تقریباً نظر همه کارشناسان این است که باید آسیبهای احتمالی نسبت به کودکان در حوادث ناشی از جنگ و فقر را باید به حداقل رساند زیرا اگر چنین روندی در زندگی کودکان ادامه یابد، چه بسا اثرات آن تا پایان عمر یا حداقل تا سالهای طولانی در شخصیت کودک باقی بماند و اثرات مخرب خود را در بزرگسالی نشان دهد.
کودکان بیخانمان در کشور ثروتمند
چندی پیش گزارشی از سوی موسسه آمریکایی «مرکز ملی خانوادههای بیخانمان» منتشر شد که از بیخانمان بودن قریب به 2.5 میلیون کودک حکایت میکرد؛ کودکانی که قربانیان متغیرهایی همچون مادران بیوه، تبعیض نژادی و درآمد کم خانوادههای خود هستند و همین موضوع بیخانمانی آنها را قطعیت میبخشد. بسیاری از کودکان بیخانمان آمریکایی در آستانه از دست دادن خانههایشان هستند، اقامت و اسکان ثابت ندارند و در مکانهایی که برای انسانها تعیین نشده یا نوعی از اقامتگاههای موقتی زندگی میکنند. این آمار بیانگر این است که تعداد کودکان بیخانمان در آمریکا به بالاترین رقم خود رسیده است.
اما ریشه اصلی بیخانمانی این کودکان چیست؟ چه کسی باور میکرد که در کشوری که خود را بزرگترین قدرت اقتصادی جهان مینامد و همگان او را شایسته چنین لقبی میدانند، این تعداد کودک بیخانمان زندگی کند؟ کشوری که خود را اتوپیا مینامد، چگونه میتواند چنین موضوعی را تأیید و در مرحله بعد توجیه کند؟ ایالات متحده در سطح جهان از شاخصهای بالای فناوری، نظامی و سیاسی برخوردار است اما از بحران اقتصادی رنج میبرد که همین موضوع به همراه فقدان عدالت اجتماعی و حاکم بودن نظام سرمایهداری، آسیبهای اجتماعی گستردهای را برای این کشور به همراه آورده است.
شاید بتوان با قطعیت گفت که فقر و تبعیض نژادی سبب شده است که این کودکان به چنین سرنوشتی دچار شوند و در دورهای که به طور بالقوه میتوانند به حداکثر رشد و شکوفایی برسند، بدترین وضعیت ممکن را تجربه میکنند. براساس گزارش منتشر شده از سوی مؤسسه آمریکایی «مرکز ملی خانوادههای بیخانمان»، نرخ فقر در میان خانوادههایی که زنان مجرد سرپرستی آنها را برعهده دارند، بالاتر است؛ خصوصا برای خانوادههای سیاهپوست یا اسپانیایی.
آمار ارائهشده در این گزارش همچنین بیان میکند که در سال 2013، خانوادههای زنان سرپرست خانوار، پنج برابر بیشتر از خانوادههای زوجهای متاهل فقر را تجربه کردند. مطالعات نشان میدهد که آنها و فرزندانشان بیشتر در معرض بیخانمانی قرار دارند. همچنین در این مدت، نرخ فقر برای خانوادههای زنان سرپرست خانوار، 39.9 درصد بود که در مقابل، این نرخ برای خانوادههای زوجهای متاهل، 7.6 درصد برآورد شده است.
فقر با چاشنی نژادپرستی
نرخ فقر به ویژه در میان خانوادههای آمریکایی ــ آفریقاییتبار که قریب به یکچهارم از جمعیت خانوادههای سیاهپوست را تشکیل میدهد، بسیار بالاست و آنها اغلب در فقر زندگی میکنند. خانوادههای آمریکایی ــ آفریقاییتبار، همواره نرخ بالاتری از بیخانمانی را تجربه میکنند. حدود 60 درصد از ساکنان پناهگاههای اقلیت آمریکایی ــ آفریقاییتبار در مقایسه با کل جمعیت ایالات متحده، 3 برابر بیشتر در معرض خطر بیخانمان شدن هستند. همچنین کودکان سیاهپوست زیر 5 سال، 29 برابر بیشتر از همتایان سفیدپوست خود به اقامت در پناهگاههای اضطراری پایان میدهند.
این موضوع که به صراحت در گزارش مؤسسه آمریکایی «مرکز ملی خانوادههای بیخانمان» بیان شده، حاکی از آن است که فقر اغلب در خانوادههای سیاهپوست آمریکایی به چشم میخورد و این نشانگر آن است که علیرغم شعارهای زیبا و جذابی همچون مبارزه با نژادپرستی، آزادی و برابری و ادعای نهادینه کردن این فرهنگ در جامعه آمریکایی، همچنان رفتارهای نژادپرستانه در این جامعه مشهود است و حالا سنگینترین ضربه آن به کودکان بیخانمان وارد میشود؛ کودکانی که جرمی جز فقر و سیاهپوست بودن ندارند.
