به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ این روزها اوکراین بحرانی دیگر را تجربه میکند. "کیف" پایتخت این کشور صحنه درگیریها میان مخالفان دولت و نیروهای پلیس بود تا اینکه در نهایت روز شنبه طی یک شبه کودتای خیابانی پایتخت رسما به دست مخالفان دولت این کشور افتاد، به طوری که رئیس جمهور این کشور "یانوکوویچ" کاخ ریاست جمهوری را ترک کرد و راه "خارکیف" در شرق اوکراین را در پیش گرفت.
در این میان نیروهای امنیتی و پلیس کیف به مخالفان پیوستند و آنانی که همچنان به رئیس جمهور وفادار مانده بودند، از کیف عقب نشینی کردند.
در همین اثنا پارلمان اوکراین که به واسطه خروج نمایندگان طرفدار دولت جولانگاه نمایندگان مخالف دولت شده است، حکم به عزل رئیس جمهور "یانوکوویچ" داد. وزیر کشور "زاخارشنکو" اخراج شد و "یولیا تیموشنکو" نخست وزیر سابق این کشور از زندان آزاد شد.
بحران اوکراین زمانی آغاز شد که یانوکوویچ از امضای توافقنامه همکاری با اتحادیه اروپا خودداری کرد و آن را برخلاف منافع کشور دانست.
غرب و دخالت در اوکراینغرب نیز که فرصت جدیدی برای مداخله در اوکراین یافته بود، با تمام قدرت وارد صحنه شد. به گزارش خبرگزاری راشا تودی (RT)؛ از اوایل سال جدید میلادی رهبران غربی و متخصصان کودتاهای رنگی همچون سناتور جمهوریخواه "جان مک کین"، سناتور دمکرات "مورفی" از آمریکا، "کاچینسکی" نخست وزیر قبلی لهستان، "میخائیل ساکاشویلی" رئیس جمهور غرب گرای قبلی گرجستان که هر یک در طراحی و برنامه ریزی برای کودتاهای رنگی ید طولایی دارند، در میان مخالفان و معترضان به دولت حضور یافتند و آنها را به ادامه اعتراضات ترغیب کردند و از روندی که معترضان در پیش گرفتند ابراز خرسندی نمودند.
در اقدامی مشابه، "مارتین شولتز" رئیس پارلمان اروپا مقامات اوکراین را تهدید به صدور قطعنامه کرد. وی در گفتگو با "نشریه بیلد" آلمان مدعی شد، کسانی که دست به خشونت علیه مردم خود میزنند، آخرین بقایای اعتماد مردم به خود را از دست میدهند و در ادامه مقامات اوکراین را به مسدود کردن حسابهای بانکی و اعمال محدودیت سفر تهدید کردند.
اما صحبتهای اخیر معاون سابق خزانه داری آمریکا درباره کمکهای غرب و علی الخصوص آمریکا به اغتشاش گران بر نظریه دخالت غرب صحه میگذارد.
"پال کریگ رابرتز" معاون سابق وزارت خزانه داری آمریکا و ویراستار و خبرنگار سابق "وال استریت ژورنال" در اظهاراتی با بیان اینکه تظاهرات در غرب اوکراین را "سازمان سیا"، "وزارت خارجه آمریکا" و "سازمانهای غیر دولتی تحت حمایت مالی واشنگتن" و "اتحادیه اروپا" مدیریت میکنند، پرده از دخالتهای غرب در حوادث اخیر اوکراین بر میدارد و ردپای عوامل آنان را در اوکراین بیش از پیش نمایان میسازد.
وی با اشاره به سخنان "ویکتوریا نولاند" مشاور وزیر خارجه آمریکا در امور اروپا و اوراسیا در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۱۳ مبنی بر سرمایه گذاری ۵ میلیارد دلاری آمریکا در اغتشاشات اوکراین میافزاید؛ دقت کنید که این بحران عمدتا در غرب اوکراین جریان دارد، جایی که جمعیت روسها کمتر است و تصور ظلم روسیه بیشتر رواج دارد.
