شب گذشته در "ماه عسل" بردن نام اسپانسرها نزدیک بود دوباره حاشیه‌ساز شود.

 به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون باشگاه خبرنگاران، شب گذشته در پانزدهمین روز از ماه مبارک رمضان ویژه برنامه " ماه عسل" در لحظات ناب عرفانی میهمان چشم های منتظر مخاطبان شد تا آنهارا با قصه ی دیگری آشنا کند.پس از ذکر دعای فرج وآهنگ زیبای یارب ،علیخانی با سلام به روی ماه هموطنان عزیز و گرانقدروتماشاگران پروپاقرص وتمام کسانی که افتخار می دهند به این قاب خیره شوند برنامه را آغاز کرد و افزود: این عید برشما مبارک.صدای مرتضی پاشایی در این لحظات عرفانی در فضای ماه عسل طنین انداز شد.مهمان اول ماه عسل دکتر دندانپزشک واستادیار دانشگاه 82 ساله و اهل تبریز بود.

این مهمان که بسیار خوش صحبت بود از همان ابتدا با کسب اجازه رو به علیخانی گفت: از خاطرات دوران کودکی ام برایتان تعریف کنم؟ علیخانی هم با کمال میل از پیشنهاد او استقبال کرد و دکتر هم در توصیف شیطنت های دوران کودکی اش عنوان کرد: در زمان ما بچه ها حق نداشتند درب یخدون به اصطلاح امروزی ( یخچال)بروند و هر چه می خواهند بخورند ، پدربزرگی داشتم که با روحانیون تبریز معاشرت  داشت وقتی روحانیون برای دیدن پدربزرگم به منزلمان می آمدند بعد از رفتن آنها تنها فرصتی بود که ما به شیرینی ها حمله می کردیم.

دکتر در خصوص مراحل زندگی خود عنوان کرد: دانشگاه دندانپزشکی تهران قبول شدم و پس از اخذ تحصیلات به خدمت سربازی رفتم و بعد از خدمت، در سال1338 برای اخذ تخصص به امریکا سفر کردم .در امریکا صبح ها به دانشگاه می رفتم وشب ها کار می کردم ودر بیمارستان ،مرده هارا  با آسانسور جا به جا می کردم .سال 1342 با مدرک تخصصی دندانپزشکی از امریکا به ایران بازگشتم .حدود دو سال در ایران افتخاری کار کردم وبعد استادیار بخش پروتز شدم .دکتر در میان صحبتهایش برای گوشزد به جوانان  ذکر کرد: کار عار نیست بلکه بیکاری عیب است جوانان باید کار کنند،بعضی ها پر خوری می کنند وشکم گنده به گونه ای راه می‌روند.

علیخانی که مثالهای دکتر را به خود نزدیک دید با خنده گفت: چیزهایی که شما نام بردید را من دارم.

علیخانی  رو به دکتر گفت: ولی دندانپزشکان پول خیلی خوبی می گیرنا؟

دکتر در پاسخ گفت: این پول آفتابه خرج لحیمه، قیمت واردات محصولات بالاست.علیخانی که قانع نشده بود ،پرسید؟ اگرفردی به مطب شما مراجعه کند و بگوید پول ندارد شما چه اقدامی می کنید ؟

دکتر پاسخ داد: من از انسانهای مهم پول گرفتم ولی از رفتگر نگرفتم.

علیخانی که هنوز در فکر به کرسی نشاندن و اثبات حرف خودش بود و با پاسخ دکتر قانع نشده بود، پرسید: از آدم های مهم پول خوب گرفتی؟

که دکتر با جدیت کامل پاسخ داد حالا شما به ما تهمت نزنید، باید زحمت کشید تا زندگی شرافتمندانه داشته باشم.

و در پایان دکتر رو به علیخانی گفت: از سیمای پراز بشارت وپر انرژی شما خوشم آمد امیدوارم همیشه پر انرژی باشید.

علیخانی که در تمام مدت جز چند پرسش محو صحبتهای دکتر شده بود افزود: خیلی لطف کردید من هیچ حرفی نزدم و تنها شنونده بودم .پس از پخش پیام های بازرگانی دو مهمان دیگر روی صندلی های سفید رنگ ماه عسل قرار گرفتند.

مادر 80 ساله ،اهل روستاهای بوشهر بود و از سن ده سالگی تا این سن کار می کرد.هم اکنون هم به  خیاطی ،دامداری،کشاورزی مشغول بود.

طریقت پیمان با لقب  پهلوان خلیل عقاب مهمان دیگر برنامه بود.اوهم خاطرات دوران کودکی اش را اینگونه باز گو کرد: برادر بزرگم حسن دو ساله بود که من به دنیا آمدم ولی من خیلی ضعیف ولاغر بودم و مادرم من را دوست نداشت وبه من شیر نمی داد .برادرم خیلی شیطون بود  روزی در حوض خانه امان می افتد و می میرد بعد از مردن او من عزیز شدم .علیخانی از خلیل عقاب پرسید این خاطرات را چه کسی برای شما بازگو کرده؟

خلیل عقاب گفت: مادربزرگم؛

علیخانی که خنده اش گرفته بود، گفت: مادر بزرگتان چه زیر آبی از مادرتان زده ،خدا رحم کرد برادر بزرگتان از دنیا رفت وگرنه شما با زور و بازویی که داشتید چشماشو در می آوردید.

خلیل عقاب ادامه داد: خیلی شرور، عجیب و با قدرت بودم و در 37 کشور جهان نمایشات جهانی دادم و برای کشورم افتخار کسب کردم رمز موفقیتم هم ورزش،ایمان و خوراک سالم است این را باید جوانان ما بیاموزند و قلیان نکشند و به فکر سلامتی خودشان باشند .در این بین نوه ی پهلوان خلیل و سه فرزند مادر بوشهری به جمع مهمانان اضافه شدند.

خلیل عقاب تصریح کرد: همسرم پنج سال پیش تصادف کرد.

علیخانی از سر کنجکاوی پرسید قصد تجدید فراش داری؟

خلیل عقاب خیلی قاطع گفت بله؛

علیخانی که از پاسخ صریح مهمان جا خورده بود با تعجب و خنده گفت: یعنی تو سن 91 سالگی قصد ازدواج داری؟

خلیل عقاب با قیافه حق به جانب گفت: از نظر شما عیب داره؟ علیخانی که در واکنش به سخن و قاطعیت  خلیل عقاب مانده بود رو به مهمانان با اشاره دستانش پرسید از نظر شما عیب داره؟ دوباره با اشاره دستانش رو به عوامل پشت صحنه گفت از نظر شما دوستان عیب داره؟ بعد خودش خنده اش گرفت و افزود :خوب عیب نداره.

علیخانی رو به  نوه‌ی خلیل هم پرسید شما دوست دارید مادربزرگ جدید داشته باشید و با پاسخ مثبت نوه خلیل ، افزود: کسی هم جرات ندارد به شما چیزی بگوید.

خلیل عقاب در پایان صحبتهایش عنوان کرد: هم اکنون با فرزندانم کارهای سیرک را انجام می دهیم و یک سایت هم داریم و بعد افزود: اسپانسر هم داریم خلیل عقاب قصد نام بردن اسپانسرش را داشت  که  علیخانی از ترس مورد هدف قرار گرفتن  انتقادات تند برخی رسانه ها، بلافاصله  وسط حرف خلیل پرید و گفت دوباره الان متهم به حضور اسپانسرها در برنامه و گرفتن پول می‌شویم، لطفا نام اسپانسر را ذکر نکنید.

علیخانی در پایان خاطر نشان کرد : از همه‌ی شما عزیزان می خواهم تا به خاطر مردم غزه و تصاویر وحشتناک دعا کنید خیلی دردناک است امیدوارم با یک اتفاقات، درد تسکین یابد.

ماهتون عسل.

گزارش از: سمیه مردانی


انتهای پیام/ اس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۲:۲۶ ۲۷ تير ۱۳۹۳
سمیه خانم شما خیلی دقیق هستید کلمه به کلمه حرفایی که مجری زده را نوشتید لزومی نداره حرفای معمولی هم که مجری تو برنامه گفته رو بنویسی