به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ در بحبوحه بیداری اسلامی، که ملت‌های مسلمان پس از سالها سر از لاک برون کردند و حاکمان دست نشانده و وابسته خود را سرنگون کردند، بار دیگر استعمار از آب گل آلود ماهی می‌گیرد و با تحریف مفهوم این انقلابها از "بیداری اسلامی" به "بهار عربی" اقدام به فتنه انگیزی در کشوری عربی می‌کند که رابطه خوبی با آمریکا ندارند.

این آب گل‌آلود و به راه انداختن آتش در سوریه سبب ‌می‌شود تا رویای خاورمیانه بزرگ که برای آمریکا پیش از این دور از دسترس بود، حالا نزدیک به نظر آید.

آمریکاییها با قرار دادن حکومت "بشار اسد" در صف دیکتاتورهایی چون "مبارک، بن‌علی و قزافی " صفحه بازی را در مقابل افکار عمومی جهان خط خطی کرده و با "مردم" خواندن تروریستهای وارداتی، در صدد سکوت افکار عمومی جهان بر آمدند.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان که نسبت به این توطئه آگاه بودند، با حمایتهای سریع و صریح از ملت مظلوم سوریه اقدام به افشاگری از ماهیت و سوابق ارتباطی و آموزشی تروریستهای وارداتی با سرویسهای اطلاعاتی غربی کردند.

همچنین حمایتهای جمهوری اسلامی و حزب الله از طریق مشاوره‌، آموزشهای نظامی و دعا در حق برادران سوری به فراتر از توازن قدرت انجامید!

به گونه‌ای که ظرف چند ماه بسیاری از مناطق اشغال شده توسط تروریسهای وارداتی، پس گرفته شد و به کنترل نیروهای مردمی و ارتش در آمد.

بازگشت مردم به زندگی عادی و برقرای آرامش در شهرها بیانگر شکست توطئه سوریه است.

بعد از شکستهای پی در پی تروریستها در خاک سوریه، و ناامید شدن از شکستن خط مقاومت، گروههای تروریستی به دستور آمریکا به خاک عراق سرازیز شدند تا با غارت بانکها و حمله به پادگانهایی که فرماندهان آن توسط سرویسهای غربی خریداری شده بودند، تجدید قوا کنند.

       

با ورود تروریستها به عراق، و برگزیدن نام داعش سناریو تشکیل "خلافت اسلامی" کلید می‌خورد و تروریستها با ادعای تشکیل خلافت اسلامی، نام بردن از ابوبکر البغدادی به عنوان خلیفه مسلمانان و انتشار نقشه جغرافیایی خلافت اسلامی اقدام به تکفیر و قتل عام انسانها، از هر دین و عقیده دیگری می‌کنند.

همزمانBBC   فارسی با پخش تصاویر جنایات داعش و استفاده از کلید واژه "اسلامگرایان تند رو" نقش مکمل را برای همراهی با این توطئه آمریکایی بر عهده می‌گیرد.

پروژه "وحشت از اسلام" یا همان "اسلام‌هراسی" از رسانه‌های غربی به‌ویژه BBC   فارسی با انتشار تصاویر خشن و خون‌آلود از لحظات سربریدن انسانها به دست تروریستهای داعش به سرعت پیش می‌رود، تا با ارائه تصویری خشن و ضد انسانی از دین اسلام ضرورت استفاده از گزینه نظامی توسط آمریکا در مورد ایران در افکار عمومی جهان توجیه شود.

شدت یافتن جنایات داعش از یک سو و سکوت مجامع بین‌المللی و کشورهای مدعی دفاع از حقوق بشر در برابر این جنایات از سویی دیگر، شائبه سناریو بودن عملیات داعش را تائید کرد!

فشارها بر سازمان ملل، آمریکا و سایر کشورهای مدعی دفاع از حقوق بشر برای شکستن سکوتشان افزایش یافت، اما از آنجایی که هیچ باغبانی تیشه به ریشه نهال خود نمی‌زند، آنها هم ترجیح دادند، به فشارها بی‌تفاوت باشند و در جهت پرورش نهال داعش حرکت کنند.

