مهمترین مباحث حضرت امام که شامل اندیشههای سیاسی ايشان میشود چیست؟
یک دیدگاه این است که مهمترین وظیفه این است که ما حکومت اسلامی تشکیل بدهیم و در سایه تشکیل حکومت اسلامی بتوانیم به آن اهداف ناب خودمان را نزدیک کنیم و زمینهساز ظهور حضرت بشویم که خب در این باره دیدگاههای متعددی وجود دارد و مباحث متعددی مطرح شده است.
یکی از آنها، بحث زمینهسازی برای ظهور امام است که البته شما میدانید یک عده معتقد هستند که اصلاً به آن چه در جهان میگذرد کاری نداشته باشیم و خود آقا باید بیایند و خود آقا کارها را درست کنند، بعضیها هم میگویند، انتظار فرج یعنی این که ما بنشینیم دعا کنیم برای آقا و سلامتی آقا واز خدا بخواهیم خدا آقا را برای ما برساند.
بعضیها هم میگویند باید صبر کنیم عالم پر از معصیت و گناه بشود تا حضرت بیاید.
عدهای هم از این بالاتر میروند و میگویند ما باید دامن به گناه بزنیم، مردم را به گناه ترویج کنیم تا دنیا پر از ظلم و جور و فساد بشود طبق بعضی از جملاتی که در ادعیه موجود است که در آستانه ظهور حضرت ظلم و ستم دنیا را فرا میگیرد تا آقا تشریف بیاورند.
حالا ما در برابر این نگاهها میگوییم، باید ما یک حکومت اسلامی تشکیل بدهیم، تا زمینهساز ظهور حضرت بشود و ضرورت زمینهسازی برای ظهور آقا خودش را اینجا جلوه میدهد و نکته دوم در این باب این استک ه ضرورت تشکیل حکومت برای زمینهسازی ظهور:
یک وقت بحث ضرورت زمینهسازی برای ظهور است و یک وقت هم بحث ضرورت زمینهسازی برای تشکیل حکومت اسلامی برای آن زمینهسازی است که همان زمینهسازی هم اگر بخواهد صورت بگیرد، آن زمینهسازی در سایه یک حکومت اسلامی تشکیل میگیرد در سایه حکومت جور، در سایه حکومت سلاطین ظلوم وجور اینیک دیدگاه است، دیدگاه دیگر را هم عرض خواهم کرد، شواهدی که از سخنان حضرت امام امت که ناظر بر این دیدگاه نخست است.
دیدگاه دوم هم که برای خودش شواهدی هم دارد که اینها همه مورد نقدوبررسی قرار میگیرد اصلا تشکیل حکومت آن هم حکومت اسلامی منحصر به عصر ظهور امام زمان است که به شدت حضرت امام با این دیدگاه مخالفت میکند.
گفته می شود،در سایه حکومت اسلامی میخواهید جلوی ظلم را بگیرید اما باید طبق احادیث همه جا را ظلم و جور فرا بگیرد، احادیثی که وجود دارد که نهی میکند قیام قبل از ظهور حضرت حجت، احادیثی که در کتابهای مختلف مانند کتب از جمله اصول کافی، وسایلالشیعه وجود دارد با این احادیث توضیح و تفسیر شود.
احادیث نفی تشکیل حکومت اسلامی قبل ظهور چه قدر سندیت دارد؟
اگر این احادیث و روایات را مورد بررسی قرار بدهیم اولاً که این احادیث از نظر سند باید مورد بررسی قرار بگیرد بسیاری از این احادیث معتبر نیستند، سر جمع اگر در نظر بگیریم سند همهی این احادیث صحیح فرض بشود آن چیزی ک در نظر ابتدایی در این احادیث برداشت میشود قطعاً مقصود نیست یا ما بحثی داریم به نام فقه الحدیث از نظر مباحث درونی، حدیث باید بررسی و ارزیابی شود اگر این احادیث را ما ارزیابی کنیم شما اولا میبینید که این احادیث با قرآن تعارض دارد، قرآن در خیلی از موارد به ما میگوید که: باید در میان شما، گروهی باید باشند که مردم را امر به معروف کنند نهی از منکر کنند جلوی منکر را بگیرند حتی این احادیث با سنت تعارض دارد در احادیث صحیح سند مانند این حدیث داریم که در حدیث پیامبر است حضرت فرمود که اگر امت من روزی فرا برسد که امر به معروف و نهی از منکر را به یکدیگر واگذار کنند باید در آن روز خودشان را برای جنگ با خود آماده کنند یعنی ترک امر به معروف و واگذار کردن آن به هم، بگوییم ولش کنید منکر را تا امام زمان خودش بیاید فرمود این اعلان جنگ با خداست باید جلوی منکر را گرفت، باید مقابل منکر ایستاد.
