به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، اواخر هفتهی گذشته 37امین نشست نمایندگان کشورهای مستقل مشترکالمنافع در مسکو برگزار شد که بحث اصلی این نشست را مسائل امنیتی افغانستان و خروج نیروهای نظامی ناتو از این کشور و همین طور اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از تهدیداتی که از مرز افغانستان متوجه کشورهای آسیای مرکزی و روسیه است، تشکیل میداد.
بر اساس گزارشهای خبرگزاریهای روسیه، اعضای تشکیل دهنده این نشست، با پیشفرض «افزایش ناامنی افغانستان پس از 2014» آمادگیشان را برای مقابله با «خطرات احتمالی» و جلوگیری از «گسترش ناامنی در منطقه» اعلام کردند.
همزمان، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در نشست اعضای مجمع پارلمانی سازمان پیمان امنیت جمعی با بررسی اوضاع منطقه و ارائه چشمانداز در مورد ثبات افغانستان و همین طور افغانستان پس از 2014، گفت: روسیه برای تأمین ثبات افغانستان آماده هرنوع همکاری با کابل است.
پوتین البته اشاره کرد که «دستیابی به ثبات و امنیت کامل در افغانستان، کار آسانی نخواهد بود»؛ اما روسیه در هر شرایطی آماده همکاری است.
در همین حال روزنامه اطلاعات روز چاپ کابل مینویسد: هیئت ناظر از اعضای پارلمان افغانستان که در این نشست حضور داشتند، نیز بر تقویت روابط 2 جانبه مسکو-کابل تأکید کردند و از اعلام آمادگی روسیه برای تأمین ثبات و هرنوع همکاری با دولت افغانستان، استقبال کردند.
البته که روسیه تنها نخواهد بود. کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی که به انضمام روسیه و بلاروس، متشکل از 9 کشور مستقل آسیای میانه است و همین طور اعضای دائمی سازمان همکاریهای شانگهای و در کنار آن، نمایندگان کشورهای مستقل مشترکالمنافع در تمام تصمیمها و کارها در کنار مسکو خواهند بود و مسکو ظاهراً تنها نقش رهبری برنامههای آتی را خواهد داشت.
روسیه در تازهترین نشستها با شرکای سیاسی خود، در حالی از ادامه و توسعه همکاری با دولت افغانستان خبر میدهد که قبل از این نیز بارها اعلام آمادگی کرده و با نزدیک شدن به تاریخ خروج نیروهای ناتو و بخش بزرگی از نیروهای امنیتی از خاک افغانستان، لحن و کلام روسیه نیز صریحتر و ظاهراً جدیتر از قبل شده است. البته میبایست چشمانداز همکاری و موضع روسیه در قبال افغانستان را بر مبنای نفع و ضرر این کشور ارزیابی کرد.
هنوز زمان زیادی از فروپاشی آخرین دولت تحت حمایت روسیه در افغانستان نمیگذرد. همینطور، هنوز وقایع و رویدادهای وقوع جنگهای داخلی پس از سقوط دولت تحت حمایت شوروی را کسی از یاد نبرده است و هنوز هم تب حساسیتها و رویاروییهای افغانستانِ در گرو شوروی و افغانستانِ در گرو کشورهای غربی و بهخصوص آمریکا و همپیمانان آن، حتی از اوایل سال 2001 به اینسو، نه تنها کاملاً از بین نرفته، که موجِ جدیدی از خیزشها، بحرانها و تغییرات و تبدیلات از اوکراین تا سوریه و نقش نامرئی جنگ سرد، به تب این حساسیتها افزوده است.
به هرحال، آنچه اتفاق افتاد، مورد بحث نیست؛ اما نکته مهم این است که بدانیم اقدامات آیندهنگرانه از دورن این همه سال، برای کشور روسیه چه و چگونه است.
میتوان گفت که همکاری روسیه پس از سقوط طالبان و تشکیل دولت موقت و بهدنبال آن، دولت انتقالی، تا اکنون ادامه داشته است. همزمان با ادامه این همکاریها، هر از گاهی موضع سیاسی روسیه در رابطه با ادامه عملیات نظامی ناتو و آمریکا در افغانستان، نیز چرخشهایی داشته است. گاهی مسکو با لحن تند و بدبینانه، فعالیتها و عملیات نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان را مورد نقد و پرسشهای جدی قرار داده است، گاهی کوشیده است تا با همکاری ناتو و آمریکا، در افغانستان کار کند و گاهی هم خواسته است به تنهایی و از یک موضع کاملاً مستقل، موضع سیاسی خود را در قبال افغانستان اعلام کند؛ اما اگر همه این تلاشها و موضعگیریها را جمعبندی کنیم، میتوان گفت که روسیه در موقعیت یکی از قدرتهای تأثیرگذار جهانی، بد نمیبرد که در برابر اوضاع جاری افغانستان بیتفاوت نباشد و از سویی، حضور غربیها را در کشوری که بیش از همه نزدیک به روسیه است و روابط تاریخی سیاسی هم داشتهاند، بهسادگی و خوشبینی، قبول کند.
