"حسن عابدینی" در گفتگو با
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، در مورد استفاده از دلار؛ پول ملی آمریکا در تجارت جهانی گفت: مبادله جهانی بر مبنای دلار سبب شده تا یک امتیاز بسیار بزرگی در اختیار دولت این کشور قرار بگیرد، تا قبل از دهه 60 و 70 طلا پشتوانه مالی برای چاپ دلار آمریکا بوده، اما بعد از این دهه عملا رابطه دلار و طلا حذف شد، به این معنا که این کشور میتواند دلار بدون پشتوانه طلا چاپ کرده و در بازار جهانی تزریق کند.
وی در ادامه افزود: این که دلار به عنوان پایه پول بینالمللی در تجارت جهانی مورد استفاده قرار می گیرد همواره مورد انتقاد بخش سیاسی و اقتصادی بوده، به گونهای که کشورهای اتحادیه اروپا با ایجاد پول واحد "یورو" عملا تلاش کردند تا در این زمینه یک پول پرقدرت را در کنار دلار قرار دهند، اما به رغم این دسته تلاشها انحصار دلار به طور کامل شکسته نشده است.
این کارشناس سیاست خارجی اظهار داشت: برخی کشورهایی که با آمریکا هم سود نیستند از چند سال پیش درصددند تا یک پایه پولی واحد یا پول ملی خود را در مبادلات طرفین مورد استفاده قراردهند، بالطبع اگر ایران نیز با روسیه با واحد"روبل" این کشور مبادله داشته باشد از فشار تحریمها کاسته میشود.
عابدینی با بیان تلاش روسیه برای جایگزینی یک واحد پولی به جای دلار آمریکا در مبادلات تجاری تصریح کرد: دولت روسیه به سبب تحولات اوکراین، توسط کشورهای غربی و ایالات متحده مورد تحریم اقتصادی قرار گرفته است، در نتیجه تلاش دارد راهی جایگزین برای دلار آمریکا پیدا کند و در این راستا درصدد است تا پول ملی خود (روبل)، را در تجارت جهانی با کشورهایی که با آن ها مراودات تجاری دارد مورد استفاده قرار دهد، اگرچه این امر در ابتدای راه بوده و بهصورت فراگیر مطرح نشده است.
وی در ادامه گفت: با توجه به فشارهایی که غرب به ویژه آمریکا بر روسیه میآورد و با توجه به توان اقتصادی و شرکایی که این کشور دارد، در صورت جدا شدن از دلار آمریکا؛ چشم اندازی وسیع برای فراگیرتر شدن پولهای ملی کشورهای بزرگ در تجارتهای دو جانبه فراهم میشود و در درازمدت میتواند از قدرت اقتصادی آمریکا که نماد آن در دلار نهفته شده بکاهد.
این کارشناس سیاست خارجی با اشاره به جایگاه کنونی ایالات متحده آمریکا در سطح جهانی ابراز داشت: بسیاری از کارشناسان بینالمللی معتقدند آمریکا در دهه دوم قرن بیست و یکم یک ابرقدرت نیست، بلکه تنها یک قدرت بزرگ نسبت به سایر قدرتهای دیگر دنیا محسوب میشود، چرا که ابر قدرت بودن شاخصههایی دارد که آمریکا فاقد آن است.
"عابدینی" در ادامه با تشریح شاخصههایی که یک کشور ابرقدرت باید داشته باشد، گفت: یکی از این شاخصهها دارا بودن قدرت تمام کنندگی است، یعنی در صورت بروز بحران باید یک ابر قدرت توان پایان دادن به بحران را داشته باشد، اما آمریکا در چنین شرایطی نیست، چرا که در تحولات سوریه و عراق و در بسیاری از کشورهای دیگر علی رغم تلاشهایش برای حل و فصل تنشها، قدرت تمام کنندگی ندارد.
وی با اشاره به دیگر شاخصههای یک ابرقدرت جهانی اظهار داشت: ویژگی دیگر یک ابرقدرت، توانایی هم سو کردن کشورهای متحد خود است، به رغم این موضوع زمانیکه آمریکا درصدد اقدام عملی در دنیا است، حتی قدرت هماهنگ کردن کشورهای اروپایی متحد خود را ندارد.
این کارشناس سیاست خارجی عنوان کرد: نکته بعدی عدم توان مقابله آمریکا با رقبایش است، چرا که در تحولات بینالمللی نه تنها رقیبانش را شکست نمیدهد بلکه شاهد پیشبرد سیاست رقبا در قبال آمریکا هستیم، به عنوان مثال دولت آمریکا درصدد سرنگونی دولت سوریه بر آمد اما نتوانست کاری از پیش ببرد؛ یا به رغم هزینههای چند تریلیون دلاری در به حکومت رساندن یک دولت دست نشانده در عراق شکست خورد، بنابراین به نظر میرسد که این شاخصهها دلیل بر ابرقدرت نبودن آمریکاست.
عابدینی در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه اقتصادی اگر به گونهای شود که تجارت جهانی هر چند یک قسمت کوچک آن از دلار جدا شود بر قدرت سیاسی آمریکا بیش از بیش تاثیر میگذارد، در حوزه اقتصادی نیز آمریکا بهرغم دارا بودن یک اقتصاد بزرگ، به عنوان بدهکارترین دولت دنیا از آن یاد میشود و این نشان از نبود شکوفایی سالهای پیش این کشور است، از سوی دیگر بحرانهای اقتصادی مزید بر علت اوضاع نابسامان آن محسوب می شود.
انتهای پیام/