عدهای در زمان امام صادق و امام رضا آمدند که علیه عباسیان قیام کنند از این جهت که ملاکهایی که باید در شیعیان خاص باشد تا حضرت قیام کند در زمان قیام در آنها نبود حضرت جواب نمیدادند. حضرت در جایی دارند که اگر به تعداد این گوسفندهاکه شمردند دیدن تعداد آن 17 گوسفند است،یار داشتم قیام میکردم دست به شمشیر میگرفتم و حکومت را برپا میکردیم بنابر این سیره اهل بیت هم اجازه نمیدهد حتی تعارض با احادیث قیام دارد روایت داریم روزی آقا امیرالمؤمنین با چهرهی اندوهناکی به سمت ما آمد وگفتند چه میکنید با زمانی که به زودی در شما سایه خواهد انداخت هنگامی که حدود الهی تعطیل میشود ثروت مردم دست حکام تاراج بشود با دوستان خدا دشمنی شود و با دشمنان خدا دوستی شود.
آن وقت میگویید تکلیف ما در آن زمان چیست؟ حضرت فرمود من حرفی را میزنم که پیغمبر فرمود مانند اصحاب حضرت عیسی باشید که بدن آنها را با اره قطعهقطعه کردند بر چوبهی دار زدند مرگ در اطاعت خدا بهتر از زندگی در معصیت اوست یعنی در جا معهای زندگی کنید که در آن منکر باشد دوستی با دشمنان خدا باشد "هیهات منالذله" سیرهی ما این نیست سیره ی ما سیرهی حضرت سیدالشهدا است که ما زیر بار ذلت و زور نمیرویم، به هیچ عنوان .
آیا همه قیام کنندگان حق را ائمه رد کرده اند؟
این طور نیست که همهی پرچمداران را ائمه رد کردهاند. آنهایی که باطل بودند آنهایی که بر حق نبودند همین انقلاب عزیز ما ثابت کرد حرف هایی که گفته میشود چندان صحت ندارد حال این در حقیقت، بحث مهمی بود که من عرض کردم به عنوان ریشه و مقدمهی آن مباحث و اندیشهی سیاسی حضرت امام.امام هم، این را میفرماید: انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور انشاءالله ایجاد شود، منتظر از نظر حضرت امام باید در جهت تحقق اهداف امام عصر؟ ایشان تلاش کند در ادامه حضرت امام دارد که البته پر کردن دنیا از عدالت، اگر میتوانستیم این کار را میکردیم، اما چون نمیتوانیم بکنیم، حال حضرت باید تشریف بیاورند ما باید تلاشمان را بکنیم اما قطعا آن حلقهی نهایی، آن که عدالت به صورت کامل در جهان برپا شود کار حضرت حجت است اما زمینه ظهور را باید مهیا کنیم و ما باید تلاش کنیم تا اهدافی را که با ظهور حضرت حجت تحقق مییابد را زمینهسازی کنیم و حضرت اما در سراسر دوران مبارزهشان هرگز هدفشان محدود به از بین بردن استبداد داخلی نبود مبارزه با استکبار خارجی نبود بلکه به دنبال حاکمیت اسلام در سراسر جهان بود کوتاه کردن دست ابرقدرتها از همه کشورهای اسلامی – شما ببینید پایان 8 سال دفاع مقدس آقا فرمود: ما جام زهر را نوشیدم چرا؟ اگر انسان در اندیشهی حضرت امام ذوب شود میفهمد امام هدفش چه بوده، امام میخواهد پرچم اسلام را در جهان برافراشته کند ما دنبال این بودیم که مسجد الاقصی را بگیریم و اسرائیل را نابود کنیم ما جنگ ایران و عراق این که مد نظر حضرت امام نبود، ما به کمترین اهدافمان دست پیدا کردیم.
