به گزارش
گروه ورزش باشگاه خبرنگاران، در این وا نفسای فوتبال اگر چه آمدن ها و رفتن ها روال است اما در کشور ما و بهتر بگوییم فوتبال ما داستان آمد وشد قصه ای هراز سر است که تا می آیی ماجرا را پیدا کنی یکی دیگر هزار و یکمین قفل را بر ماجرا می زند و آخر سر هم میفهمیم که اصلا گره ای وجود نداشته و مقصر نفر سومی است که سر کلاف را گره زده به سلیقه نداشته خودش و ما که دعواهای زرگری را باور کردیم اصل ماجرا بودیم.
کی روش قبل از تعطیلات نوروز اعلام کرد که در تیم ملی نمیمانم و در تعطیلات به سفر اردویی اتریش و سوئد رفت تا خاطره خوبی از خود به جای بگذارد و کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال نیز قصه را طوری عنوان کرد که ما ساده دلان خیلی زود تصور نیمکت تیم ملی رو بدون کی روش کردیم و بعد از سفر مارکوپولویی تیم ملی و بازگشت با سوغاتی زلاتان، جناب فخیمه کی روش مذاکرات را همزمان با 1+5 آغاز کرد و البته ظریف با ظرافت بیشتر به نتیجه رسید و کفاشیان و کی روش به یاد روزهای دراز مذاکره با آژانس خاطرات را تجدید کردند و بالاخره از 85 درصد عدم توافق به 100 درصد توافق رسیدند و اعلام کردند که کی روش میماند.
باور کنید آنقدر در این باره میماند نمیماند تیتر زدیم که بعضی وقتها خودمان یادمان رفت امروز میماند را بزنیم یا نمی ماند .....
تا اینکه بالاخره در این کش و قوس کی روش تصمیم گرفت بماند و بسازد و با غل و زنجیر روی نیمکت تیم ملی بنشیند اما قبل از آنکه دلش برای یوز پلنگ ایرانی بسوزد کمی هم از رفتن گفت و بعد استنباط ها متفاوت شد و باز هم میماند نمی ماند... و داستان ما رسانه ایها که جنگ زرگری را باور میکنیم شنیدنی تر از داستان فوتبال اینروزهاست.
کی روش می ماند،کفاشیان می ماند،اسدی خوب است،وزیر بهتر است،همه راضی و ...
این همه من بمیرم تو بمیری برای مالیات و ماندن و دل مردم را به دست آوردن بود و گرنه تا پول هست همه هستند؛کی روش و کفاشیان هم هستند.
گزارش:اکبر باقری انتهای پیام/