یاسرهدایتی مدرس دانشگاه و روزنامه نگار، در گفتگو باخبرنگار ادبیات باشگاه خبرنگارانگفت: علت نوبل نگرفتن نویسندگان ایران را میتوان از چند مد نظر بررسی کرد. یکی بحث زبان فارسی و جغرافیای این زبان است.
اصولا به خاطر جغرافیای محدود زبان فارسی در جهان معاصر این امکان که ادبیات معاصر فارسی، مخاطبان عمده جهانی پیدا کند، برای نویسندگان ایرانی با مشکل همراه است.
وی ادامه داد: جغرافیای این زبان در منطقه خاورمیانه و قسمتهایی از چند کشور آسیایی و به طور عمده در کشورهایی مانند ایران، افغانستان و تاجیکستان محدود شده است.
این امر باعث شده تا علی رغم میراث گران سنگ زبان و ادبیات کلاسیک فارسی، در روزگار کنونی نتوانیم مخاطبان زیادی را برای آثار نویسندگان فارسی زبان در نظر بگیریم.در نتیجه ارتباطی که باید مخاطبان حرفه ای ادبیات با ادبیات فارسی داشته باشند ارتباطی نیست.
وی بیان کرد: نکته دوم تجربیات نویسندگان فارسی زبان، به ویژه در حوزه داستان، رمان و شعر است. از منظر برخی این تجربه ها آن قدر سترگ و جهانی نیستند که مخاطبان را از فرهنگ و ملت های دیگر جذب کنند. البته استثناهایی هم وجود دارد. مانند ادبیات پایداری، ادبیات جنگ و بخشی که ادبیات بومی و در ذیل آن ادبیات روستا مینامیم.
اگر نویسندگان ما بتوانند به این دو حوزه قویتر و عمیقتر بپردازند، و از طرفی این آثار نیز با ترجمه ای خوب روانه بازار شوند، میتوانند توجه مخاطبان ادبیات در سراسر جهان را به خود جلب کند و این نقطه قوتی برای شناخت بیشتر ادبیات معاصر ایران خواهد بود.
این مدرس دانشگاه افزود: پیدا کردن مخاطبان حرفه ای با علاقمندان به ادبیات در سرتاسر جهان میتواند برای نویسندگان معاصر ایرانی نقطه عطفی برای بیشتر شناخته شدن آثارشان باشد. البته این امر نیازمند همتی مضاعف است و باید ترجمههای خوب و قدرتمند این آثار به زبانهایی مثل انگلیسی، اسپانیایی و حتی زبان هایی مثل چینی که جغرافیای گستردهتری دارند، ادبیات معاصر ایران را برای علاقه مندان به این حوزه معرفی کرد.
هدایتی خاطرنشان کرد: برای فکر کردن به نوبل ادبیات باید مخاطب پیدا کنیم و اولین گام یک ارتباط زبانی است. گام بعد به اشتراک گذاشتن تجربههایی است که مخاطبان حرفه ای ادبیات نتوانند آنها را در آثار دیگر نویسندگان پیدا کنند.
اکنون نویسندگان بزرگی از ژاپن، چین و فرهنگهای دیگر شرقی جهانی شدهاند اضافه بر این که حوزه زبانی گستردهتری نسبت به زبان فارسی دارند، از تجربههای مشترکی حرف میزنند که بعضا میتواند منحصر به فرد باشد. در واقع علاقمندان به ادبیات این تجربهها را فقط در آثار این نویسندگان میتوانند ببینند.
این نویسنده اظهار داشت: نکته مهم دیگر این است که ما نباید از میراث کلاسیکمان دور شویم. چرا که این میراث بسیار جهانیتر از آنچه که امروز به عنوان ادبیات معاصر در دست داریم، است. میراث گران قدری که بیشتر در قالب شعر نمود دارد حتی داستان سرایی و ادبیات غنایی ما نیز در ژانر شعر متجلی شده است. ما نباید از این میراث دور بمانیم.
به واسطه بازشناخت و بازسازی و حتی قرائتهای نوین از این میراث است که میتوانیم پنجرهها و افقهای جدیدی را پیش روی مخاطبان ادبیات معاصر فارسی پدیدار کنیم.
هدایتی در خصوص موفقیت نویسندگان کشورهایی مثل ترکیه نیز گفت: اولین مسئله معرفی درست و حرفهای این نویسندگان در جهان معاصر است. رسانه نقش بسیار مهم و سهم انکار ناپذیری در معرفی هنر و ادبیات هر ملتی دارد.
دومین مسئله ترجمههای قوی و حرفه ای از این آثار است که در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.
سومین مسئله هم خود نویسندگان هستند که فرامرزی فکر میکنند و افقهای دور دست انسانی و مشترکی را بجویند که در حقیقت جزء تجربههای مشترک جهان کوچک شده اکنونی است.
ضمن این که باید تأکید کنم نویسندههای موفق کشورهایی مثل ترکیه از بن مایههای فرهنگ و کشور خودشان هم غافل نیستند.
انتهای پیام/