نهال سمی داعش با خوردن خون مردم مظلوم عراق روز به روز رشد کرد و درختی وحشی شد و تیغ و خارهای آن دامن باغبانش را هم گرفت.

حالا باغبان مکار با درختی سمی و خاردار مواجه است و علیرغم اینکه خطرات و تهدیدات آن را حس می‌کند، در تلاش است تا دسیسه‌‌ای دیگر رقم بزند.

باغبان مکار که حاضر نیست دست رنج خویش را ریشه‌کن کند، با طرح موضوع "تضعیف داعش" تصمیم به هرس کردن خارها و شا‌خه‌های مزاحم میگیرد و در این طرح بی‌حیا وار از جمهوری اسلامی هم دعوت به همکاری می‌کند.

اما جمهوری اسلامی که زخم خورده تروریسم است، دست در پنجه چدنی باغبان نمی‌گذارد و سریعا اقدام به حملات گسترده به ریشه و ریشه‌های این درخت سمی می‌کند.

سرعت موفقیت‌های جمهوری اسلامی در مبارزه با داعش، نام فرمانده با‌هوش ایرانی را زبان‌زد همه رسانه‌های جهان می‌کند، و فرماندهان و کارشناسان نظامی را انگشت به دهان می‌گذارد.

پیروز‌های پی در پی نیروهای تحت امر "قاسم سلیمانی" با سلاحهایی که از لحاظ تکنولوژیکی از سلاحهای آمریکایی و یارانش کمتر است، آب پاکی را بر دست آنها می‌ریزد و آنها را در جهان رسوا می‌کند.

عدم جدیت نیروهای موسوم به "ائتلاف ضد داعش" دروغ بزرگ آمریکا را بر ملا کرد و افکار عمومی جهان با مقایسه آن در برابر پیروزی‌های نیروهای تحت امر فرمانده باهوش ایرانی نسبت به توطئه آمریکایی آگاه شدند.

از این مرحله به بعد سناریو با برنامه‌ریزیهای آمریکایی پیش نرفت، و مزدوران آنها در اقداماتی خارج از برنامه، آمریکا و انگلیس را تهدید کردند.

فرانسه هم که در آبیاری این نهال سمی باغبان مکار را یاری کرده بود مورد تهدید قرار گرفت و اولین قربانی این تهدیدات شد! درخت سمی داعش اولین تیغ‌های سمی خود را به سوی پاریس نشانه گرفت.

"حمله به هفته‌نامه شارلی ابدو " و "حمله تروریستی به پاریس" از جمله تیترهای داغ خبرگزاری جهان در چند روز اخیر بود.

پلیس فرانسه بامداد روز پنج‌شنبه هفته گذشته تصویر دو متهم فراری این حادثه را منتشر کرد. این دو تصویر مربوط به سعید و شریف کواچی است.

بنا بر این گزارش، مظنونین این حادثه سه جوان 32، 34 و 18 ساله هستند. دو برادری که دهه چهارم زندگی خود را می‌گذرانند، "سعید کواچی" و "شریف کواچی" متولد پاریس هستند و نفر سوم فردی بی‌خانمان به نام "حمید مراد" اهل منطقه "رمیس" فرانسه است.

روز چهارشنبه گذشته هم سه نفر با حمله به دفتر نشریه فکاهی "شارل ابدو"، 12 نفر از جمله چند پلیس را به قتل رسانده و از محل حادثه گریختند. این نشریه اخیرا کاریکاتوری از "ابوبکر البغدادی" سرکرده گروه تروریستی «داعش» منتشر کرده بود.

از آنجائیکه ابعاد و علائم شکست توطئه داعش موضوع گزارش ما نیست، به ذکر همین چند مورد اکتفا می‌کنیم و به سراغ بررسی توطئه‌ی بعدی آمریکا برای اعمال فشار به ایران می‌رویم.

نفت!

عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و وجود مازاد عرضه نفت، می‌تواند در کاهش قیمت نفت موثر باشد، علاوه بر این، دلایل دیگری هم وجود دارند که می‌توانند در نوسانات قیمت نفت موثر واقع شوند، این عوامل را به‌طور عمده می‌توان به شرح زیر برشمرد:

- وضعیت تقاضای جهانی نفت خام
- تغییرات و اختلالات در عرضه‌ی جهانی نفت خام
- تغییرات فصلی تقاضا
- وضعیت آب‌وهوایی
- تغییرات در میزان خوراک پالایشگاه‌ها
- تعمیرات و مشکلات پالایشی
- وضعیت رشد اقتصادی
- ظرفیت مازاد تولید
- سطح ذخیره‌سازی‌ها
- مسائل مرتبط با سیستم حمل‌ونقل و کشتیرانی

اما کاهش  قیمت نفت به زیر  45 دلار در هر بشکه که تقریباً در 27 سال گذشته سابقه نداشته است، نمی‌تواند معلول این علتها باشد.

بعد از سفر غیر منتظره وزیر خارجه عربستان به وین، و دیدار و گفتگوی وی با جان کری، در حالیکه این کشور هیچ ارتباطی با مذاکرات و 1+5 نداشت، گمانه‌زنی‌ها هم بر سر محتوای این گفتگو‌ آغاز شدند، و همه به انتظار رفتاری غیر منتظره از سوی عربستان یا امریکا نشستند.

بالاخره عربستان سعودی با کاهش غیر منتظره قیمت نفت و در شرایطی که خود تولیدکننده‌ی نفت بوده و از کاهش قیمت نفت متضرر می‌گردد، انتظارها را پایان داد و گمانه‌زنی‌ها را در خصوص دستور آمریکا مبنی بر کاهش قیمت نفت از سوی عربستان قوت بخشید.

فرضیه فرمان آمریکا در مورد کاهش قیمت نفت عربستان زمانی قوت می‌یابد که می‌بینیم، عربستان در سال‌های اخیر، با مسائل و مشکلات متعددی در خصوص مقابله و سرکوب اعتراضات داخلی روبه‌رو شده و جهت افزایش امنیت داخلی و منطقه‌ای خود، به صرف هزینه‌های هنگفتی نیازمند است.

به‌گونه‌ای که طبق برآوردهای صورت‌گرفته توسط صندوق بین‌المللی پول، عربستان در سال ۲۰۱۳ به‌منظور اجتناب از کسری بودجه، به نفت بالای ۸۹ دلار نیاز داشته است.

لذا کاهش قیمت نفت در میان‌مدت و بلندمدت می‌تواند آسیب‌های جدی به اوضاع اقتصادی و سیاسی این کشور (که سهم عمده‌ی درآمدهای ارزی و منابع بودجه‌ی دولتش از طریق فروش نفت تأمین می‌گردد) وارد آورد.

اگرچه عربستان با کاهش قیمت نفت در صدد فشار آوردن بر ایران و روسیه است، تا برای اربابان امریکایی‌اش خوش‌رقصی نماید، اما این موضوع بر کسی پوشیده نیست که در شرایط کنونی که عربستان با آن دست و پنجه نرم می‌کند، این خوشی زود‌گذر است و با افزایش فشارهای اقتصادی بر مردم، اعتراضات اجتماعی و نافرمانی‌های مدنی عربستان سعودی را به چالش سرنگونی حکام عربی دعوت می‌کند.

همه این دلایل کافی است تا یک حکومت از کاهش بی‌رویه قیمت نفت خود، امتناع کند، اما اینکه چه چیز سبب می‌شود تا حاکمان عربستان در این شرایط ناگوار اقتصادی و بد سیاسی، اقدام به کاهش قیمت نفت کنند، باید در روابط پنهان مقامات سعودی با بدخواهان جمهوری اسلامی جستجو شود.

با این وجود این توطئه هم همانند توطئه‌‌های پیشین خنثی خواهد شد، زیرا که خداوند در قرآن می‌فرماید: "وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ" (و آنان دست به فريب زدند و خدا هم مكر كرد و خداوند بهترين مكر كنندگان است)

گزارش از: علی کاظمی

انتهای پیام/