هم احترام بگذارند. چه بخواهم و چه نخواهم نوشتههای من برگرفته از ذهن من است. به شدت درگیر رفتار و روحیات کودکان و نوجوانان هستم، هر آنچه که مینویسم به تبع دانش روانشناسی که دارم، تحت تاثیر نگاه روانشناسانه و علمی به کودکان و نوجوانان است.
*درحال حاضر چطور؟ کتابی را در دست نگارش یا انتشار دارید؟
بله، رمانی را با عنوان «مثل هیچکس» برای نوجوانان دارم، که قرار است به زودی از سوی انتشارات قدیانی به انتشار در بیاید.
*شما با انتشار بیش از 150 عنوان کتاب در زمینه کودک و نوجوان ، امروز اوضاع کتاب در این بخش را چطور می دانید؟
به نظرم امروز آثار خوبی در حوزه کودک و نوجوان تولید میشود، و این در مورد کتابهای خردسال و کودک بیشتر مشهود است. خوشبختانه مجوزهای لازم هم برای نشر کتب کودک و نوجوان در سالهای اخیر راحتتر و بیدردسرتر ارائه میشود. البته ممیزیها در حوزه کتاب کودک کمتر است. در حوزه کتاب نوجوان شاید یکی از دلایل پیشرفت خودسانسوری نویسندهها باشد!
*یه جورایی به بخشی از نقدهاتون اشاره کردید، آیا نقد دیگری را هم به این حوزه دارید؟
اتفاقا انتقاد خیلی اساسی و مهمی هم دارم. آن هم این است که در حال حاضر شاهد وجود افراطی کتابهای ترجمه در این عرصه هستیم. به نظرم این ترجمه افراطی در حوزه ادبیات کودک و به خصوص نوجوان به فرهنگ ما لطمه وارد میکند. کمکم فرهنگ سایر کشورها از طریق مطالعه این نوع کتابها در ذهن فرزندان ما نقش میبندد. به نظرم بهتر است که به سمت تالیف آثار بیشتر برای نوجوانان پیش برویم.
چرا این اتفاق افتاده است؟ حتی امروز در برنامههای تلویزیونی هم به نظر در حوزه کودک موفقتر از نوجوانان عمل شده است.
سن نوجوانی سن گذر و گذار است، نوجوان با ورود به این دوره خاص نیازهایی را دارد که باید به آن توجه شود. اما متاسفانه احساس میکنم که هنوز به لحاظ نگاه فرهنگی به جایی نرسیدهایم که راحت در اینباره بتوانیم حرف بزنیم. اگر گفتم خودسانسوری نویسنده در بخش نوجوان باعث پیشرفت این عرصه شده منظورم همین موضوع است. چرا که گویا نویسندههای ما راحت نمیتوانند حرفشان را بزنند، از طرفی شاید خانوادهها چنین کتابهایی را مناسب فرزند خود ندانند و از طرف دیگر ممکن است با ممیزی مواجه شوند، به همین خاطر خودسانسوری میکنند.
*با توجه به سرانه مطالعه پایین در کشور، به نظر شما باید برای ترویج کتابخوانی چه کاری انجام شود؟
بله متاسفنه کمی کتابخوانی مسئلهای است که هرسال هم به آن افزوده میشود، هر سال شاهد کاهش تیراژ کتابها هستیم و این نشان از روند نزولی سرانه مطالعه در کشور ما دارد. امروز من جوانانی را میبینم که با وجود داشتن مدرک تحصیلی بالا، از خواندن آخرین کتاب غیردرسی خود، در حدود ده سال قبل حرف میزند و این یعنی که روند مطالعه از وضعیت خوبی برخودار نیست. البته این موضوع نیاز به برنامهریزیهای دقیق دارد اما معتقدم نوجوانان ما کتابخوان نمیشوند مگر اینکه خانواده کتابخوان داشته باشند. از طرف دیگر برای اینکه کتابخوانی در خانوادهای نهادینه بشود، نیاز به تبلیغات تاثیرگذار داریم که در این میان نقش صدا و سیما به عنوان رسانههای جمعی بسیار پررنگتر است.
*در مورد نشر الکترونیک چطور فکر میکنید؟ به نظر شما میتواند سهمی در ترویج کتابخوانی داشته باشد؟
نشر الکترونیک به شکلی که امروز ما میبینیم میتواند در علاقهمندی کودکان و نوجوانان به کتاب موثر باشد، اما باید توجه داشته باشیم که کتاب یک ابزار آموزشی ماندگار است. حسی که خواننده از به دست گرفتن کتاب و ورق زدن آن به دست میآورد، اصلا در مطالعه الکترونیکی ندارد. البته نباید فراموش کرد که کتاب شکل ایستا دارد، زمانی هست که ما میخواهیم مسئلهای را به کودک و نوجوان آموزش بدهیم که عنصر اصلی آن حرکت و پویایی است، اینجاست که میتوانیم از ابزارهای الکترونیکی و متون به این شکل با عکسها و فیلمهای متحرک بهره ببریم.
اما به شخصه معتقدم که مطالعه کتاب به شکل چاپی به دلیل ویژگی آرامشبخشی که دارد و همان بحث ثبات، در کاهش استرس خواننده، تخلیه هیجانهای درونی او و همچنین بالارفتن قدرت تمرکز بسیار موثر تر خواهد بود.
انتهای پیام/