*** قدمت موسيقي لرستان
بر اساس کاوشهای باستانشناسی در مناطق لرنشین، تصویری از رقص و پایکوبی بر قطعهای سفالی به دست آمده که قدمت موسیقی در این منطقه را به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح رقم میزند.همچنین از آثار و شواهد به دست آمده در این مناطق تصاویری از آلات موسیقی دوران مانند شیپور و تنبور بر روی ظروف نقره وجود دارد که حاکی از رواج موسیقی نزد این قوم در عهد ساسانی است. امروزه نیز برخی از نغمههای باستانی در قالب مقامهای موسیقی قومی باقی ماندهاست. البته توالی و ترتیب به هنگام اجرای رقص صورت میگرفت و در صورت دیدن سواران، مقامهای موسیقی رقص قطع میگردید و به اجرای مقامهای سوارکاری(موسیقی رزمی) میپرداختند. مثلاً اگر مقام هل پرکه در حال اجرا بود، با دیدن سواران مقام نقاره نواخته میشد که در ابتدای مقامهای موسیقی سوارکاری است. در مناطق لر نشین توالی و ترتیب موسیقی غنایی بدین گونهاست:سنگین سما، دوپا، سه پا، شانه شکی، گاه ضمن اجرای این مقامها، مقامهای دیگری مانن شیرین و خسرو، و سارو خوانی نیز اجرا میشود.
از ترانههای مشهور قوم لر میتوان به قدم خیر، رنگینه، کش طلا(کفش طلا)، صنم گل و هالو گنم خر اشاره نمود. موسیقی و ترانههای حماسی در قوم لر در دو جهت عمل نمودهاند. تشویق ایلات و عشایر به شرکت و حضور در میادین نبرد(مانند ترانه دایه دایه) و حفظ و زنده نگهداشتن یاد برخی از شخصیتهای حماسی قوم لر در دو بخش بیکلام، مانند مقامهای سحری، نقاره، شاره را، یا با کلام، مانند ترانههای دایه دایه، جنگ لر وکرمی اجرا میشود. از هنرمندان قوم لر نجفقلی میرزایی، علیرضا حسین خانی و پیرولی کریمی را میتوان نام برد.
موسیقی سوگواری: بیانگر مراحل مختلف عزاداری و سنتهای رایج آن در لرستان است. این موسیقی نیز به صورت بیکلام(مانند مقامهای سحری، پاکتلی، چمری) و با کلام(مانند مراسم راراپیشکوه، راراشتکوه، راراشیرازی یا دنگ دال در مناطق مختلف بختیاری) اجرا میشود.
*** بخش هاي موسيقي "لري"
هم اکنون موسیقی لری در قالب ترانه به هفت بخش تقسیم میشود که عبارتند از موسیقی و ترانههای غنایی و عاشقانه، موسبقی و ترانههای حماسه رزمی، موسیقی و ترانههای سوگواری، موسیقی و ترانههای فصول، موسیقی و ترانههای کار، موسیقی و ترانههای طنز و سرودهای مذهبی.
1. موسیقی و ترانههای غنایی و عاشقانه: شامل ترانهها و آهنگهایی است در وصال یا فراق معشوق مانند ترانههای هی لو، بینا بینا، کیودار یا نغمههای شیرین و خسرو، ساری خوانی، میربگی(میرونه) و دهها ترانه دیگر که در مقامهای مختلف موسیقی لری اجرا میگردد.
2. موسبقی و ترانههای حماسه رزمی: این سرودها بیانگر ارزشهای حماسی و رزمی جنگاوران در میان ایل هستند. مانند جنگ لرو، دایه دایه و یا مقامهای موسیقی بدون کلام که در رزمگاه و مسابقه به کار رفتهاند، مانند جنگه را، سوارهو و نقاره.
3. موسیقی و ترانههای سوگواری: این موسیقی بیشتر جنبه آیینی داشتهاست و در مواقع سوگواری از روزگار کهن تا کنون کاربرد فراوانی دارد، مانند چمری یا سایر مقامها، از جمله، سحری، پاکتلی، شیونی و دهها مقام دیگر.
4. موسیقی و ترانههای فصول: موسیقی و ترانههای ویژه فصول مختلف مانند برزه کوهی، ماله ژیری، کوچ بارو.
5. موسیقی و ترانههای کار: به منظور سهولت و تسریع در کار مردان و زنان ایلاتی، این ترانهها به صورت فردی یا دسته جمعی خوانده میشود، مانند ترانههای گلدرو(برزیگری)، هوله(خرمن کوبی)، مشک زنی، شیردوشی و چوپانی.
6. موسیقی و ترانههای طنز: این ترانهها اغلب به صورت فی البداهه در هجو شخص یا موضوع یا مکانی سروده شده و برخی اوقات نیز با حرکات نمایشی طنز آلود فرد یا افرادی همراه بودهاست.
