پس از پیروزی انقلاب اسلامی نگرش دوگانه‌ای نسبت به سیاست خارجی ایران به وجود آمد که برخی از امریکایی‌ها معتقد هستند که باید از الگوهای محدود کننده و روش‌هایی که بتواند ابتکار عمل ایران را در فضای منطقه کاهش دهد، استفاده کرد.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ جهت‌گیری و رفتار سیاست خارجی ایران بستگی به نگرش ایران نسبت به قدرت‌های بزرگ دارد که بیگانه‌ستیزی، ظهور گفتمان غرب‌زدگی و همچنین جدال و تعارض با آمریکا است که همه این موضوعات در سیاست خارجی ایران تأثیرگذار است.

در دوران‌های گذشته آمریکا در نظام بین‌الملل رویکرد موازنه‌گرا داشته و روابط دو کشور همکاری‌جویانه بوده و آمریکا نسبت به ملی شدن صنعت نفت ایران دوستانه رفتار کرده و سیاست انگلیس نسبت به ایران را مورد انتقاد قرار داده است. 1-پشتیبانی از حقوق حقه ایران به منظور شکستن انحصار نفتی انگلستان (!) ۲ـ میانجیگری دوستانه در حلّ اختلاف ایران و انگلستان، ۳ـ همسویی با انگلستان و شرکت در براندازی حکومت ملّی.

استفاده آمریکا از الگوهای محدود‌‌کننده برای مهار ابتکار عمل ایران در منطقه

در روابط بین ایران و آمریکا قبل از پیروزی انقلاب ماهیت دوستانه وجود داشته اما این رابطه به طوری نبوده که بعد از انقلاب هم بتوانند روابط‌شان را تداوم بخشند.

بعد از به وجود آمدن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقش سیاسی امنیتی و اقتصادی آمریکا برای محدودیت‌سازی ایران سازماندهی شد، زیرا با ایدئولوژی و قالب‌های فرهنگی انقلاب اسلامی خصومت داشت و با مواضع امام خمینی (ره) در تعارض بودند و همین طور ایران با قالب‌های رسالت‌گرایی، قوم مداری و موعودگرایی امریکا در تعارض بود که این در سیاست خارجی امریکا تأثیرگذار است.

** دوران رویایی دیپلماتیک طرح ساندروز

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نگرش دوگانه‌ای نسبت به سیاست خارجی ایران به وجود آمد که برخی از امریکایی‌ها معتقد هستند که باید از الگوهای محدود کننده و روش‌هایی که بتواند ابتکار عمل ایران را در فضای منطقه کاهش دهد، استفاده کرد.

این‌ها مجموعه‌های پهلوی‌گرا بودند که در سیاست خارجی آمریکا وجود داشتند و برخی از جمهوری‌خواهان آمریکایی به خاطر پیوندهای اقتصادی با زمام‌داران و شرکت‌های چندملیتی آمریکا با تلاش همه‌جانبه‌ای به مقابله با نظام سیاسی ایران پرداختند و همین طور دیپلمات‌های آمریکایی هم در قالب رقابت سازمان یافته بر ایران فشار می‌آوردند و همچنین مجلس سنای نمایندگان آمریکا رفتارهای متفاوتی نسبت به ایران داشتند.

در مجموع تمام گروه‌های آمریکایی بر تداوم فشارهای دیپلماتیک علیه ایران تأکید داشتند. ایران هم در این موقع تلاش‌های بسیاری انجام داد تا فشارهای امنیتی امریکا را کاهش دهد.

گروه‌های لیبرال: بر حداکثرسازی همکاری‌های متقابل تأکید داشتند.

گروه‌های رادیکال: استفاده از روش‌های متقابل و واکنشی را امری اجتناب‌ناپذیر می‌دانستند.

در سال 1979 کارتر برای متعادل‌سازی روابط ایران و آمریکا را این گونه تبیین کرد: آن‌ها نمی‌خواهند بر موقعیت داخلی ایران دخالت کنند و دیگران هم چه مستقیم و چه غیرمستقیم نباید دخالت کنند و اگر دخالت کنند، عواقب خطرناکی برایشان پیش می‌آید.

آمریکا با شناسایی دوفاکتو و عملی انقلاب اسلامی ایران بیان چنین رویکردی بود اما با انتشار بیانه‌ای توسط سناتور جاستین در محکومیت مواضع سیاسی و انقلاب اسلامی ایران باعث به وجود آمدن واکنش‌هایی از طرف گروه‌های رادیکال شد و بحران‌های امنیتی ایران در کردستان، ترکمن صحرا و بلوچستان باعث بوجود آمدن باورهای بیگانه ستیزی و توطئه پنداری نسبت به بین‌الملل شد.

استفاده آمریکا از الگوهای محدود‌‌کننده برای مهار ابتکار عمل ایران در منطقه

ب- دوران تسخیر سفارت و نگهداری کارگزاران دیپلماتیک آمریکا 

تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام انجام شد این در حالی بود که محمدرضا پهلوی در خارج از کشور برای معالجات پزشکی رفته بود و تسخیر سفارت آمریکا دارای پشتوانه‌های حکومتی بود و نخست وزیر بازرگان استعفا کرد و موج‌های ضد آمریکایی گسترده‌ای بوجود آمد که امام خمینی آن را انقلاب دوم مردم ایران دانستند و انقلاب دوم در حوزه سیاست خارجی بود که می‌توان این پیروزی دوم را هم به خاطر نگرش استعمارستیزی امام خمینی و بدبینی ایشان نسبت به فعالیت‌های قدرت‌های بزرگ دانست که گفتمان جدیدی در سیاست خارجی ایران که ضد آمریکایی و مقابله با پایگاه‌های فکری، دیپلماتیک و راهبردی آنان بود. 

