او در دوم ماه ژانویه، از طریق "اس ام اس" (پیامک) خبردار شد که پسر سی سالۀ او که "نیکلا"* نام داشت، در بیست و دوم ماه دسامبر در یک حملۀ انتحاری در سوریه کشته شده است.
به نقل از رادیو فرانسه "ژان دانیل"، برادر کوچک هم که به دنبال نیکلا به سوریه رفته بود در همان اوایل، یعنی در ماه اوت (اگوست) کشته شد.
آنان در ماه مارس گذشته از راه اسپانیا و ترکیه به سوریه رفته بودند و به خانوادۀ خود گفته بودند که برای تعطیلات به تایلند میروند ولی در سوریه به احتمال زیاد وارد شبکۀ "حکومت اسلامی عراق و شام" شدهاند.
مادر این دو جوان معتقد است که پسران او آلت دست قرار گرفته و شستشوی مغزی شده بودند.
اگر فرهنگ کشته شدن در راه آزادی کشور یا وطن پرستی در جاهای غیر مسلمان دنیا هم دیده شود اما فرهنگ جهاد و کشته شدن در راه خدا برای احیای دین خدا در میان غیر مسلمانان وجود ندارد.
به راستی کسانی که از کشورهای غیرمسلمان به سوریه برای جهاد می روند آیا از جهاد چیزی می دانند و می فهمند که یه خاطر جهاد به آنجا بروند؟ یا اینکه موضوع را باید از یک طرف در شستشوی مغزی و تراشیدن اهداف در ذهن آنان و از طرف دیگردست مزدهای بسیار بالا برای هر روز جنگیدن که یک ماه آن می تواند در زندگی انسان تحول مادی مهمی ایجاد کند دنبال کرد؟
البته معلوم است که این بودجه را چه دولت ها و چه کسانی تأمین می کنند؟