7. سرودهای مذهبی: بر اساس کلامهای یارسان(از سرودههای اهل حق)بوده، جنبه عرفانی و اعتقادی آن بسیار عمیق است. مانند ضامن آهو، سرای خاموشان(شهر بیصدا) و دوازده کلام یاری..
قوم لر به ویژه در منطقه لرستان نسبت به سایر اقوام بیشترین بهره را از دستگاه ماهور بردهاند. آمیختگی فرهنگی با این دستگاه سبب ایجاد گوشه شیرین خسرو در ماهور شده است. چنین گوشهای در موسیقی سنتی ایران در دستگاه شور وجود دارد و اجرای این گوشه در دستگاه ماهور، منحصر به قوم لر است. در مناطق بختیاری تشمالها افرادی هستند که به اجرای موسیقی اشتغال دارند. نغمههای این ناحیه معمولاً در دستگاه شور نواخته میشود و در قالب اشعار غزل گونه و عاشقانه، گاهی شرح زندگی قوم و ایل و گاه در قالب لالاییهای مادرانه متجلی میشوند. نغمههای فراوانی، از جمله علی سونه لری یا شیرین خسرو وجود دارند که دارای ریتم آزاد هستند.
ساز کمانچه به عنوان ساز رسمی مردم لر ایفای نقش میکند. نحوه نوازندگی و ایجاد ویبراسیونها توسط نوازندگان محلی باعث میگردد نوعی لهجه خاص مربوط به این قوم در ملودیها طنین بیندازد. این لهجه ملودیک ناشی از اجرای زینتهای خاص توسط نوازندگان و تاکید بر فواصلی است که با آنچه مبنای فواصل موسیقی غربی است، تفاوت دارد. همچنین در بسیاری از قسمتها شروع از درجه دوم (نت ر) است و در مواردی ایست قطعات نیز بر این درجه استوار است که باعث تفاوتهایی در نحوه بیان با دستگاه ماهور در ردیف میگردد. ملودیها در سه بخش باستانی(شامل کلامها)، روستایی(همراه با دوزله و دهل) و شهری(همراه با کمانچه و گاه در کنار سایر سازها) قرار میگیرند. فواصل موسیقی باستانی با تفاوتهایی اندکی منطبق بر فواصل موسیقی تنبوری در قوم کرد است. از جمله این نغمههای باستانی میتوان به مقامهای سحری، هوره و چمری اشاره نمود.
بعضی از ترانهها در ابتدا با سکوت(ضد ضرب)همراه هستند، این مطلب به عنوان نقطه اشتراک با موسیقی کردی مطرح است.ترانهها مانند سنت رایج در ترانههای محلی سایر نواحی، از دو جمله (فراز و فرود)و گاه از یک جمله تشکیل یافتهاند. و معمولاً بیت واحدی از کلام در هر ترانه وجود دارد که مانند ترجیع بند تکرای میگردد، عموماً ترانهها با انتخاب کلمهای از این بیت نامگذاری میشوند، مشابه این مورد در ترانههای قوم کرد وجود دارد.در ترانهها همواره از کلماتی مانند هه، خدا، اری و عزیزم استفاده میشود که این کلمات در پیوند و تطبیق هجاهای شعر و موسیقی ایفای نقش میکنند.
معمولاً در پایان هر ترانه نوازندگان قطعهای ضربی با ریتم ۴/۲ مینوازند.این مورد نیز در موسیقی مردم کرد وجود دارد.از اشعار هجایی و بیتهای تکراری در ترانها (نسبت به قوم کرد)کمتر استفاده میگرد به ویژه در ترانههایی که برای مردم لر شناخته شده هستند.در اجرای موسیقی نوعی لهجه خاص (لری)توسط نوازندگان کمانچه القا میشود که تاکیدی بر هویت ملودیک موسیقی در این قوم میباشد.
قسمت اعظم ترانههای قوم لر به ویژه در منطقه لرستان در دستگاه ماهور ساخته شدهاند این ساختهها با حسن سلحشوری و روحیه حماسی مردمان این منطق منطبق است.هر اندازه موسیقی منطقه لرستان به موسیقی کردی نزدیک است به همان نسبت موسیقی مناطق بختیاری با موسیقی نواحی فارس و جنوبی ایران سنخیت دارد.
*** چهره هاي شاخص موسيقي لرستان
از چهره های شاخص این عرصه میتوان به اساتیدی چون:شادروان همت علی سالم ، شادروان پیرولی کریمی ،شادروان علیرضا حسین خانی، قوچعلی راج ، شادروان شامیرزا مرادی ، علی اکبر شکارچی ،شادروان رضا سقایی ، محمد میرزاوندی , فرج علیپور ، ایرج رحمانپور ، سیف الدین آشتیانی ، محمد باجلاوند ، همت علی رضایی , بهمن اسکینی , حشمت رجب زاده اشاره کرد.
