به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ آغاز روابط ایران و آمریکا به اوایل قرن نوزدهم میلادی برمیگردد. در این برهه زمانی نوع روابط عمدتاً مذهبی، اقتصادی و فرهنگی بود. با پایان جنگ جهانی دوم، ایران به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی و همسایگی با شوروی، از جایگاه مهمی در سیاست خارجی آمریکا برخوردار شد. از این تاریخ به بعد رژیم پهلوی به عنوان متحد نزدیک و نگاهدارنده منافع آمریکا در منطقه مطرح گردید.
بدون تردید در چنین شرایطی وقوع انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی نه غربی به هیچ عنوان مورد پسند آمریکا نبود؛ لذا آمریکا سعی نمود تا از فروپاشی و سقوط رژیم شاه جلوگیری نماید. مقامات آمریکایی بر این تصور بودند که با به قدرت رسیدن لیبرالها و میانهروهای دولت موقت، شرایط برای برقراری و توسعهی روابط فراهم خواهد شد، ولی عدم تسلط دولت موقت به تحولات بعد از انقلاب، آمریکاییها را ناامید و این ناامیدی با اشغال سفارت این کشور در تهران به اوج خود رسید.
در این شرایط آمریکا که کار خود را در ایران تمامشده میدید، خصومت و دشمنیاش را علیه ملت ایران افزایش داد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارای فراز و نشیبهای زیادی در طول حیات این حکومت بوده است. به طور کلی میتوان آن را به دو بازه زمانی اسقرار حکومت پهلوی و حکومتهای قبل از آن و دوره بعد از انقلاب ۱۳۵۷ تقسیم کرد.
سیاست خارجی ایران پس از انقلاب عمدتاً بر اساس ارزشگذاریهای اسلامی شکل گرفت و بر اساس رهنمودهای اسلامی تغییر ماهیت داد. بعد از انقلاب، لحن تهران در اولین سالهای پس از انقلاب و زمان وقوع جنگ تحمیلی تندتر شد و تنها ماندن ایران در مقابل عراق باعث دور شدن اکثر متحدین قبلی گردید.
*قبل از انقلاب اسلامی ایران تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، ایران رویکرد امنیتی خود در منطقه را در ائتلاف با غرب و بهویژه ایالات متحده آمریکا تعریف کرده بود و به همراه عربستان سعودی، در چهارچوب استراتژی امنیتی دوستونی مورد حمایت غرب نقشآفرینی میکرد.
*پس از انقلاب اسلامی ایران ایران پس از انقلاب و استقرار حکومت جمهوری اسلامی ایران در جهت اتخاذ سیاست امنیتی مستقل حرکت کرد و سعی کرد تا خود را خارج از استراتژیها و رویکردهای بلوک شرق و بلوک غرب تعریف کند. در این راستا همکاری و مشارکت با حکومتهای منطقه خاورمیانه در جهت شکلدهی به ترتیبات امنیتی منطقهای در اولویت قرار گرفت.
*روابط خارجی ایران و آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم روابط خارجی ایران و آمریکا قبل از جنگ جهانی دوم بیشتر جنبهی مذهبی، فرهنگی و اقتصادی داشت، اما با وقوع جنگ جهانی دوم سرنوشت بسیاری از مناطق جهان دگرگون گشت و به تبع آن تغییرات بنیادی در ایران به وجود آمد. بعد از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد بین بلوک غرب و شرق، ایران به دلیل ژئوپولتیک و ژئواکونومیک مورد توجه آمریکا قرار گرفت.
*روابط خارجی ایران و آمریکا در دوران تحولات انقلابی با آغاز و تشدید تحولات انقلابی در ایران روابط خارجی ایران و آمریکا نیز متحول گردید. در آغاز بحران دولتمردان ایالات متحده از درک تحولات ایران عاجز بودند و در میان تصمیمگیران نوعی تشتت آرا و اختلاف نظر دربارهی نحوهی برخورد با تحولات انقلابی وجود داشت.
**بحران گروگانگیری و تأثیر آن بر روابط خارجی ایران و آمریکا با اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام و آغاز بحران گروگانگیری، روابط ایران و آمریکا وارد مرحله جدیدی شد. با آغاز این بحران دولت وقت سقوط کرد، آمریکا بر این تصور بود که به روش مسالمتآمیز مذاکره و میانجیگری خواهد توانست بحران گروگانگیری را حل و فصل نماید آمریکا با توسل به اعمال فشارهای اقتصادی و طرح موضوع در شورای امنیت و دیوان بینالمللی دادگستری، درصدد برآمد بحران را حل و فصل نماید.
این راهکارها موفقیتی برای آمریکا به همراه نداشت تا زمانی که کارتر قطع روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آمریکا را اعلام کرد و در نهایت آمریکا متوسل به روشهای قهرآمیز نظیر حمله به طبس، طرح کودتای نوژه و حمایت از صدام جهت حمله به ایران در جهت آزادی گروگانها بود. سرانجام با میانجیگری وزیر امور خارجهی الجزایر و با امضای بیانیهی الجزایر، بحران گروگانگیری خاتمه یافت.
*مواضع امام خمینی دربارهی روابط ایران و آمریکا امام خمینی همواره رابطهی کشور ایران با ایالات متحده را روابط یک مظلوم با ظالم، روابط یک غارتشده با یک غارتگر میدانستند. بعد از پیروزی انقلاب حضرت امام، قطع رابطه با آمریکا را یکی از موارد مهم میدانستند، بر این اساس، ایشان نه تنها از قطع رابطه با آمریکا استقبال کردند، بلکه همواره به آن تأکید میکردند و رابطه را به نفع و فایدهی ایران نمیدانستند.
در مجموع اتفاقاتی چون اشغال سفارت آمریکا درسال ۱۳۵۸، جنگ ایران و عراق، سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا در سال ۱۳۶۶، ماجرای سلمان رشدی، حملات تروریستی میکونوس و بمبگذاری آمیا و برنامه هستهای ایران از تاثیر گذارترین رخدادهای در روابط خارجی ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. اگرچه روابط ایران با کشورهای ایالات متحده آمریکا و اسرائیل به عنوان چالش برانگیزترین بخش روابط خارجی ایران مطرح بودهاست، ولی روابط ایران با کشورهای اسلامی، منطقه خاورمیانه و همسایگانش دچار فراز و نشیبهایی بوده است.
مقطعی موضوع بهبود روابط ایران و امریکا تیتر مقالات برخی از رسانههای گروهی کشور را به خود اختصاص داد اما واقعیت این است که رابطه ایران و امریکا کلاف سردرگمی است که ایران و امریکا تنها بازیگران آن نیستند بلکه بازیگران حرفهایی دیگری که از این رهگذر سود کلانی میبرند. در فرایند این روابط تاثیر گذار هستند .
تا مادامی که صهیونیستها بر کمیتههای روابط خارجی و دفاعی کنگره امریکا تسلط دارند بهبود روابط ایران و امریکا دست نیافتنی خواهد بود و متهم کردن یکدیگر در موضوع روابط ایران و امریکا تنها یک دعوای سیاسی است که جز تخریب وحدت ملی چیزی عاید کشور نخواهد کرد.
انتهای پیام/