اگر نهضت انبیاء را از عقبه تاریخی انقلاب اسلامی حذف کنیم، انقلاب اسلامی جز در بعضی شئون، تفاوت ماهوی با سایر انقلابها پیدا نمیکند و میتوان درباره آن گفت که چیزی بیش از یک تغییر رژیم نبوده است و آنگاه میتوان آن را همچون تحلیلگرهای بیبیسی فارسی «انقلاب بهمن 57» نامید.
صدور انقلاب اسلامی تعبیری است که از سوی امام خمینی (ره) به ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی راه یافته است لذا فهم صحیح این تعبیر، شناخت صحیح از امام (ره) را میطلبد. اگر نه، به دست ما، بر سر این تعبیر همان خواهد آمد که بر سر تعابیر بلند دیگر امام (ره) مثل استکبار جهانی، جهانخواران، اسلام آمریکایی و… آمده است.
امام (ره) به ما آموخت که انتظار در مبارزه است. او در زمره عالمان و زاهدانی که در زمان غیبت کبری پیوندی با جهاد و شهادت و مبارزه ندارند، نبود. امام (ره) انتظار را با مبارزه درآمیخته بود؛ از یکسو اهل دعای عهد و دعای فرج بود و از یکسو میگفت: «اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند ما در مقابل همه دنیای آنها خواهیم ایستاد.» و پنجه در پنجه مستکبران عالم انداخته بود.
اصولاً چطور میتوان از امامی که خطاب به بسیجیان خود میگوید در فکر ایجاد حکومت جهانی اسلام باشند، سخن گفت و از صدور انقلاب اسلامی او سخنی به میان نیاورد؟ اما صدور انقلاب اسلامی از جنس صدور دموکراسی غربی نیست که به کمک بمبهای هواپیماهای بدون سرنشین به بیابانهای افغانستان و عراق صادر شود.
آنچه در صدور انقلاب اسلامی در سه دههای که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد به کمک ما آمده است، اخلاص امام (ره) و فطرت الهی مخاطبین او بوده است که محاسبات دیجیتالی غرب تا کنون راهی برای سد کردن آن نیافته است. اگر چه غرب همواره تلاش ما در جهت صدور انقلاب اسلامی را توسعه طلبی، دخالت در امور کشورها و حمایت از تروریسم القا کرده اما تبلیغات جهانی غرب علیه انقلاب اسلامی، دوستداران انقلاب را تا امروز از داخل شدن در جبهه حق باز نداشته و از گسترش نفوذ انقلاب اسلامی در میان آنها جلوگیری نکرده است.
این یادداشت در مقام پاسخ به شبهات پیرامون صدور انقلاب اسلامی نیست و اصولاً در این زمینه هیچ شبههای قابل رفع نیست! تفاوت میان تفکر ما و مخالفین انقلاب اسلامی و آنانکه در مبانی نظری متعلق به انقلاب اسلامی بخصوص اسلام سیاسی امام خمینی (ره) دچار تزلزلند، آن همه است که تلاش ما برای رفع شبهه آب در هاون کوبیدن است.
اما لازم است در اینجا با استفاده از مبانی قرآنی تفکر خود به این سؤال که چرا طرفداران انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی، همه از کشورهای توسعه نیافتهاند و ما یک کشور درست و درمان مثلاً از میان کشورهای اروپایی دور و بر انقلاب نداریم، پاسخ شایستهای بدهیم.
انقلاب اسلامی در این مورد درست با همان مشکلی روبروست که هزار و چهارصد سال قبل نهضت رسول الله (ص) با آن روبرو بوده است. قرآن کریم در سوره هود به مرفهین از کفار مکه اشاره میکند که پیامبر اسلام (ص) را با این شبهه که ما جز اراذل و فرومایگانمان که اطراف تو را گرفتهاند کسی را نمیبینیم که از تو تبعیت کند مورد خطاب قرار میدادند (و ما نراک اتبعک الا الذین هم اراذلنا بادی الرای) و از اینرو این شبهه، شبهه تازهای نیست. برای پاسخ به سؤالی که طرح شد صرفاً به فرازی از پیام امام خمینی(ره) پذیرش قطعنامه اشاره کرده و همگان را به تعمق در این بیان بلند دعوت میکنیم:
«مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست، و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند. و آنهایی هم که تصور می کنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.»