گروه‌های مارکسیستی می‌خواستند به امور داخلی ایران دخالت کنند و با شدت گرفتن بحران‌های سیاسی و امنیتی ایران با واکنش مشابهی از طرف گروه‌های رادیکال با جهت‌گیری اسلامی بوجود آمد. 

بحران اول گروگان‌گیری اسفند 1357 بود و بحران دوم آبان 1358 که 444 روز به طول انجامید که از عملیات پنجه عقاب برای آزادسازی گروگان‌ها استفاده کرد که به جایی نرسید و نیروهای دلتا نتوانستند به اهداف خود برسند و فقط باعث کشته شدن 8 نفر از نیروهای آمریکایی شد و مقداری از تجهیزات خود را در صحرای طبس بجا گذاشتند که این شکست باعث شد از اعتبار عملیاتی و راهبردی آمریکا بکاهد و اگر کشورها با شکست تاکتیکی روبرو شوند از اعتبار خودشان در سطح بین‌الملل کاسته‌اند البته انگیزه ایران افزایش یافت و این ناتوانی آنها را برای متوقف سازی ایران نشان داد و هر قدر سیاسست خارجی ایران از الگوهای رادیکال‌تری استفاده می‌کرد به همان اندازه از اعتبار و اقتدار بیشتری در منطقه و بین‌الملل بدست می آورد. 

تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیامدهای متفاوتی برای ایران بوجود آورد: 

1-زمینه‌های لازم برای افزایش رادیکالیزم سیاسی فراهم شد 

2- باعث ظهور و گسترش اسلام سیاسی شد 

3- زمینه‌های لازم را برای اقدامات غیرمستقیم علیه ایران بوجود آورد که جنگ عراق علیه ایران را شامل میَ شود 

استفاده آمریکا از الگوهای محدود‌‌کننده برای مهار ابتکار عمل ایران در منطقه

ج- دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران 

آمریکا و روسیه (شوروی سابق) در هنگام شروع جنگ منطقه‌ای ایران و عراق بی‌طرفی خود را اعلام کردند؛ سیاست بی‌طرفی آمریکا و روسیه با مبنای رفتاری و اعتقادی ایران همخوانی  نداشت و با طرح اجرایی سازی سیاست نه شرقی نه غربی در حوزه روابط بین‌الملل با واکنش قدرت‌های بزرگ روبرو شدند. 

حمایت آمریکا از عراق در جنگ تحمیلی باعث رادیکالیزه شدن سیاست خارجی می‌شد و هرقدر آمریکا فشارها و محدودیت‌های خود را علیه ایران افزایش می‌داد واکنش ایران در برابر قدرت‌های بزرگ هم افزایش می‌یافت. 

بی طرفی در جنگ شرایطی دارد که آمریکا نداشت که باید برخورد مساوی با دو کشور داشته باشد و دولت بی طرف از جنگ صدمه نبیند و مانع گسترش جنگ شود اما آمریکا در این جنگ آشکارا از عراق حمایت می‌کرد و آمریکایی‌ها میگفتند منافع امنیتی آمریکا در خلیج فارس است و اگر ایران پیروز شود با آن مغایرت دارد. 

استفاده آمریکا از الگوهای محدود‌‌کننده برای مهار ابتکار عمل ایران در منطقه

امریکا از عراق هم حمایت‌های دیپلماتیک و اقتصادی می‌کرد و هم به محدودسازی راهبردی علیه ایران انجام می‌داد سیاست آمریکا در قالب این طرفداری حمایت از دشمن دشمن بود. و همینطور کشورهای رادیکال و محافظه کار عرب منطقه سیاست‌های مشترکی برای حمایت از عراق داشتند آنها از الگوهای مستقیم و غیرمسقتیم برای محدودسازی ایران استفاده می‌کردند. 

آمریکا بخاطر خطری که جنگ برای نفت منطقه و همچنین تهدیدات اولیه ایران به بستن تنگه هرمز (در مقابل به مثل با عرب‌ها)  و کمک‌های غرب به عراق بود واکنش نشان داد. 

آمریکا در عربستان و خلیج فارس نیرو مستقر کرد و به همین دلیل آمریکا هرگونه بی طرفی را کنار گذاشت و تجهیزات پیشرفته به عراق و عربستان و دیگر کشورهای منطقه به فروش رساند و وزنه قدرت عراق  در مقابل ایران را افزایش داد و همینطور آمریکا در1981 میلادی نیروهای فرماندهی مرکزی را بوجود آورد و در خلیج فارس برای کنترل فعالیت‌های ایران سازماندهی کرد. 

سیاست خارجی آمریکا نسبت به بی‌طرفی مغایرت داشت زیرا در سال 1982 عراق را از لیست کشورهای تروریست خارج کرد و آنها می‌توانستند تجهیزات و تکنولوژی دومنظوره آمریکا را برای اهداف نظامی و غیرنظامی استفاده کنند همچنین در سال 1984 دستورالعمل‌هایی دادند که تجهیزات نظامیشان برای تقویت قدرت هوایی عراق به آن کشور اعطا شود. 

د- دوران بازسازی مرحله‌ای (مذاکرات مک فارلین ) در روابط متقابل ایران و آمریکا 

ه- دوران همکاری‌های کم شدت ایران و آمریکا در دوران پس از جنگ سخت 

و- دوران سیاست مهار دوجانبه در روابط ایران و آمریکا از 1993 تا 1996 

ز- دوران صلح سرد در روابط ایران و آمریکا 

ح- دوران برگشت پذیری در سیاست خارجی ایران 

ط- جهت‌گیری و کارکرد سیاست خارجی ایران و آمریکا بعد از 11 سپتامبر 

انتهای پیام/ 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار