اعتراف به تهدید تازهای به اسم داعش و در عین حال، نایده انگاشتن نقش ایران در ایجاد کشمکشهای فرقهای در سوریه و عراق، نهتنها کوتهبینانه است، بلکه خطرناک نیز میتواند باشد. در این مقطع زمانی، داعش نیست که به دنبال دستیابی به قابلیتهای هستهای است، بلکه ایران است که از این رهگذر برای دنیا خطرناک است. داعش با 25 هزار نفر برای کل جهان خطونشان میکشد، پس چگونه میتوان با بیاعتنایی از کنار ارتش 550 هزار نفری ایران گذشت که به زودی هستهای هم میشود؟
از طرفی، اخیرا آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی محرمانه نوشت: "پیشرفت اندکی حاصل شده و تهران فقط سه گام از پنج گام شفافسازی را که متعهدشده بود تا پیش از 25 آگوست انجام دهد، عملیاتی کرده است." آیا غرب دیگر خطر ایران هستهای را حس نمیکند؟
آیتالله خامنهای علیرغم ضعف بدنی ناشی از عمل جراحی پروستاتی که اخیراً داشت، با لبخندی بر لب از بیمارستان بیرون آمد و برای این لبخند، دلیل خوبی هم داشت. وی تابهحال از این قویتر نبوده است. تحولات رخ داده از سوریه تا عراق، از تهران تا غزه و مقر سازمان ملل در نیویورک وی را تقویت روحی کرده و هیچ کجا بهتر از ژنو حال او را بهتر نکرده است.
دلایل بسیاری پشت آن تبسم وجود داشت. تحریمهایی که تا سال قبل حکومت ایران را فلج کرده بود، دارد بهتدریج برداشته میشود. شرکتهای اروپایی و آسیایی برای همکاری با این کشور صف کشیدهاند. مجاهدتها و معاضدتهای بیدریغ این کشور در مسیر سرپا نگهداشتن بشار اسد و حزبالله اثر خود را گذاشته است. بسیاری از مقامات واشنگتن کمکم به اسد بهعنوان همپیمانی بالقوه مینگرند. همه میپرسند: اسد یا داعش، کدام تهدید جدیتری است؟ حسن روحانی مرید آیتالله خامنهای هم که بهتازگی با دیوید کامرون در نیویورک دیدار کرد و از قرار معلوم او هم به زودی به شمار دوستان روحانی افزوده میشود.
تابستان امسال، حماس، متحد آیتالله خامنهای، هزارانهزار موشک بر سر غیرنظامیان اسرائیلی بارید که بسیاری از آنها از ایران آمده بود. ایندرحالیبودکه جهان، پاسخ اسرائیل را بیرحمانه تلقی کرده و آنرا محکوم کرد. ایران بهخوبی توانسته اسرائیل را به عنوان اصلیترین همپیمان آمریکا، با دستنشاندههای خود دوره کند؛ حزبالله در لبنان و حماس در غزه. بعد هم به غرب اسرائیل میتازد، یعنی کرانه باختری جاییکه تحت کنترل تشکیلات خودگردان است. "محمدرضا نقدی" فرمانده بسیج ایران 27 آگوست اعلام کرد: "مدتی است تسلیح کرانه باختری آغاز شده و ما به مردم این منطقه سلاح میرسانیم." وی اینگونه به اسرائیل هشدار داد: "صهیونیستها بدانند که جنگ بعدی به ابعاد کنونی محدود نمیشود و "مجاهدین" آنها را به عقب خواهند راند."
ایران با وجود نقشی که در گسترش و حمایت از تروریسم در منطقه دارد، حال میتواند در یک جبهه و در کنار غرب در نبرد علیه داعش بجنگد. هیچکس انتظارش را نداشت که دست دوستی و اتحاد، ابتدا از جانب واشنگتن دراز شود. اوباما در مصاحبه اخیرش اینگونه میگوید: "مثل روز روشن است که معضل کشورهای سنی منطقه که بسیاری از آنها همپیمانان ما محسوب میشوند، صرفاً ایران نیست. این یک مسئله فرقهای بین شیعه و سنی نیست. معضل اصلی برای این کشورها، افراطیگری داعشیها در منطقه است." وی در ادامه خاطر نشان ساخت: "ما باید همه تلاشهای دیپلماتیک خود را جهت رفع شکاف بین شیعه و سنی به کار ببندیم، این موضوع به اندازه کافی هیزم به آتش خشونتها ریخته است."
هرچند اوباما سعی در "رفع شکاف بین شیعه و سنی" دارد، اما تنها "چیزی" که در این میان از سر راه کنار میرود، منافع و امنیت آمریکا در منطقه است. پرداختن به تهدید داعش و رها کردن نقش فتنهگرانه ایران در سوریه و عراق هم تنگنظرانه و هم مخاطرهبرانگیز است. داعش نمیتواند بهتوان هستهای برسد اما ایران میتواند.
درست همان روزی که آیتالله خامنهای طبق گزارشها به فرماندهان ارتش اجازه دیدار با همتایان آمریکاییشان را در عراق برای بحث پیرامون مسئله داعش داد، آژانس انرژی اتمی گزارش محرمانهای به هر کدام از کشورهای عضو فرستاد: "پیشرفت اندکی حاصل شده" و تهران فقط سه گام از پنج گام شفافسازی را که متعهدشده بود تا پیش از 25 آگوست انجام دهد، عملیاتی کرده است. این تعهد در ماه نوامبر گذشته به آژانس داده شده بود.
آنهاییکه با حکومت ایران آشنایی دارند میدانند، وقتی دست بالا را دارد، روی هیچ مسئلهای کوتاه نمیآید، و رفتار ایران در ژنو نشان میدهد که مقامات این کشور بر این باورند که در موضع قدرت قرار دارند. فراخوانی آنها به جبهه نبرد با داعش فقط به قویتر شدن این موضع میانجامد و نتیجتاً تحت فشار قرار دادنشان برای عمل به تعهدات ژنو دشوارتر میشود.
به نظر میرسد اوباما میخواهد خطمشی "رهبری از پشتصحنه" را پیش ببرد؛ بدینصورتکه دیگران در خط حمله قرار بگیرند تا دست دولت آلوده نشود. هرچند اوباما در این کارش دارای حسن نیت است، اما نمیتوان از غلط بودن این راهبرد درخصوص ایران چشمپوشی کرد: از زمانی که اوباما به سمت احمدینژاد دست دراز کرد گرفته تا وقتیکه در سال 88 مردم جلوی حکومت ایستادند ولی واشنگتن تصمیم گرفت فقط تماشاچی باشد.
داعش قطعاً یک تهدید جدید محسوب میگردد، اما این تهدید بر اساس هیچ و پوچ هم بهوجود نیامده است. واشنگتن باید بداند که با از بین رفتن این تهدید، باز هم مسائل پیچیدهتر منطقه راهحل پیدا نمیکنند.