اشغال پارلمان، ترک کاخ ریاست جمهوری توسط "یانوکوویچ" و آزادی "تیموشنکو" شاید این تصور را ایجاد کند که ظاهرا ماجرا پایان یافته است و پیروزی زودرس نصیب معترضان و حامیان غربیشان گشته، اما سیل حوادث و درگیریهای اخیر در میدان استقلال کیف جایی که "یولیا تیموشنکو" بعد از آزادی از زندان در آن معترضان را که به زعم وی هوادار وی بودند تشویق به ادامه مبارزه کرد، نشان میدهد که این تازه آغاز ماجرای اوکراین است.
اوکراین کشوری است که متشکل از دو بخش غربی و شرقی است. بخش غربی که اغلب خود را زخم خورده از تصفیهها و خشونتهای دوران استالین میدانند و تمایل به غرب دارند و بخش شرقی که روس تبارها در آن ساکن هستند، تمایل بیشتری به جانب روسیه دارند؛ بخش غربی که از نظر اقتصادی کمتر توسعه یافته و بخش شرقی که بخش اعظم صنایع و انرژی اوکراین را تامین میکند.
دراین میان نگاهی به عملکرد روسیه در قبال دخالت غرب در حیاط خلوت خود نشان میدهد که پوتین در برابر دخالتهای غرب در اوکراین آرام نخواهد نشست، چنانکه در برابر زیادهخواهیهای گرجستان و غرب ایستاد.
به گزارش نیویورکر، جنگی که در اوکراین آغاز شده است اما بسیار متفاوت است از آنچه در "آبخازیا" و "اوسیتیای جنوبی" رخ داد. فارین پالیسی مینویسد؛ همسان بودن قدرتهای غرب و روسیه در این جنگ نیابتی موجب میگردد دست آخر آنچه حاصل خواهد آمد، یک دومینو در قلب اروپا جایی که طبق نظریه مکیندر (نظریهپرداز انگلیسی) سرزمین قلب جهان (Heart land) نام گرفته است و دست یافتن به سرزمین قلب سلطه بر جهان را درپی خواهد داشت. بنابراین گزارش، باتوجه به آنچه در رابطه با مناطق غربی و شرقی اوکراین گفته شد، تجزیه اوکراین به نواحی غربی و شرقی بیشتر به نفع روسیه خواهد بود، چرا که اوکراین شرقی صنعتیتر است و بخش اعظم کشاورزی اوکراین و انرژی این کشور در این بخش متمرکز است.
در مقابل، آنچه غرب به آن دست مییابد بخشی از اوکراین خواهد بود که گرفتار مشکلات و معضلات ناشی از عدم رشد اقتصادی و نبود منابع غذایی و انرژی است که باری خواهد بود بر دوش اتحادیه ارواپا و مهمان ناخوانده آمریکایی.
به گزارش رویترز، در واقع رویکرد غرب در مواجهه با موضع فعلی روسیه در اوکراین میتوان اینگونه توضیح دادکه طی چند سال اخیر غرب که تقابل با روسیه را درصحنههای مختلف بین المللی واگذار کرده و متحمل شکست شده بود، مداخله در اوکراین را تعیین کننده یافت.
شکست کودتای نارنجی در اوکراین نه تنها هدررفت سرمایه گذاری غرب در اوکراین بود، بلکه پرستیژ غرب در عرصه بین الملل را نیز زیرسوال برد.
از طرفی ناکامیهای غرب در مسئله سوریه که موضع قاطع روسیه دلیل عمده آن است، به این مسئله دامن میزد، بنابراین غرب اوکراین را جبههای میدید که فرصت تلافی و جبران شکست و التیام زخمهای گذشته را میداد.
چالشهای روابط خارجی روسیه و غرب به سرکردگی آمریکا در تحولات اخیر جهان چون؛ تحولات اخیر خاورمیانه، مقاومت روسیه در سوریه در برابر افزون طلبی آمریکا، حمایت روسیه از ایران در مسئله هستهای و حال در اوکراین همه و همه یادآور دوران جنگ سرد بین مسکو و واشنگتن است.
باید منتظر ماند و دید سیر تحولات در اوکراین در نهایت به کدام سو خواهد رفت و آیا باید منتظر "دیوار برلین" جدید در قلب اروپا بین روسیه و غرب باشیم؟
سید احمد موسویانتهای پیام/