تنها راه نجات انسان، فرهنگ و معنویت است، هر بلایی که بر سر بشر می‌آید از روی بی اعتنایی به فرهنگ و معنویت است و معتقدم اهل قلم، اهل هنر و فرهنگ می‌توانند به حیات انسان‌ها معنا دهند.

لادن نیکنام: وقوع انقلاب در شاعر شدنم تأثیر زیادی داشت/کتاب باید واجد شخصیت باشدگروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران - مریم محمدی؛ لادن نیکنام، نویسنده‌ای است که در سال 1347 متولد شد و از همان دوران کودکی، علاقه‌مندی به شعر او را درگیر خود کرد. تا جایی که به قول خودش جرقه شاعری‌اش با رخداد انقلاب اسلامی‌مان زده‌ شد. او که هم‌اکنون در زمینهٔ‌ نقد ادبی هم فعال است، بهترین اثرش را با توجه به استقبال مخاطبان را داستان مشترکی می‌داند که با فرزانه کرم‌پور نوشته است و عنوان آن «علائم حیاتی یکی زن» است. گفتگوی کوتاه ما با او را می‌خوانید:

*خانم نیکنام، چی شد به دنبال نوشتن رفتید؟
چون پدرم اهل ادبیات بود، خطاطی می‌کرد و همیشه اشعار کهن ادبیات ایران در خانه ما خوانده می‌شد، به همین خاطر برای من از همان ابتدای کودکی مسجل بود که می‌خواهم نویسنده شوم، اولین شعر من در سن ده سالگی بود، من در آن زمان که اتفاقاً سال انقلاب هم بود احساس کردم که باید تحت تأثیر این فضا شعر بگویم و این شاید اولین تجربه شاعری من بود، اولین مجموعه شعر من با عنوان «روز شمار جنوب» در سال 82، به چاپ رسید و پس از آن بود که به شکلی حرفه‌ای‌تر وارد این عرصه شدم. اما در مورد هدف از نویسندگی، واقعیت این است که بیش از هر چیز به دنبال این هستم تا این حس نیاز به در میان گذاشتن افکار و دغدغه‌هایم را پاسخ بدهم، به نظرم تا پیامی که در شعرهایم و داستان‌هایم بر روی خودم اثر نگذارد، بر مخاطب من هم اثری نخواهد داشت.

*شما معتقدید بهتر است پیش از چاپ کتاب، آثار در مجلات و نشریات منتشر شود. چرا؟
بله، این اعتقاد من است. من خودم قبل از چاپ کتاب به شکلی حرفه‌ای، چند سالی اشعار و داستان‌‌های خود را در نشریات به چاپ می‌رساندم. این کار باعث می‌شود اولاً مخاطبان بیشتری با نویسنده و اثر آشنا شوند و از طرف دیگر منتقدان ادبی بتوانند نسبت به آن آثار در همان ابتدای راه نظر بدهند. امروز تیتراژ کتاب پایین است، و از طرف دیگر کمیت کتاب بالاست، پس با این اوصاف مخاطبان امکان کمتری برای آشنایی با کتاب‌های نویسندگان جوان دارند، اما نویسندگان اگر چند سالی مطالب خود را در نشریات به چاپ برسانند،  می‌توانند مخاطبان بیشتری را به سمت خود جلب کنند.

*به نظر شما اگر نویسندگان و شاعران در یک جامعه نباشند، چه می‌شود؟
فکر می‌کنم تنها راه نجات انسان، فرهنگ و معنویت است. هر بلایی که بر سر بشر می‌آید از روی فراموشی این فرهنگ است و معتقدم اهل قلم، اهل هنر و فرهنگ می‌توانند به حیات انسان‌ها معنا دهند.

*جایگاه نقد کتاب را در ادبیات داستانی امروز کشور چطور می‌دانید؟
نقد امر بسیار مهمی است، ای کاش که نویسندگان جوان پیش از آغاز به کار حرفه‌ای،‌ در محافل نقد ادبی حضور داشته باشند. منتقد ادبی نگاهی دو جانبه دارد، از طرفی جهان نویسنده را کشف می‌کند و از طرف دیگر نیاز مخاطب را می‌شناسد و با این روش می‌تواند آثاری که درجه کیفی بهتری دارند را به مخاطب معرفی کند.

*دیدگاه و ارزیابی شما از ورود جوانان به حوزه داستان‌نویسی چیست؟
ما جوانان مستعد بالقوه داریم، به نظرم برخی هم بسیار خوب کار می‌کنند اما نقدی که به این موضوع وارد است این است که این نویسندگان امکان معرفی‌شان فراهم نمی‌شود، منتقدان ادبی ما تا چه حد آن‌ها را نقد می‌کنند و در معرفی آثار آن‌ها به مخاطبان نقش دارند، نویسندگان جوان نیاز به حمایت دارند، اما نه به این معنا که آثار همه آن‌ها چاپ شود، اثری باید چاپ بشود که واجد یک شخصیت باشد و ارزشمند باشد. این امر امروز یکی از آفت‌های ماست که هر اثر ادبی و هر داستانی از هر نویسنده چاپ می‌شود.

*دیدگاه شما در مورد ممیزی کتاب چیست؟
ممیزی کتاب مربوط به امروز نیست، همیشه بوده و هست. نویسندگان و ناشران باید بدانند که دقیقاً چه کلمات و حتی موضوعاتی مغایر با فرهنگ ما است و  از طرف دیگر این قوانین ثابت باشند، روز به روز تغییر نکنند.

*چرا شما گرایش به شعر دارید تا داستان؟
بیشتر خودم را شاعر می‌دانم، در حال حاضر هم تمرکزم بر مجموعه شعری است که در دست دارم،  اما در کنار آن داستان هم می‌نویسم علاقه‌مندی‌ام به شعر بیشتر از داستان‌نویسی است، شاید یکی از اصلی‌ترین دلایل آن دوران کودکی و پدر و خوانش اشعار ادبیات کهن باشد. من از کودکی درگیر شعرم.


انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.