به گزارش حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران، رمان "سنگ و سایه" که در آن همه چیز در قالب روایت جامه‌ای جا مانده در میان ریگ‌های رسوب کرده‌ی یک سیلاب دیده می‌شود، رمانی است که تبرک ‌آب را به رخ مخاطبانش کشانده و بار دیگر شمه‌ای از قلم "محمد رضا صفدری" را به مشام مخاطبان رمان‌های تأثیر‌گذار می‌رساند.

بنابراین گزارش در بخشی از کتاب "سنگ و سایه" چنین آمده است که "جامه‌ی جوانی‌ام بود. می‌ترسیدم توی یخدان بید بزند. توی ایوان روی بند آویزانش می‌کردم، چشم ناپاک بود. توی اتاق از بند آویزان می‌کردم. دلگریخته می‌شدم. می‌ترسیدم جامه‌ام بی‌خود برود به جای دوری. می‌ترسیدم خودم در خانه باشم و جامه‌ام دور از من، دور دور باشد. مگر نشد؟ مگر نیامد به سرم؟ توی خانه با دل آسوده خوابیده بودم. ماه، سنگ و ریگ و دیوار سرا را گرفته بود. سینه پهن کرده بود به روی پشته‌های ریگ. چشمم که افتاد به ریگ‌ها هراسان شدم، دویدم از پله‌ها پایین... ریگ، پشته پشته. آب دره، آورده بودشان توی سرا... جامه‌ام را شناختم. ریگ‌ها را بغل کرده بود... ریگ به ریگ از من دور شده بود.

گفتنی است؛ این کتاب 144 صفحه‌ای هم اکنون با قیمت 6 هزار تومان از دریچه‌ی انتشارات "ققنوس" و به واسطه‌ی جایگیری در زمره‌ی آثار قابل ارائه در کتابفروشی‌ها در دسترس عموم مردم قرار گرفته است.

انتهای پیام/