در چنین شرایطی، تحلیلگران علل و عوامل متعددی را برای کاهش قیمت نفت عنوان می کنند، اما اکثر تحلیلگران سقوط آزاد نفت در این پروسه زمانی کوتاه را حاصل عواملی غیر اقتصادی و صرفا سیاسی ارزیابی می کنند که با هدف آسیب رساندن به اقتصاد برخی کشورها طرح ریزی شده است.
هدايت اله خادمي، مدیر عامل شرکت حفاری شمال و کارشناس ارشد انرژی در این خصوص ایده های جالبی را مطرح می کند که در نوع خود بدیع و راهبردی است. وی نقش آمریکا و عربستان در نوشتن سناریوی کاهش قیمت نفت را مشهود می داند و در عین حال 5 راهکار اساسی برای برون رفت از این چالش سخت ارایه می دهد.
خادمی حتی بحث خروج از اوپک را نیز قابل بررسی می داند و تصریح می کند: با توجه به اينكه دشمن يا حداقل رقيب سنتي ايران، مسلط بر اوپك است و طي ساليان آتی، ما هيچ نقش موثري در اوپك نداريم، بنابراين چرا در سازماني باشيم كه دشمن سنتي ما آن را مديريت مي كند و ما هم توان بازي موثر در آن را نداريم.
در یک ماه گذشته، قیمت نفت پیوسته در حال کاهش بوده است و در حال حاضر حدود 50 درصد از ارزش خود را از دست داده است. این روند کاهشی به ویژه پس از اجلاس اوپک تشدید گردید. به نظر جنابعالی، علل و عوامل كاهش قيمت نفت در بازارهای جهانی چیست؟
اگر به موضوع ساده نگاه كنيم، تصميم اوپك مبني بر عدم كاهش توليد نفت دليل اصلي این موضوع است. به باور من، تصميم اوپك كه توسط عربستان و يارانش امارات و كويت گرفته شده بر اساس فرضيات ذيل بوده است :
1- اينكه گفته مي شود با توجه به قيمت بالاي نفت، امكان استخراج نفت از شيل ها توسط آمريكا با جديت بيشتري پيگيري خواهد شد و توليد نفت از شيل ها آنقدرها افزايش خواهد يافت كه آمريكا ديگر نيازي به خريد نفت از اوپک نخواهد داشت، بنابراين «عربستان مسلط بر اوپك» تصميم بر به هم زدن اين معادله گرفته و حالا ديگر با کاهش قیمت نفت براي آمريكا اقتصادي نيست كه به دنبال توليد از "شيل" ها برود .
2- با توجه به اينكه دو - سوم توليد نفت توسط كشورهاي غيراوپك انجام مي شود، باور بر اين است که اگر كشورهاي عضو اوپك كاهش توليد بدهند، اين كاهش توليد توسط كشورهاي غير عضو مثل روسيه، برزيل و نروژ تامين و جبران خواهد شد و آنها سود خواهند برد، بنابراين عربستان و دوستانش حاضر به كاهش توليد نشدند و اعتقاد داشتند كه با توجه به توليد كشورهاي غيرعضو، قيمت نفت افزايش نخواهديافت و باعث كاهش درآمد براي كشورهاي اوپك خواهد شد .
3- يك نظر سياسي هم اعلام مي شود و آن اينكه عربستان مي خواسته با عدم کاهش تولید نفت در اوپک به اقتصاد ايران و روسيه بخاطر طرفداري آنها از سوريه ضرر بزند و موضوع را به آنها يادآوري كند. از سوی دیگر، از افزايش توليد نفت آمريكا از شيل ها كه هم اكنون به يك ميليون بشكه و شايد تا پايان سال 2015 به دو ميليون بشكه برسد، جلوگيري نمايد و اينجا عربستان خود را بر هم زننده افزايش توليد از شيل ها در آمريكا مي داند .
