به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" در مقالهای به قلم " تونی کارتالوچی" مینویسد: دولت بشار اسد در دمشق و ارتش عربی سوریه، پس از گذشت بیش از 3 سال جنگ ویران کننده، اقدام به بازگرداندن نظم به این کشور کردهاند. شهر حمص، یا بنا به گفته برخی «پایتخت انقلاب»، سرانجام توسط نیروهای دولتی باز پس گرفته شد و مردم در حال بازگشت به خانههای خود هستند. انتخابات اخیر که در سراسر سوریه و جوامع میهنباخته سوری در سراسر دنیا برگزار شد، حمایت گسترده مردم سوریه از دولت بشار اسد را به تصویر کشید.
*** تلاش مجله «تایم» برای توجیه حمایت مردم سوریه از بشار اسد
برای غرب، طفره رفتن از اعتراف به پیروزی دولت سوریه در این جنگ، بیش از پیش دشوار شده است. مجله «تایم» در مقاله اخیر خود با عنوان «در سوریه، پیروزی بر روی ویرانهها نوشته شده است»، اعتراف میکند که:
اسد، با به چالش کشیدن پیشبینیها در مورد اینکه وی مهره بعدی برای افتادن در سرازیری بهار عربی دیکتاتورهای منطقه خواهد بود، قویتر از همیشه در جای خود پابرجا است. ارتش وی که با پیوستن مبارزان حزب الله و کمکهای ایران و روسیه تقویت شده، با اقتدار کنترل یک کریدور استراتژیکی که دمشق، پایتخت این کشور را به ساحل متصل میکند، در اختیار گرفته است.
«تایم» سپس تلاش میکند تا حمایت مردم سوریه از دولت بشار اسد را به شیوه خود توجیه کند. این مجله در ادامه این مقاله مینویسد:
... تلفات وعوارض جنگ باعث شده که روز به روز مردم بیشتری به دولت روی آورند . این به خاطر حمایت آنها از بشار اسد نیست، بلکه به این خاطر است که آنها نومیدانه میخواهند به زندگی عادی خود بازگردند.
*** روایت غرب از جنگ سوریه، با آنچه که در واقعیت اتفاق افتاده و میافتد، مغایرت دارد
اما شاید بزرگترین تحریف آگاهانه تایم در مورد سوریه، در وهله نخست، علت و چگونگی بروز این جنگ است. مجله «تایم» در این مقاله ادعا میکند که:
برای گروههای شورشی و رهبران مخالف که در خارج از سوریه به سر میبرند، درگیر شدن گروههای افراطی در این جنگ، لکه ننگ تاسف آوری به شمار میرود. از نظر حکومت سوریه نیز این مسئله گواهی بر برنامهای خارجی برای بیثبات کردن سوریه است.
روایتی که مرتبا در تمام رسانههای غربی تکرار میشود، حاکی از آن است که آمریکا یک جنگ شکست خورده را به پایان میرساند. این روایت قبل از هر چیزی انحراف از روایت اصلی این جنگ و همچنین رویدادهای اثباتپذیر و غیرقابل انکار، مانند انتخابات سوریه و حمایت قاطع از دمشق را توجیه میکند. در مرحله بعد، تاریخ را مورد بازبینی قرار میدهد تا توضیح دهد که چرا و چگونه حوادث به گونهای متفاوت از آنچه که پیشبینی میشدند، به وقوع پیوستهاند. در حقیقت، روایت غرب از جنگ سوریه، با آنچه که در واقعیت اتفاق افتاده و میافتد، مغایرت دارد.
*** مقاله «سیمور هرش» در سال 2007 در مورد تلاش آمریکا و عربستان سعودی برای تضعیف ایران
برای اینکه ببینید مجله «تایمز» و دیگران چقدر با واقعیت فاصله دارند، و هنوز هم روایت جعلی خود را تکرار میکنند، لازم است که مقاله «سیمور هرش»، برنده جایزه «پولیتزر» که در سال 2007 در نشریه «نیویورکر»، به چاپ رسید را مرور کنیم، در این مقاله میخوانید:
دولت بوش، برای صدمه زدن به ایران، که جمعیت آن را عمدتا مردم شیعه تشکیل میدهد، تصمیم گرفته است که در عمل، روی اولویتهای خود در خاورمیانه تجدید نظر کند. دولت آمریکا با همکاری دولت عربستان سعودی، که دولتی سنی است، ماموریتهای مخفیانهای را با هدف تضعیف حزب الله، سازمان شیعهای که مورد حمایت ایران است، انجام میدهد. آمریکا همچنین در ماموریتهای مخفیانهای در ایران و کشور متحد آن سوریه نیز نقش دارد. یکی از پیامدهای جانبی این فعالیتها، تقویت گروههای افراطی سنی است که از دیدگاهی جنگ طلب پیروی میکند و دشمن آمریکا و حامی القاعده است.
*** با نسبت دادن جنگ سوریه به اوباما، سرمایه گذاران جنگ در غرب میتوانند برای ادامه قسمت بعدی برنامه امپریالیستی خود، از نفر بعدی که روی کار خواهد آمد، حمایت کنند
در ادامه گزارش 9 صفحهای «سیمور هرش» که 4 سال قبل از ظهور بهار عربی منتشر شد، به دقت و با جزئیات کامل توضیح داده شده است که چگونه غرب و متحدان منطقهای آن، از جمله اسرائیل و عربستان سعودی، با کمکهای مالی خود، گروههای افراطی مسلح را علیه حزب الله در داخل لبنان، و علیه دولت سوریه به صف کشیدهاند.