ترانه "دایه دایه" مشهورترین و پرآوازه ترین سرودهٔ لری در مقام "سه پا" بوده که امروز مرزهای لرستان را درهم نوردیده و بیشتر موسیقیدانان و مردم کشور با این تصنیف قدیمی آشنائی کامل دارند. "دایه دایه" به مرور زمان بارها توسط آهنگسازان محلی و ایرانی بازسازی و تنظیم شده است.ریشهٔ این سرود حماسی لری طبق اسناد و روایت ها بدین صورت است:
نازی خانم بیرانوند مادر فاضل اسدخان از زنان متهور بود و در شعر دایه دایه درباره ی نازی خانم دیگری نیز ذکری به میان آمده است. فرزندان هردو نازی خانم از شجاعان زمان خود بودند. نازی خانم دیگر دختر حاج عالیخان سگوند و همسر علیمردان خان فیلی بود. این تصنیف دایه دایه درباره ی پسرش محمدخان گفته شده است.
ین تصنیف نیز یک بار توسط رضا سقایی اجرا شد. سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همایش مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر کشور، دربارهٔ این تصنیف گفتمرحوم سقائی با خلق این اثر ارزشمند و حماسی، روح ایثار و از خودگذشتگی را در بین مردم و رزمندگان اسلام ایجاد کرد.
سرنا (یا سورْنا) نام ساز بادی باستانی ایرانی است که از چوب ساخته میشود.سُرنا و کَرنا هر دو به معنی بوق و با لغت "Horn" در انگلیسی از یک ریشه میباشند. در اصل در میان اقوامی که زبان هندواروپائی اولیه را صحبت میکردند این ساز به علت اینکه از شاخ حیوانات ساخته میشد به این اسم نامیده شده.البته سُرنای کنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفته تر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی به شمار میآید.
دهل نام یکی از سازهای کوبهای موسیقی است. دهل طبلی بزرگ و دورویهای که هر دو طرف آن پوستی از گاو یا گاومیش دارد، است. در متنهای مختلف نام آن، داول، تاول و داوول آمده است.
کمانچه یکی از سازهای ایرانی و موسیقی خاور زمین است.این ساز علاوه بر شکم، دسته و سر، در انتهای تحتانی ساز پایه نیز دارد که روی زمین یا زانوی نوازنده قرار می گیرد. کمانچه لری یا تال سازی است که به کمانچه متداول در موسیقی سنتی شباهتهای فراوانی دارد اما دو ویژگی آن را از کمانچه سنتی مجزا میسازد. اولین ویژگی مربوط به کاسیه این ساز است که برخلاف کمانچه سنتی بسته و یک تکه نیست بلکه انتهای آن باز، شکلش تا حدودی مخروطی و درون کاسه و زیر پوست قابل مشاهده میباشد. به همین دلیل آن را کمانچه پشت باز نیز میگویند.
دومین ویژگی در حفظ سنت کهن تعداد سیمها در این ساز است. از دوران باستان تا عهد قاجار کمانچه دارای سه سیم بود، اما پس از ورود ویولن به ایران کمانچه نوازان به تقلید سیم چهارمی بر کمانچه افزودند.کمانچه موسیقی سنتی امروزه دارای چهار سیم میباشد. شایان ذکر است که در موسیقی کردی از این کمانچه استفاده نمیشود و با وجود وجوه اشتراک میان این دو موسیقی کمانچه پشت باز فقط به عنوان ساز انحصاری مردم لر مطرح است.
تمبک یکی از سازهای کوبهای پوستی است و از نظر سازشناسی جزء طبلهای جامشکل محسوب میشود که از این خانواده میتوان به سازهای مشابه مانند داربوکا در کشورهای عربی و ترکیه و همچنین زیربغلی در افغانستان اشاره کرد.
تنبور یکی از سازهای زهی است که در آن سیمها از روی دستهای بلند و کاسهای
عبور کردهاست و با ضربه انگشتان به صدا درمیآید.امروزه از تنبور میتوان به ساز
محلی با دستهای بلندتر و کاسهای بزرگتر و منحنی تر از سهتار دارای دو یا سه سیم و چهارده پرده که به فاصله اکتاو در ساز پردهبندی شده، تعبیر نمود. ویژگیهای اجرایی آن
در دوتار مشهود نیست. تنبور را با پنجه نوازند و این خود
دلیلی است بر ارتباط خانوادگی تنبور و دوتار محلی و سهتار که آنها نیز با انگشت
(ناخن) به صدا در میآیند.
انتهای پیام