به گزارش
خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران؛ چندی پیش زن جوانی به همراه شوهرش با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد.
این زن درخصوص علت درخواست خود به قاضی شعبه ۲۶۸ گفت: پدر و مادرم، "پوریا" را به عنوان دامادشان قبول نداشتند، خیلی او را تحقیر میکردند تا اینکه چند وقت پیش متوجه دروغهای پوریا شدند. او درباره کار و تحصیلش دروغ گفته بود. پدر و مادرم وقتی این موضوع را متوجه شدند از من خواستند که از شوهرم جدا شوم. به من گفتند این پسر که از حالا این همه دروغپردازی کرده نمیتواند تو را خوشبخت کند. برای همین مرا مجبور کردند که به دادگاه بیایم و درخواست طلاق بدهم. من هم به دادگاه آمدم تا درخواست جدایی بدهم.
حرفهای این زن جوان که تمام شد شوهرش به قاضی گفت: از همان ابتدا هم نباید تن به این ازدواج میدادم، مادرم میگفت هرگز با سهیلا خوشبخت نمیشوی چون خانوادهاش مخالف این ازدواج هستند؛ حتی مرا به هیچ کس معرفی نمیکنند و عقد ما هم به صورت پنهانی بود چون پدر سهیلا از ما خواست که فعلا به کسی حرفی نزنیم. از طرفی ما خیلی اختلافات طبقاتی داریم. به خاطر همین مجبور شدم در مورد کارم دروغ بگویم تا آنها مرا قبول کنند اما خب حالا فهمیدم که نباید خلاف قانون زندگی ازدواج کرد، باید جایی برویی که بودنت در آنجا مهم باشد نه اینکه مرتب تحقیرت کنند.
وی ادامه داد: خانوادهاش راست میگویند بهتر است پیش از اینکه زیر یک سقف برویم از هم جدا شویم و به همه چیز پایان دهیم.
بعد از آن زن به قاضی گفت: پدر و مادرم از من خواستند تا مهریهام را ببخشم تا زودتر همه چیز تمام شوم اما من گلهای رز را میخواهم. دوست دارم گلها را یادگاری نگه دارم.
داماد جوان هم قبول کرد که ۱۹۰۰ شاخه گل رز آبی را برای همسرش بخرد و بعد از آن قاضی حکم طلاق را صادر کند.
"مخاطبان گرامی میتوانید از طریق آدرس اینترنتی havades@yjc.ir مشکلات انتظامی خودتان را برای ما ارسال کنید."
انتهای پیام/