سومین و آخرین گامی که آمریکا به محض شکست در یک جنگ برمیدارد، آن است که مسئولیت این جنگ را به سیاستمداری یک بار مصرف ـــدر این مورد باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا ـــ نسبت دهد. بر همگان روشن است که تصمیم جنگ سوریه در طول دولت جورج بوش در اوایل سال 2007 اتخاذ شد، اما تحت نظارت اوباما به اجرا درآمد. اگر مسئولیت این جنگ به گردن اوباما انداخته شود، وقتی که دوره ریاستجمهوری وی تمام میشود و به تاریخ میپیوندد، سرمایه گذاران جنگ در غرب میتوانند برای ادامه قسمت بعدی برنامه امپریالیستی خود، از نفر بعدی که روی کار خواهد آمد، حمایت کنند.
*** به رغم شکست در جنگ سوریه، غرب همچنان به تامین سلاح و کمک به شبه نظامیان شورشی در داخل و در مرزهای سوریه ادامه میدهد
با این وجود، پیش از آنکه جنگ سوریه به طور کامل به دست فراموشی سپرده شود، آمریکا مطمئن خواهد شد که تا جایی که ممکن است، روند مصالحه و بازسازی برای دمشق دشوار شود. به رغم تمام مقاصد و اهداف و شکست در این جنگ، غرب همچنان به تامین سلاح و کمک به شبه نظامیان شورشی در داخل و در مرزهای سوریه ادامه میدهد. مجله «تایم» تقریبا از این موضوع که به رغم شکست «شورشیان»، سالها طول خواهد کشید که سوریه بتواند به شرایط عادی پیش از جنگ باز گردد، خوشحال است. این مجله مینویسد:
بشار اسد با وجود تمام ادعای غرورآمیز ناشی از پیروزی وی در انتخابات و جنگ حاضر، اداره کشوری را بر عهده گرفته است که در شرایط وخیمی از ویرانی و پریشانی به سر میبرد. آژانس کار و امداد سازمان ملل تخمین میزند که حتی اگر بلافاصله جنگ سوریه به پایان برسد، 30 سال طول میکشد تا اقتصاد این کشور ـــدرصورتیکه تولید ناخالص داخلی سالانه 5 درصد افزایش پیدا کند ــ به سطح پیش از 2010 برسد. بر اساس آمار دولت، قیمت کالاهای اساسی و مصرفی مانند غذا و سوخت 3 برابر شده است. نیمی از نیروی کار این کشور شغل خود را از دست دادهاند و بیش از نیمی از مردم این کشور در فقر زندگی میکنند.
*** دولت اوباما تلاش میکند که روند بازسازی در سوریه، به کندترین و دردناکترین شکل ممکن صورت بگیرد
در شرایطی که آمریکا و شرکای منطقهای آن هنوز به ارسال اسلحه و نیروهای مبارز به سوریه ادامه میدهند، برنامه دولت اوباما این است تا اطمینان حاصل کند که روند بازسازی در سوریه، به کندترین و دردناکترین شکل ممکن صورت بگیرد. در حقیقت، سیاستگذاران آمریکایی در موسسه بروکینز در یادداشتی که در سال 2012 با عنوان «گزینههای ارزیابی برای تغییر رژیم» متشر شد، اعتقاد دارند:
احتمال دارد که آمریکا حتی با علم به اینکه مخالفان سوری هرگز به قدرت کافی دست پیدا نخواهند کرد، همچنان به ارسال اسلحه برای مخالفان ادامه دهد و تا جایی که میتواند با این کار خود به اسد ضربه بزند. احتمال دیگر این است که آمریکا به این نتیجه برسد که هنوز ارزش این را دارد که حکومت بشار اسد را در جای خود نگه دارد و در عین حال که از هزینههای مداخله مستقیم اجتناب میکند، دشمن منطقهای خود را ضعیف نگه میدارد.
*** سیاستی که آمریکا و شرکای منطقهای آن در گذشته دنبال میکردند، اکنون با شکست مواجه شده است
با اینکه در سال 2012 برای گفتن این موضوع خیلی زود بود، اما اکنون بدون تردید میتوان گفت که سیاستی که آمریکا و شرکای منطقهای آن در گذشته دنبال میکردند، با شکست مواجه شده است. ارزیابی محافظه کارانه «تایم» در خصوص نابودی و ویرانی ای که این سیاست به بار آورده، بهایی است که مردم سوریه برای تمایل واشنگتن در «ضعیف نگه داشتن یک رقیب منطقهای» پرداختهاند.
ماهیت مزورانه و عمدی بیثبات کردن و نابودی سوریه، درس بزرگی است که مردم سوریه گرفتند و درسی است که سایر ملتها در سراسر جهان باید بگیرند تا از بروز سناریوهای مشابه در درون مرزهای خود جلوگیری کنند. هرچند شاید به نظر برسد که آمریکا در جنگ نیابتی خود شکست خورده است، اما باید بدانیم که مردم سوریه، برای این پیروزی هزینه سنگینی پرداخت کردهاند.
انتهای پیام/