مملکت ما این همه برای تربیت مهندسین خود هزینه نمی‌کند تا صرفا مجیزگوی تکنولوژی دیگران را پرورش داده باشد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران ؛ سال‌ها پیش که ویراستار ماهنامه‌ای تخصصی در حوزه تکنولوژی بودم عموما ناچار می‌شدم به جای ویرایش، مطالب را کلا دوباره بازنویسی کنم چون بی‌بهرگی آن آقایان اصحاب فن و تکنولوژی از ادبیات مادری‌شان تا بدان حد بود که...




ضمن همین بازنویسی‌ها هراز گاهی ذهنیتی از خودم را به خورد مطلب آن بزرگواران می‌دادم که معمولا چون ربطی به بحث فنی آن یادداشت یا خبر نداشت صدای کسی در نمی‌آمد اما یک بار شاید تهور بیش از حد به خرج دادم و مطلبی –راجع به گیم‌نت- را با این جمله تمام کردم که ( فرهنگ از نان شب هم واجب‌تر است) و همین شد که این دفعه صدای خیلی‌ها درآمد!

هیچ چیز از بحث فنی آن یادداشت کم نشده بود اما با این حال، هم نویسنده، هم سردبیر و هم حتی مدیر مسئول نشریه از من کلی شاکی شدند.

حتی در جلسه هیئت تحریریه این جمله مطرح شد و سر آن بحثی مفصل درافتاد.

من گفتم که هیچ چیز از ماهیت فنی یادداشت اصلی کم نشده، پس چرا اعتراض می‌کنید؟ و جوابی گرفتم که جالب بود!

قیافه آقای مدیر مسئول هنوز یادم هست که انگار به یک گناهکار نگاه می‌کرد و در جواب چنین سوالی با لحنی غضب گرفته حرف دل همه آن آدم‌ها را صاف و پوست کنده توی صورتم کوبید؛

(کی گفته فرهنگ از نان شب واجبتره؟ مگه فرهنگ واسه کسی نون و آب می‌شه؟)

فکر می‌کنم آقای مدیر مسئول اگر ذره‌ای بیشتر از این صراحت لهجه به خرج می‌داد صاف می‌گفت که (ما اومدیم اینجا تا به‌به و چه‌چه تکنولوژی دیگران رو توی نشریمون بگیم  نه اینکه درباره فرهنگ حرف بزنیم).

در حقیقت اعتراض آن دوستان این نبود که چرا جمله‌ای فرهنگی را در نشریه‌ای فنی گفتی، بلکه مشکل آنها دقیقا سر قبول نداشتن این جمله بود.

به هر حال حالا سال‌ها از این قضیه گذشته اما من هنوز سر حرفم هستم.

بله، فرهنگ از نان شب هم واجب‌تر است.

آقای مدیر مسئول – که امیدوارم این یادداشت را بخوانید- لطفا نگاه کنید به ژاپن که بعد از جنگ جهانگیر دوم کلا پودر شده بود اما فرهنگ تلاش در سایه یک ملت باوری امیدوارانه توانست آن خرابه مغلوبه را طی چند سال به غول الکترونیک دنیا تبدیل کند.


اگر مردم ژاپن فرهنگ نشستن و غصه خوردن را افکت زندگی‌شان کرده بودند الان کشورشان چیزی بود در ردیف گینه بیسائو یا زامبیا.

یا بیایید و به آلمان نگاه کنید که بعد از همان جنگ اگر در آن هر نُه زن با یک مرد ازدواج می‌کردند تازه بالانس اجتماعی برقرار می‌شد و مؤنثی بی‌شوهر نمی‌ماند.

چنین کشور زمین‌گیر و ویران شده‌ای هم با فرهنگ اعتماد به نفس بود که دوباره به اوج تکنولوژی و ثروت رسید.

این مثال‌ها درباره همان کشورهایی است که شما مرتب با هر خبر از تکنولوژی آنها در بهت فرو می‌رفتید و البته آنها با فرهنگ بود که به این تکنولوژی رسیدند.

مدرک مهندسی به چه درد می‌خورد وقتی کسی از مهندس بودن فقط همین گیرش آمده که نسبت به بقیه بیشتر می‌تواند پیشرفت کشورهای صنعتی را درک کند و در بهت برود؟

مملکت ما این همه برای تربیت مهندسین خود هزینه نمی‌کند تا صرفا مجیزگوی تکنولوژی دیگران را پرورش داده باشد.

آقای مدیر مسئول! اگر این فرهنگ ملت‌باورانه نهادینه شده بود که باید پرچم اقتدارمان را بر چکاد ارتفاعات جهان بکوبیم و اگر غرور صادق، نقطه‌ عزیمت ما در حرکت فرهنگی‌مان بود و منشا اعمال همه قرار می‌گرفت الان در جاهای دیگر دنیا مردم توی ماهنامه‌ها و روزنامه‌ها و سایت‌هایشان اخبار علمی شما را می‌خواندند و در بهت فرو می‌رفتند.

اما وقتی عده‌ای ( به اصطلاح مهندس) این قدر الینه شده‌ باشند که علی‌رغم تسلط مفتخرانه‌‌‌‌‌شان زبان‌های فرنگی با ادبیات مملکت خود کاملا بیگانه هستند و حتی نگارش دو خط مطلب ساده هم به زبان فارسی از آنها برنمی‌آید و در یک کلام وقتی ما اینقدر خودمان را قبول نداریم و در عوض دیگران را قبول داریم، لابد یعنی باید تا ابد مجیزگوی ژاپن و آلمان و ... باقی بمانیم.

فردوسی فقط به درد این نمی‌خورد که سوژه‌ای برای مجسمه‌سازهای شهرداری دست و پا کند و مشکل پیداکردن نام برای یکی از میادین پایتخت به برکتش حل شود.

فردوسی پیشکسوتی تاریخی است در تلاش برای باورپذیر کردن فرهنگی خودباورانه.

تا قبل از فردوسی ما ابن‌سینا هم نداشتیم، ابوریحان و ذکریای رازی و بیرونی و جرجانی و غیاث‌الدین جمشید و ... هم نبودند اما بعد از غرور صادقی که این مرد بزرگ فرهنگی به جامعه نخبگی در ایران آن روزها تزریق کرد تمام این مفاخر علمی پا به عرصه گذاشتند.

الان چند قرنی می‌شود که ما در مسابقه پیشرفت عقب افتاده‌ایم و طی همین مدت هم کم نداشته‌ایم کسانی را که مرتب مجیزگوی فناوری دیگران بوده‌اند و کم نبوده اینکه خیلی از همان‌ها فرهنگ را خرد گرفته‌اند و این عنصر مؤثر توسط آنها بی‌اهمیت تلقی شده اما امسال را بزرگان مملکت به نام فرهنگ نام نهاد‌ه‌اند و همین نام‌گذاری مجال را به دست امثال من می‌دهد که در هر مقالی یک یا چند بار دیگر بگوییم؛

بله، فرهنگ از نان شب هم واجب‌تر است.


میلاد جلیل‌زاده


انتهای پیام/
برچسب ها: ماهنامه ، تکنولوژی ، فرهنگ
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۵۱ ۱۶ فروردين ۱۳۹۳
احسنت
آخرین اخبار