به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، آمار و اطلاعات منتشر شده نشان میدهد که تقریباً از بین هر 10 نفر، 3 تا 4 نفر خجالتی هستند.
آفرینش و ذات انسان از ابتدا بر پایه ارتباط بوده، در واقع یک فرد ذاتاً نیازمند برقرار کردن ارتباط با دیگران است. از این رو ارتباط اجتماعی یکی از مهمترین روابط در جوامع بشری امروز است.
اما در این بین افرادی که در درون خود این نیاز را حس میکنند ولی به علتهای گوناگون توانایی برطرف کردن این نیاز و برقراری روابط با دیگران را ندارند. از نظر علم روانشناسی این افراد دچار نوعی وضعیت نابههنجار به نام خجالتی بودن هستند.
** خجالتیها را چگونه بشناسیم؟
خجالتی بودن حاصل شناخت نادرست فرد نسبت به رفتارهای خود و باور نداشتن و کمبود اعتماد به نفس است.
دکتر فربد فدایی روانپزشک خجالتیها را این گونه تعریف میکند؛ افرادی که با وجود علاقمندی به حضور در جمع از بودن در جمع احساس ناراحتی میکنند. کسانی که میترسند مبادا به علت نقایصی که خودشان تصور میکنند، از طرف دیگران مورد تمسخر قرار بگیرند.
گاهی اوقات روی دادن چند شکست پشت سر هم در زمینههای مختلف موجب میشود فرد به این نتیجه برسد که ناتوان و بیخاصیت است، بنابراین از حضور در جمع میگریزند یا حضور او در جمع باعث به وجود آمدن حس ترس و اضطراب میشود.
** تشدید خجالت با رفتار نادرست خانوادهها
بسیاری از مردم تصور میکنند که افراد خجالتی درونگرا هستند اما باید به این نکته اشاره کرد که درونگرا یا برونگرا بودن فردی نشان خجالتی بودن او نیست. عواملی سببساز بروز خجالت هستند که اغلب این نا به هنجاری را تشدید میکند.
این روانپزشک در این باره میگوید: بین افراد خجالتی و درونگرا و گوشهگیر تمایز وجود دارد. افراد خجالتی اغلب تمایل دارند تا در جمعها حضور داشته باشند اما نمیتوانند، در حالی که افراد گوشهگیر از تنهایی خود لذت میبرند و حاضر نیستند پیله تنهایی خود را رها کنند.
معمولاً فردی که عنوان خجالتی به او داده میشود کسی است که در دوران کودکی مورد سرزنش، تحقیر، توهین و یا ترجیح ناسالم و نامناسب از جانب خانواده بوده است.
به این معنا که همیشه دیگری را بهتر از او فرض کردهاند و توانمندیهای او را به حسا نیاوردهاند و برعکس بر نارسایی و نقاط ضعف او متمرکز شدهاند. چنین فردی به مرور زمان نسبت به خود دید منفی پیدا میکند و حتی در دوران بزرگسالی هم حس میکند همه افراد مانند پدر و مادرش او را سرزنش میکنند و این چنین اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و دچار ترسی برای برقراری ارتباط با دیگران میشود.
** رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون
افراد خجالتی نه تنها باعث بروز مشکلاتی برای خود میشوند بلکه موجب آزار دیگران نیز هستند. خجالتیها جایی که باید کاری انجام دهند، دست و پا بسته یک جا مینشینند و زمانی که باید حرف بزنند سکوت میکنند. این افراد علاوه بر مشخصات درونی که دارند در ظاهر خود علائمی را بروز میدهند.
دکتر فدائی در مورد نشانههای افراد خجالتی در جمع میگوید: این افراد دچار نشانههای ذهنی و بیرونی اضطراب میشوند؛ از جمله نشانههای عینی و ظاهری اضطراب میتوان به افروخته و قرمز شدن صورتشان، اختلال در تنفس، افزایش ضربان قلب، لرزش صدا و دستها اشاره کرد. همچنین چون مغز این افراد بیش از حد در حال کنترل اندامهاست در نتیجه فعالیتش افزایش پیدا میکند و موجب تعرق شدید میشود.
** همیشه خجالت کشیدن بد نیست!
همان گونه که همه چیز دارای بعد مثبت و منفی است، خجالتی بودن نیز خوبیهایی دارد. افراد خجالتی چون اغلب در جمع ساکت هستند، نظارهگر و مشاهده کنندههای خوبیاند، از این رو میتوانند به راحتی و با دقت به بررسی موقعیت اطراف و اشخاص حاضر در جمع بپردازند.
این کار باعث میشود قبل از هر اقدامی درست ببینند و آگاهانه تحلیل کنند و خود را در دردسر نیندازند. همچنین این افراد چون در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند از این رو تعداد دوستانشان کم است ولی اغلب دوستانی وفادارند که میتوان به آنها تکیه کرد.
** چگونه خجالتی نباشیم؟
خجالتی بودن نوعی بیماری است که برای درمان آن نمیتوان از دارو استفاده کرد. درمان این وضعیت مستلزم این است که روان و شخصیت فرد تحت درمان قرار گیرد. برای رفع حالت خجالت، فرد باید روی دستاوردهای خود تکیه کند و به خودباوری برسد. در واقع خود فرد بهترین پزشک برای درمان خود است. این افراد باید برای شرکت در محافل عمومی و برقراری روابط اجتماعی پیش قدم شوند. در ارتباط با دیگران از تماس فیزیکی و بصری استفاده کنند. این راهکارها باعث میشود به مرور زمان ویژگی خوب و تواناییهای خود را باور کنند و اعتماد به نفس از دست رفتهشان بازگردد و دیگر ترسی برای برقراری ارتباط نداشته باشند.
کافی است این افراد به شناخت صحیح و واقعبینانه از خود برسند، آن زمان است که دیگر برچسب خجالتی بودن از آنها کنده میشود و میتوانند به راحتی زندگی کنند و روابط اجتماعی سازندهای را با دیگران برقرار کنند.
ممنون از نثر زیباتون