واقعیت این است که مسکو با اتفاق نظر شرکای سیاسی خود در آسیای میانه و همینطور شرق میانه، نسبت به آینده اوضاع در افغانستان نگران است. مسکو همواره این سوال را مطرح کرده است که چرا با حضور بیشتر از 10 سال ناتو و آمریکا، افغانستان به ثبات نرسیده است و همین طور، چرا مبارزه علیه تولید و قاچاق مواد مخدر، نتیجه ملموسی در پی نداشته است؟ علاوه براین، یکی از مهمترین موضوعاتی که مسکو و شرکای سیاسی آن در آسیای میانه از آن هراس دارند، گسترش و تسری نفوذ اسلامگرایان افراطی و گسترش و نفوذ فعالیتهای تخریبکارانه جنگجویان و شبهنظامیان از سوی مرزهای افغانستان است. اما همزمان با پایان سال جاری میلادی و پایان مأموریت نظامی ایساف در افغانستان، روسیه یکبار دیگر به تب و تلاش افتاده است که صریحتر از قبل و با طرح اقدامات و برنامههای دقیق و حساب شده، آمادگی خود را حتی در نقش جاگزینی ایساف در افغانستان، اعلام کند.
تا کنون مسکو بخشی از همکاریهای خود را برای افغانستان، روی کاغذ آورده است که این همکاریها شامل ساختوساز زیربناها و تطبیق پروژههای باقی مانده از دوران اتحاد شوروی، فراهمسازی بورسیههای تحصیلی و آموزش کادرهای نظامی و غیرنظامی افغانستان، گسترش روابط اقتصادی و تجاری و همین طور طرحهایی به منظور مبارزه علیه تروریسم و تولید و قاچاق مواد مخدر است. اما مقامهای کرملین بهخوبی درک کردهاند که رهبری تمام همکاریها و اقدامات مشترک با کشورهای آسیا میانه در قبال مسائل افغانستان را خود بر عهده گیرد.
در چندین نشست و کنفرانس مهمی که میان سران اعضای شانگهای و سازمان پیمان امنیت جمعی و همین طور کشورهای مستقل مشترکالمنافع صورت گرفته است، جز روسیه، سایر اعضا با شک و تردید جوانب دخالتها در امور افغانستان را بررسی کردهاند.
در همین رابطه، «لئون چِرمِنُویچ آبایُف» یکی از کارشناسان روس و یکی از شرکتکنندگان در کنفرانس مهم «افغانستان پس از 2014 و سناریوی احتمالی برای کشورهای منطقه»، موضع اعضای سازمان همکاریهای شانگهای را با ناامیدی چنین شرح میدهد: «هند در رابطه با این نظر مسکو که «وقتی آمریکا و ناتو در افغانستان از نفس بیافتند، ما- روسیه، هند و چین- کار را در دست خواهیم گرفت»، اعلام کرد که «ما در هیچ شرایطی به آن کشور نخواهیم رفت. چین در این رابطه گفت: «اگر هم آنجا برویم، مطابق مصوبه سازمان ملل خواهیم رفت.» این هم تمام ماجرای سازمان همکاریهای شانگهای.»
در هر حال، آنچه مسلم است، نقش واقعی مسکو است که میتواند چشمانداز حضور سیاسی این کشور را در تعیین سرنوشت سیاسی افغانستان پیشرو، معین و مشخص کند. البته ظاهر مسئله نیز میگوید که افغانها جز واکنش مثبت در قبال وعدههای روسیه، واکنش بدبینانهای را نشان ندادهاند. این به نفع افغانستان باثبات خواهد بود که روابط خود را با تمام کشورهای دنیا و به خصوص کشورهای تأثیرگذار منطقه و از جمله روسیه و چین، گسترش دهد. گذشته از اینکه دولت وحدت ملی در تطبیق برنامههایش، تا چه اندازه موفق خواهد بود، اما خطرات زیادی- بدتر از گذشته- افغانستان را تهدید میکنند. برای مقابله با نفوذ جریانهای افراطی اسلامی، نظیر داعش و همین طور گروههای افراطگرای دیگر، و برای مقابله با هرنوع خطرات احتمالی در خصوص امنیت ملی کشور افغانستان، دولت جدید نیازمند همکاری جدی کشورهای روسیه و چین و کل کشورهای حوزه آسیای میانه و شرق میانه است.
انتهای پیام/.