آمار کودکان بیخانمان در آمریکا از سال 2012 تا 2013، حدود 8 درصد افزایش یافته که این موضوع آثار مخربی بر رشد آموزشی، عاطفی و اجتماعی کودکان خواهد داشت و به همین میزان سلامت و توانایی والدینشان را نیز تهدید میکند. بر این اساس، بهترین وضعیت در این زمینه در ایالتهای مینهسوتا، نبراسکا و ماساچوست است و بدترین شرایط در آلاباما، سیسیپی و کالیفرنیا مشاهده شده است.
«مرکز ملی خانوادههای بیخانمان» در بیان راهکار خود به منظور مقابله با معضل کودکان بیخانمان، اولویتهایی همچون محل سکونت، آموزش برای کودکان و فرصتهای شغلی مختلف برای والدین آنها را مورد تأکید قرار داده و اعلام کرده است که باید برای مادران این کودکان که به دلیل خشونت خانگی آواره شدهاند خدمات خاصی را در نظر گرفت.
روند رو به رشد آمار بیخانمانها در ینگهدنیا
3 سال پیش و در آستانه سال 2012 میلادی، این مرکز در گزارش خود، از بیخانمان بودن 1.6 میلیون کودک خبر داده و اعلام کرده بود که در فاصله سالهای 2007 تا 2011، شمار کودکان بیخانمان در آمریکا 38 درصد افزایش یافته است. این امر شگفتآور نیست که اعلام شود بحران اقتصادی موجب افزایش بیخانمانی کودکان شده است.
«مرکز ملی خانوادههای بیخانمان» همچنین از گرسنگی، فقر آموزشی، استرس و بیماری بهعنوان مشکلات این کودکان یاد کرده و هشدار داده بود که آینده چندان روشنی در انتظار این کودکان نیست.
این ارگان وابسته به مؤسسه تحقیقات آمریکا همچنین بیان کرده است که از هر 30 کودک آمریکایی در سال 2013 یک نفر بیخانمان است و این بالاترین میزان بیخانمانی کودکان در این کشور بوده است. در گزارش این مؤسسه آمریکایی آمده بود که در مقایسه با آمارهای سال 2012، تعداد بیخانمانهای کودک در آمریکا حدود 8 درصد افزایش یافته است.
قمار، مسکن، بیخانمانی...
در واپسین روزهای سال 2011 میلادی روزنامه آمریکایی "بیزنس ویک" در گزارشی به بررسی یکی از علل بیخانمان شدن مردم در آمریکا پرداخت و با اشاره به معضل مسکن در جامعه آمریکا نوشت: میلیونها آمریکایی امید داشتهاند که مشکل بهوجود آمده در بخش مسکن کشورشان حل شود اما این آرزوی آنها تحقق نیافته است. کارشناسان اقتصادی پیشبینی نمیکنند که وضعیت مردم آمریکا بهتر شود و مشکل اصلی، افزایش بیکاری در آمریکا و ناتوانی مردم در پرداخت وامهای مسکن آنها بوده است که به نوبه خود باعث افزایش افراد بیخانمانی شده است که بستر آنها زمین و سقف خانه آنها آسمان است.
این روزنامه با اشاره به مشکلات مشکلات پرداخت اقساط خرید خانه برای حدود 8 میلیون نفر آمریکایی، پیشبینی کرده بود که بر تعداد افراد بیخانمان در چند سال آینده افزوده شود؛ پیشبینی که اکنون درستی آن به اثبات رسیده است.
بیزنس ویک، یکی دیگر از علل وقوع پدیده بیخانمانها و کارتنخوابها در آمریکا را «رواج قمار در جامعه آمریکا» عنوان کرد؛ بهگونهایکه با استناد به آمارها اعلاکم کرده بود که از هر پنج فرد بیخانمان، یکی از آن قربانی قمار شده است.
این روزنامه در ادامه گزارش خود نوشت: در کنار این امر میتوان به نبود عدالت اجتماعی در ساختار سرمایهداری آمریکا و فقیر شدن هرچه بیشتر عدهای از مردم و ثروتمند شدن هرچه بیشتر ثروتمندان اشاره کرد. گزارش حقوق بشر آمریکا در سال 2010 میلادی با استناد به اطلاعات وزارت کار این کشور اذعان کرده است که وضعیت آمریکاییها بدتر میشود به گونهای که میانگین بیکاری در این کشور بالاست.