4- در کاهش قیمت نفت، كاهش تقاضا، افزايش توليد توسط ديگر كشورها و افزايش توليد از شيل ها و دسترسي به انرژي هاي نوين عوامل مهم ديگري است که عنوان مي شود .
اما اگر بخواهیم به اجلاس اخیر اوپک اشاره داشته باشیم، در نوامبر و در كنفرانس وين و قبل از تشكيل جلسه اوپك مشخص بود كه اوپك تصميم ندارد توليد نفت را كاهش بدهد، چون روسيه سيگنال هايي داده بود مبنی بر اینکه اگر اوپك كاهش توليد بدهد، روسيه هم اين كار را خواهد كرد، ولي علي النعيمي، وزیر نفت عربستان و علي آل امير، وزير نفت كويت اعلام كردند كه نيازي به كاهش توليد نفت نيست و شانس كاهش توليد به كشورهاي غيرعضو داده مي شود، بنابراين روسيه هم پس از نشست نوامبر اعلام كرد كه توليد خود را كاهش نمي دهد.
حتي علي النعيمي اعلام داشت كه اگر كشورهاي غيرعضو اوپك حاضر به كاهش توليد شوند، اوپك تولید خود را كاهش نخواهد داد و بايستي اجازه داده شود كه بازار خودش را تنظيم كند و نيازي به مداخله نيست و بهتر است كشورها تا آنجا كه مي توانند توليد كنند تا بازار و تقاضا قيمت را تنظيم كند. از سوی دیگر، آقاي عادل عبدل المهدي، وزير نفت عراق هم گفته بود كه نيازي به تشكيل نشست اضطراري اوپك نيست و بايستي صبر كنيم، در همین حال، علي النعيمي اعلام کرد كه كاهش قيمت نفت باعث بهبود اقتصاد جهاني خواهد بود و اگر قيمت نفت به بيست دلار هم برسد، اوپك تصميم به كاهش توليد نخواهد گرفت !
به اعتقاد جنابعالی، در این وضعیت کدام کشورها بیشترین زیان را از کاهش قیمت نفت می بینند؟
به اعتقاد من، از اين بازار و تصميم هاي پيچيده آن كشورهايي كه بودجه دولت های آن كاملاً وابسته به درآمدهاي نفتي است، زیان جدی خواهند دید. بنابراین کاهش قیمت نفت به ضرر ايران، الجزاير و ليبي شده است .
عربستان چه؟
ببینید! عربستان، امارات و كويت صدها ميليارد دلار ذخيره ارزي دارند و تا سالها مي توانند این وضعیت کاهشی را تحمل كنند، ضمن اينكه آنها در حال توسعه و افزايش توليد نفت هم هستند و با افزايش توليد نفت، كاهش قيمت را جبران خواهند كرد .
آمریکا در کجای این معادله پیچیده است؟
بی تردید امريكا بيشترين سود را خواهد برد، چون سود بخش بزرگي از بهبود اقتصادي جهان به آنها تعلق دارد و با اين بازي كه به گمان بعضي ها؛ با اين كاهش قيمت، ديگر استخراج از شيل ها اقتصادي نيست اما این کشور شروع به خريد «نفت خام مُفت» و ارزان كشورهاي توسعه نيافته خام فروش كرده و با توجه به تبديل آن به دهها فرآورده گران قيمت، ارزش افزوده بسياری خواهد داشت.
بنابراین آمریکا از اين تصميم احتمالاً ديكته شده به كشورهاي عربي و يا بازي خورده، سود هنگفتي خواهد برد و منابع خدادادي اين كشورها كه فقط توانايي فروش نفت خام را دارند و قادر به توليد دهها فرآورده نيستند و نقش ديگري در اقتصاد دنيا ندارند را راحت با كمترين قيمت مي خرد، ذخيره مي كند و تبديل به فرآورده هاي ديگر مي كند و دوباره به همين مناطق با نرخ هاي چندين برابر خواهد فروخت.
