"علی رهبری" در کنسرت شب گذشته از مخاطبان خواست تا از ارکستر سمفونیک تهران حمایت کنند تا به ارکستر سمفونیک ملی ایران تبدیل شود.

به گزارش خبرنگار موسیقی باشگاه خبرنگاران؛ شب گذشته ارکستر سمفونیک تهران به رهبری "علی رهبری" با اجرای آثاری از بتهوون و چایکوفسکی در مقابل دیدگان مخاطبان موسیقی کلاسیک پس از چندین سال سکوت دوباره به روی صحنه تالار وحدت رفت.

این اتفاق در صورتی است که ارکستر سمفونیک تهران اسفند ماه سال 93 سمفونی 9 بتهوون را در دو اجرا برای خانواده نوازنده ها و مسئولین کشوری برگزار کردند و دقیقا می توان اجرای شب گذشته را کنسرت اول ارکستر دانست.

ارکستر سمفونیک تهران شب گذشته در دو بخش برگزار شد؛ بخش اول متعلق به "سرناد برای ساز زهی" اثر "چایکوفسکی" بود که این اثر در چهار موومان به ارکستر مایستر "پدرام فریوسفی" اجرا شد.

سرناد در لغت به معنای موسیقی شبانگاهی است. موومان نخست این اثر بر اساس فرم سوناتینا به معنای سونات کوچک است که به دوره باروک بازمی گردد.

موومان دوم چایکوفسکی به شکل رقص والس نوشته شده و موضوعی محبوب و عامه پسند دارد. والس منشائی آلمانی دارد و به قرن نوزدهم میلادی بازمی‌گردد.

موومان سوم در اصل نوعی مرثیه و آوازی غمگین است که چایکوفسکی آن را با لطافت و توجه ویژه ای به نگارش درآورده است.

در انتها و در موومان چهارم اثر از آهنگی فولکلور روسی با نام "ولگا هالینگ سانگ" آغاز می شود و پس از پیوند با بخش آلگرویی همراه با هیجان و جنب و جوش در نهایت با یکپارچگی و صلابتی بی بدیل به پایان می رسد.

رهبری پس از اجرای بخش اول ارکستر سمفونیک رو به حاضرین در تالار وحدت کرد و در ابتدا گفت: من هم فرزند همین مملکت هستم و ما تصمیم داریم باهم همه چیز را یاد بگیریم و این جوان ها هم باید یک چیزهایی را یاد بگیرند. این بچه ها کسانی هستند که فکر می کنم لازم نیست به افتخارشان بایستید بلکه اعتقاد دارم آن ها را باید 15 دقیقه مدام تشویق کنید.

وی ادامه داد: آقای کامکار الان به من گفتند که شما فکر می کنید که نوازندها وقتی می نشینند تشویق باید قطع شود اما من می خواهم بگویم که اجازه دهید که این بچه بنشینند و وقتی شما دست می زنید به احترام شما روی پاهایشان بایستند.

رهبری تصریح کرد: ما نباید برای هم تبلیغ کنیم اما این اثری که با این جوان ها اجرا کردیم در کیفیتی بود که حاضرم با مسئولیت خودم آن ها را به لندن برده و در ارکستر آن جا با افتخار اجرا کنیم.

رهبر ارکستر سمفونیک تهران افزود: سن این بچه ها همه کم است و همه جوان هستند به همین خاطر باید آن ها را به همه نشان داد.

وی اظهار کرد: چهل سال پیش یعنی سه سال قبل از انقلاب وقتی با دلخوری ایران را ترک کردم با خودم گفتم یک روزی به ایران برگشته و موسیقی آن جا را درست می کنم و حال این روز فرا رسیده است.

رهبری گفت: روزهای اول فکر می کردم باید نوازندگان بسیاری از خارج از کشور بیاوریم و حتی بودجه آن فراهم شد ولی الان متوجه شدم بهترین نوازنده ها و بااستعدادترین و با پشت کار ترین نوازنده‌ها در همین سرزمین حضور دارند.

وی ادامه داد: این جوان ها همه کار و کاسبی شان را کنار گذاشته و در خدمت سمفونیک هستند ولی اگر از من بپرسید که نتیجه ارکستر چه بوده من به آن ها نمره 19/5 می دهم و البته که قول داده‌اند آن نیم نمره را فردا شب درست کنند.