برای همین امام فرمود من جام زهر را نوشیدم هدف امام حاکمیت اسلام در سراسر جهان بود ما در هشت سال دفاع مقدس فقط با رژیم بعثی صدام نمیجنگیدیم ما با دنیا میجنگیدیم ما از بیش از 18 کشور را سیر داشتیم بعد از جنگ ما با دنیا در حال جنگ بودیم ما دنبال حاکمیت اسلام در جهان بودیم کوتاه کردن دست ابرقدرتها بودیم از کشورهای اسلامی، آن بیداری اسلامی که امام حرفش را زد، اندیشه اش را داشت الآن همچنان دارد تحقق پیدا میکند آن مدنظر حضرت امام بود و امام فرمود که مسئولان باید بدانند که انقلاب معطوف به ایران نیست انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلابهای دیگر و پرچمداری حضرت حجت "اروحنالهالفداه" است که خدا بر همه مسمانان و جهانیان منت گذاشت که فرجش را در عصر حاضران انشاءالله قرار بدهد و مسائل اقتصادی و مادی اگر وعده مسئولین را از وظیفهای که برعهده دارند، منصرف کند خطری بزرگ و خیانتی شرمگین به دنبال دارد باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی خودش را بر ادارهی هرچه بهتر مردم بگذارد.
و این بدان معنا نیست که آنها را از هدف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلامی بود منصرف کند در قابوس امام اصلا مفهومی جز آمادگی فردی و اجتماعی برای برپایی دولت کریمهی حضرت حجت وجود ندارد این که ما فقط توجه امام به صرف مسائلی اقتصادی و مادی کنیم این کمترین سطح انتظاری که حضرت امام از مسئولین دارد که به فکر مردم باشند در جمهوری اسلامی، آن هدف اصلی که مردم را برای آن تربیت کنیم آن ایجاد حکومت جهانی اسلامی است شما در همین مسائلی هستهای میبینید چرا حضرت آقا دقیق دست میگذارد بر آن اهدافی که حضرت امام داشت ما زیر بار ذلت نمیرویم مذاکرات در زیر سایههای تهدید اصلا مد نظر مانیست، ما عزت داریم ما به هیچ عنوان نمیخواهیم ابرقدرتهای جهانی استکبار جهانی در جهان بیایند سیطرهی خودشان راداشته باشند ما میخواهیم اسلام را در همه جا برپا کنیم ما پرچم اسلام را در تمام نقاط جهان برافراشته کنیم بنابر این اگر آقا این جور محکم ایستاده در واقع عزت و استقبال این ملت در واقع ما قرار است زمینهساز ظهور حضرت حجت بشویم و نباید نسبت به آن اهداف بلندی که حضرت امام مدنظرش بود ذرهای کوتاهی کنیم و قطعا در پیش حضرت امام و شهدای عزیزمان که در راه این اهداف امام جانشان را دادند، مسئول خواهیم بود و باید جوابگو باشیم و اینهاست که در حقیقت ما را منتظر قرار میدهد و امام را باید به جرأت بزرگترین و منتظر در قرن حاضر بدانیم که با تعریف عمیقی که از مقولهی عظیم انتظار و منتظر به ایجاد حکومت اسلامی برای زمینهسازی ظهور حضرت حجت پرداختند با بسط و گسترش این نظریهی بسیار ناب ولایت مطلقهی فقیه نائبان بر حق امام زمان در رأس حکومت اسلامی آقا گذاشت و روند حرکت به سمت قیام منجی عالم بشریت بدون کوچکترین انحرافی، جلو برود تحقق پیدا کند.
اندیشه امام در بحث ولایت مطلقه فقیه چیست؟
حتی اگر شما در اندیشه حضرت امام هم ببینید اندیشه سیاسی حضرت امام در بحث ولایت مطلقهی فقیه که واقعاً از ابتکارات حضرت امام بود یک جمله بسیار جالبی که دارند حضرت امام میفرمایند:برای فقیه عادل، جمیع آنچه که برای پیامبر و ائمه معصومین ثابت است برای ولی فقیه هم ثابت است از آن چه که حکومت و سیاست برمیگردد محقق است و فرق گذاشتن بین پیامبر و ائمه و ولی فقیه و آن هم فقیه عادل، اگر بین اینها بخواهیم فرق بگذاریم، امام میگوید اصلا معقول نیست چرا که والی مجری احکام شریعت و مقیم وجود الهی و گیرندهی خراج ومالیات و تصرف در آنهاست و آنچه که صلح مسلمین در آنها است، پس اگر پیغمبر زانی را صد ضربه میزند امام همچنین و فقیه نیز همچنین و صدقات را نیز به روش واحد میگیرند و به اقتضای مسائل مردم به مسائلی که والی میتواند فرمان دهد امر میکند و بر مردم نیز اطاعتش لازم است که این در بحث کتاب البیع حضرت امام در جلد دوم صفحه 467 این جمله ذکر شده است یعنی تمام آنچه را که پیامبر و ائمه معصومین دارند، فقیه عادل هم دارد، یعنی هم آنچه را برای امام معصوم ثابت است برای فقیه عادل هم از نظر امام ثابت است.
انتهای پیام/