به هرحال و به نظر من، اين موضوع نتيجه داشتن تكنولوژي، مديريت و وفاداري به مملكت شان است، اما متاسفانه در کشورمان هنوز بجز خام فروشي، فعلاً شانس ديگري نداريم، در چنین شرايطی، اگر ايران قادر به تبديل نفت خام به مواد ديگر ازجمله: بنزين، گازوئيل و دهها فرآورده ديگر بود و اين ظرفيت در کشور وجود می داشت، اين شرايط مي توانست براي ما هم به مانند آمريكا و ديگر كشورهای توسعه یافته مانند: ژاپن و آلمان كه بيشترين سود را در اين وضعيت خواهند برد شرايط خوبي باشد، اما همانطور که عرض کردم، متاسفانه ما هم تقريباً همانند كشورهاي همسايه خام فروش، بايستي خام فروشي كنيم، چون امكانات و ابزار توليد و تبديل اين ماده خام به فرآورده را ايجاد نكرده ايم.
كاري كه مي توانستیم در سالهای اخیر انجام دهیم و در زمان کنونی، بجاي نگراني از اين شرايط، توليد بيشتري مي كرديم و بجاي اينكه صادرات داشته باشيم كه آن هم به دلیل شرایط تحریمی، نمي گذارند، نفت خام را تبديل، فرآورش و دهها كالاي با ارزش ديگر توليد مي كرديم .
عدم کاهش تولید نفت در اوپک و به تبع آن کاهش قیمت نفت شاید به دلیل نقش کم رنگ ما در اوپك است؟
درست است. به نظر مي رسد به توجه به اينكه ايران طي ساليان گذشته نقش چنداني در اوپك نداشته و مجبور به انجام تصميمات آن كه توسط عربستان مسلط بر اوپك و امارات و كويت گرفته مي شود، باشد و معمولاً به دلیل نداشتن اهرم فشار، اين تصميمات هم به ضرر ايران خواهد بود و بایستی در این خصوص فكری اساسي كرد.
نکته مهم دیگر این است که متاسفانه بخش اعظم درآمد صادرات نفت خام ايران هم صرف واردات كالاهايي مانند: بنزين، سيگار، آدامس، پارچه، گوشي موبايل و صدها كالاي مصرفي ديگر مي شود، بنابراين اگر برنامه ريزي نداشته باشيم، ناچاریم تن به اجرای برنامه هاي ديگران دهيم، آخر اگر سيگاري هاي اين مملكت به جاي «وينستون» و «مالبورو» از «هما» و «اُشنو» (كه در زمان ما وجود داشت) بكشند، چه خواهد شد؟! حالا كه نمي توانيم توليد و صادرات كنيم، لااقل همان هما و اشنو را مصرف كنيم .
راهکار جنابعالی برای برون رفت از این چالش چیست؟
ببینید! به باور من، در ميان مدت و بلند مدت بايستي خام فروشي را فراموش کنیم و همانند كشورهاي منطقه نباشيم. کشورهای نفت خیز منطقه، بچه هاي پولداري هستند كه هرچقدر بخواهند مي توانند خرج كنند ولي ما مملكت 78 ميليوني و وسيعي هستيم، متاسفانه ما هم داريم مثل بچه پولدارها فقط خام فروشي مي كنيم، بايستي هر كاري كرد تا خام فروشی به حداقل برسد، هر كاري، ببينيم دنيا چه مي كند، موضوع ساده است، ده ها سال مي گذرد ولي هنوز مواد توليد شده از نفت خام فروشي خودمان را به قيمت هاي بالا وارد مي كنيم ... .
به هر حال با اين وضعيت اوپك، اگر چه ايران توسط كشورهاي جهان تحريم شده است، ولي شايد اگر ايران از اوپك خارج شود، ضرر نخواهد كرد، الان ايران مجبور به كمك و اجرای تصميمات عربستان مسلط بر اوپك است، اگر از اوپک، خارج شويم، لااقل خودمان برای خودمان تصميم مي گيريم.
این در حالی است که قبل از تشكيل اوپك 166، چون تقريباً مشخص بود که تصميم اوپک به ضررما خواهد بود، با توجه به اينكه بعضي از لابي هاي احتمالي بزرگان موفق نبود، مي بايستي لابي ها در سطح بالاتري انجام مي شد تا شايد كمكي به موضوع مي كرد.
متاسفانه تصمیم اخیر اوپک هم از دستورات ديكته شده آمريكا به عربستان بود تا در اين شرايط، آمريكا، ژاپن و كشورهاي دیگر اروپايي بتوانند منابع خدادادي را به قيمت نازل بخرند و باعث رونق اقتصادشان شوند. بنابراين برندگان دیگر اين تصميم اخیر اوپک، آمريكا، ژاپن و كشورهاي اروپايي هستند، گرچه عربستان ژست ديگري گرفته و نمي خواهد مردم اش و منطقه بدانند كه چطور مفت فروشي مي كند، بازندگان هم همانگونه که عرض کردم، الجزاير، ليبي و ايران كه اقتصاد كاملاً مبتنی بر نفت دارند هستند. در این میان، روسيه، برزيل و نروژ هم با افزايش توليد نفت،كاهش قيمت را جبران خواهند كرد و علاوه بر آن صنايع تبديلي را هم دارند .
با مواردی که بر شمردید، چه راهکارهایی را برای برون رفت از این وضعیت پیشنهاد می کنید؟
به باور بنده در این شرایط بایستی چند تدبیر مورد بررسی و اقدام قرار گیرد .
1- ايران مي تواند بحث خروج از اوپك را بررسي كند، با توجه به اينكه دشمن يا حداقل رقيب سنتي ايران، مسلط بر اوپك است و طي ساليان آتی، ما هيچ نقش موثري در اوپك نداريم، بنابراين چرا در سازماني باشيم كه دشمن سنتي ما آن را مديريت مي كند و ما هم توان بازي موثر در آن را نداريم.
2- نسبت به تامين منابع براي افزايش توليد از كليه پتانسيل مملكت از جمله بانك ها، موسسات و سازمان هاي بزرگ مالي و اقتصادي كمك گرفته و آنها براي كمك به وزارت نفت بسيج شوند .
3- افزايش توليد داشته باشيم و فعلاً كه چاره اي نداريم، نسبت به فروش بيشتر از همه راه هاي ممكن اقدام شود .
4- براي دراز مدت در اسرع وقت نسبت به امكانات و تجهیز لازم از جمله براي تبديل نفت خام به فرآورده هاي ديگر و بي نيازي كشور از واردات فراورده هاي نفتي اقدام تا به خام فروشی پايان داده شود .
5- بايستي با شركت هاي بزرگ نفتي و اقتصادي دنيا مذاكرات ويژه اي داشت تا در شرايط حاضر بخاطر منافع خودشان هم که شده فشار به كشورهاي تاثيرگذار بياورند تا شرايط تغيير كند .
به موضوع حفاری برگردیم، آخرين وضعيت صنعت حفاري در ایران در قیاس با جهان را چگونه ارزیابی می کنید؟
اقدامات بسیار موٍثری در صنعت حفاری در سالهای اخیر صورت گرفته است که در اين خصوص بايستي از همه همكاران و شركت هاي همكار حفاري تقدير و تشكر نمود كه در اين صنعت طاقت فرسا و پيچيده فعاليت دارند و خوشبختانه از نظر توانايي و پتانسيل هم مي توانند همطراز شركت هاي قَدَر بین المللی باشند، در صنعت حفاری هر چند نسبت به ديگر صنايع کشور، فاصله مان با شركت هاي قدر خارجي كمتر است، ولي هنوز نتوانسته ايم نياز مملكت به دکل های حفاری را تامين كنيم بخصوص در بخش دريا که متاسفانه از نظر تعداد دكل هاي دريايي ملكي، ايران وضعيت بسيار بدي نسبت به شركت هاي دكل دار خارجي در کشور دارد كه البته اين موضوع، دلايل مختلفی دارد كه نياز به فرصت ديگري است.