رهبری عنوان کرد: "مصطفی پورتراب" روز گذشته اشک می ریخت و می گفت رهبری من 70 سال و تو 40 سال منتظر شدی تا این ارکستر راه بیفتد و از شما می خواهم تا از ارکستر سمفونیک تهران حمایت کرده تا به ارکستر سمفونیک ملی ایران تبدیل شود.

وی در انتها خاطر نشان شد: ارکستر سمفونیک تهران در آینده ای نزدیک نیز قطعات موسیقی ملی ایران را خواهد زد و اجراهای سمفونی و اپرا نیز خواهد داشت.

در بخش دوم ارکستر سمفونیک تهران "بردیا کیارس" به عنوان ارکستر مایستر به روی صندلی اول ویلن نشست و همین نوازندگان سازهای بادی از جمله "رضا نازفر" نوازنده ساز فلوت که پس از 35 سال به ایران بازگشته به روی صحنه آمدند و در انتهای سالن ساز تیمپانی و نوازنده آن یعنی "میلاد عمرانلو" به روی صحنه آمده و سمفونی شماره 5 با عنوان "سرنوشت" اثر درخشان بتهوون را اجرا کردند.

سمفونی شماره 5 در دو مینور به سال 1804 بازمی گردد. اما بتهوون از سال 1807 تا 1808 به طور جدی به خلق این اثر پرداخت. چهار نت آغازین این قطعه در تفسیر بتهوون به معنای "سرنوشت اینگونه بر در می کوبد" است.

موومان اول سمفونی بسیار قدرتمند و پرمایه آغاز می شود در این بخش حسی از تنش و انتظار برپا می شود. بتهوون در این موومان انبوهی از تکرارهای درگون شده موتیف را به چالاکی میان گستره های صوتی زیر و بم و سازهای گوناگون دست به دست می گرداند.

موومان دوم بیشتر حالتی آرام و تغزلی دارد اما دربردارنده لحظه هایی پرتنش و قهرمانی نیز هست. مجموعه ای گسترده از واریاسون ها که در تم اول طولانی و بسیار باوقار است و به نرمی بوسیله ویلن سل و ویولاها معرفی می شود. 

تم دوم با ملایمت تمام بوسیله کلارینت ها آغاز می شود اما با آفرینش یک تضاد تمام ارکستر به فوران می آید و ملودی کیفیتی قهرمانی پیدا می کند. سپس دوباره به تم اصلی بازمی گردد اما این بار با نتی چالاک تر ارائه می شود. پس از چندین واریاسون تم ها به شیوه ای تازه ارائه می شوند و سازهای بادی و چوبی در آن نقش برجسته ای دارند و در نهایت موومان شاعرانه به پایان می رسد.

در موومان سوم تم رمزآلود است که توسط ویلن سل ها و کنترباس ها در محدوده صداهای بم نواخته می شود. کمی بعد نت های قوی و تکرار شونده توسط هورن ها نواخته می شود که با تم آغازین تضاد شدیدی را پدید می آورد سپس در بخش تریو تمی پرشتاب توسط ویلن سل ها و کنترباس ها نواخته شده و این تم به وسیله سازهای زهی دیگر با صدای زیرتر تقلید می شود. در ادامه تم رمزآلود آغازین با شیوه ای متفاوت نواخته می شود و در نهایت به مانند جهان تاریک و رمزآلود به آفتاب درحشان نزدیک شده و موسیقی کم کم به اوج خود نزدیک می شود و با آغاز قهرمانانه موومان چهارم ادامه پیدا می کند.

موومان چهارم نقطه اوج این سمفونی است. این موومان با چیرگی دو ماژور بر دو مینور پیروزی بر ستیز و بی ثباتی موومان های پیشین را می رساند. بتهوون در این موومان بیشتر در پی دستیابی به قدرت و درخشش، بیشتر از راه توسعه ارکستر است. یعنی تم های گذشته به صورت دگرگون شده و با تمپویی تندتر شنیده می شوند. موسیقی در این موومان چندین باز از حرکت بازمی ماند به صورتی که چندین بار تماشاگر این گمان را می برد که به پایان نزدیم شده است، در انتها بتهوون از تمام تنش های شوریده و هیجان آمیز سراسر سمفونی گره می گشاید که چنین مهاری بر تنش موسیقی  از ارکان نبوغ بتهوون است.

گزارش از: مهدی خان محمدی


انتهای پیام/ 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار