آیت الله محی الدین حائری شیرازی عضو مجلس خبرگان رهبری درباره « سنت افطاری ساده» نوشت: افطار دادن هم از خودگذشتن است؛ همان طور که روزه دار باید زبان و دل او هم از گناه به دور باشد، افطار دادن هم باید از خودنمایی و تفاخر مبرّا و منزه باشد.

به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران؛ دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای امروز (دوشنبه) با یادآوری تاکیدات رهبر معظم انقلاب درباره «افطار ساده» یادداشتی از آیت الله حائری شیرازی درباره سنت افطاری ساده منتشر کرده است.
 
از جمله سنت های پسندیده ای که مدتی است در کشور ما رایج شده است، موضوع «افطاری ساده» است. رهبر معظم انقلاب نیز در خطبه های نماز عید فطر سال گذشته ضمن تاکید بر این سنت حسنه، خواستار توجه مردم به آن شدند: «یک سنت خوب هم امسال بیش از سال های دیگر دیده شد که خوب است مورد توجه قرار بگیرد و آن، افطاری دادن های ساده و بی پیرایه در مساجد و در خیابان ها بود در بیشتر شهرهای کشور - که بسیار کار شایسته ای است - در مقابل افطاری های مسرفانه ای که شنیده شد، دانسته شد که بعضی ها به بهانه افطار، حرکات و عمل مسرفانه انجام می دهند و به جای این که در ماه رمضان وسیله ای بشوند برای نزدیکی روحی به فقرا و مستمندان، با این عمل، با این حرکت، خود را در لذات جسمانی غرق می کنند.»
 
آیت الله محی الدین حائری شیرازی، عضو مجلس خبرگان رهبری در یادداشتی کوتاه به اهمیت این سنت و ارتباط آن با ایمان الهی می پردازد که در پی می آید:
 
رمضان -ماه خدا- مثل هر مسجد و بقاع متبرکه، حرم خداست ولی از نوع زمان. همان طور که شب و روز و جمله «حتی لیلة القدر» و سایر ایام و لیالی برجسته، حرم های زمانی خداوند ند. همان طور که گناه در خانه کعبه و مسجدالحرام و حرم مجازات سنگین دارد و عبادت، اجر عظیم، در حرم های زمانی چون جمعه و شب قدر نیز اجرها و زجرها مضاعف است.
 
چرا این همه بر سنت افطاری دادن تاکید شده؟ چرا سادگی افطار ولو با یک آب دادن و با یک عدد خرما و یا لقمه ای نان، افطار دادن پذیرفته شده است؟ در افطار ساده و بی تشریفات چه اثری است که در افطارهای رنگین و پر خرج نیست؟
 
مساله خود نخوردن و به دیگران خوراندن، یعنی روزه گرفتن و افطاردادن دو روی یک سکه اند. وقتی انسان خود را از خوردن و آشامیدن و امور دیگر بازمی دارد، خود را به خدای خود مرتبط می کند. فرمانِ روزه از خداست و انسان در حال روزه در اطاعت و ارتباط با خدای خویش است. اصولاً ایمان یعنی ارتباط. چه زیبا در داستان مادر موسی به این نکته اشاره شده است:« وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَی فَارِغًا إِن کَادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَی قَلْبِهَا لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» نزدیک بود مادر موسی وقتی فرزندش را در صندوق گذاشته و آب، صندوق او را می برد بگوید فرزندم! و همه چیز فاش شود، اگر نه این بود که قلب او را مرتبط کردیم تا به وعده ما مومن باشد و آن را باور داشته باشد. اگر ولی بود ایمان روشن است، این روشنی نتیجه ارتباط با دستگاه الهی است، چراغ برقی خانه ها هم با ارتباط با شبکه روشن است.
 
افطار دادن هم احیاء ارتباط انسان با خدا از طریق برادران و خواهران دینی است. همان طور که روزه از خودگذشتگی است و به خدا رسیدن و ارتباط با خدا، روشنی دل یعنی ایمان را هم تامین کرده است.
 
افطار دادن هم از خودگذشتن و به باورمندان خداوند پیوستن است، ارتباط با مرتبطین به خدا، ارتباط با خداوند است. گذشت از خود، هم در خودداری از خوردن و هم افطار دادن به دیگران است؛ ولی همان طور که روزه دار باید زبان و دل او هم از گناه به دور باشد، افطار دادن هم باید از خودنمایی و تفاخر مبرّا و منزه باشد.
 
همان طور که گناهان بازگشت به خودخواهی خویشتن است و روزه را آسیب می رساند، رنگین شدن افطاری، بازگشت به خودنمایی است و روح از خودگذشتگی افطار را می میراند.
 
چقدر خوب است هزینه های سنگین افطار برای سیران و بی نیازانِ کم شمار را به افطار دادن ساده به روزه داران پرشمار تبدیل کنیم. چه سود است در افطاری ای که اغنیاء در آن دعوت شده و محتاجان در ورود به آن ممنوع باشند؟

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار