دولت امپریالیستی آمریکا از زمان فروپاشی شوروی سابق، بیش از دو دهه است که راهبرد تضعیف و انزوای روسیه را در پیش گرفته و به حمایت از انقلاب‌های(کودتاهای) رنگی در جمهوری‌های سابق شوروی روی آورده است. ولی روسیه به این نتیجه رسیده است که می‌تواند سیاست‌های توطئه‌آمیز بلوک غرب را نقش برآب کند.

بدون تردید بعد از سوریه، کشورهای اوکراین و ونزوئلا به میدان تسویه حساب‌ها بین آمریکا و روسیه تبدیل شده اند. روسیه با سیاست محکم و مواضع قاطعی که در عرصه بین المللی در حمایت از دولت و نظام سوریه اتخاذ کرد توانست جایگاه خود را به عنوان یک کشور قدرتمند و موثر در عرصه بین‌المللی اثبات کند. سیاست‌های درستی که ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه و دستگاه دیپلماسی وی توانست در قبال سوریه و برخی دیگر از موضوعات بین‌المللی کسب کند به مذاق رقبای غربی وی اصلا خوش نیامد. بنابراین این رقبا تصمیم گرفتند آبروی از دست رفته را به هر بهایی که شده تا حدودی بازگردانند. در این گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به این تلاشهای غرب می‌پردازیم: 


پوتین سال گذشته برای پنجمین سال پیاپی به عنوان مرد سال روسیه انتخاب شد. روزنامه انگلیسی " تایمز 8� که اتحادیه روسیه نقش خود را همانند اتحادیه جماهیر شوروی سابق در معادلات بین المللی به دست آورده است و به آمریکا اجازه نخواهد داد در میدانهای ثانوی یا اصلی ایفای نقش کند و حتی این قدر�9�‌های غربی چندان علاقه ای به روسیه و رهبر آن ندارند ولی سال گذشته بارها و بارها از وی به عنوان یک شخصیت بانفوذ و سیاستمدار قدرتمند در عرصه بین المللی یاد کردند. به نظر می رسد که نگرش ایدئولوژیک وی و توانمندی حرفه ای او در عرصه بین المللی باعث شده است رسانه‌ها و مراکز تحقیقاتی و نظرسنجی غربی معاند به رغم میل باطنی نتوانند آن را نادیده بگیرند. معیار اصلی انتخاب مرد سال بسیار ساده بود فردی که بیشترین تاثیر در تحولات سال را داشته است. علاوه بر سوریه، روسیه دستاوردهای سیاسی دیگری نیز در کارنامه سیاسی خود دارد و یکی از این دستاوردها برگزاری موفقیت آمیز نشست گروه بیست در مسکو بود. روسیه در حال برگزاری نشست گروه هشت در سال 2014  نیز است. روسیه توانست بعد از آن که اوکراین سال های متمادی در خدمت غربی ها بود ، جناح موافق با خود را در این کشور بر سر کار آورد. بنابراین تعجب‌آور نیست که پوتین به عنوان یکی از رهبران برتر جهانی معرفی شود. 


روسیه به ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان امنیت ملی ایالات متحده، پناهندگی داد. اسنودن این امکان را به جهانیان داد تا آنها با روش کار سازمان های اطلاعاتی غربی آشنا شوند، کسانی که کوچکترین احترامی به دموکراسی و حقوق بشر قائل نیستند. روسیه  در تلاش برای به اثبات رساندن این حقیقت است که اتحادیه روسیه نقش خود را همانند اتحادیه جماهیر شوروی سابق در معادلات بین المللی به دست آورده است و به آمریکا اجازه نخواهد داد در میدانهای ثانوی یا اصلی ایفای نقش کند و حتی این قدرت را دارد تا در زمینه‌های حیاتی آمریکا ایفای نقش کند. 

***  دولت امپریالیستی آمریکا در فکر راه‌اندازی کودتای رنگی دیگری در اوکراین
دولت امپریالیستی آمریکا از زمان فروپاشی شوروی سابق در سال 1991 ، بیش از دو دهه است که راهبرد تضعیف و انزوای روسیه را در پیش گرفته و به حمایت از انقلاب‌های(کودتاهای) رنگی در جمهوری‌های سابق شوروی روی آورده است. ولی روسیه به این نتیجه رسیده است که می‌تواند سیاست‌های توطئه‌آمیز بلوک غرب را نقش برآب کند. پوتین تلاش می‌کند مناطق تحت نفود اتحادیه جماهیر شوروی سابق را بار دیگر احیا کند یا حداقل مناطق نفوذی را که شوروی سابق در برخی از مناطق جهان به ارث برده است از دست ندهد. بنابراین غربی ها برای جلوگیری از گسترش نفوذ روس ها در عرصه بین المللی به توطئه هایی علیه کشورهای متحد این کشور مبادرت ورزیدند. آمریکا نیز قطعا از سیاست‌های هجومی پوتین خرسند نیست. غرب از این که روسیه توانسته است در زمینه پرونده سوریه و ایران موفقیت‌هایی کسب کند به شدت خشمگین هستند. 

به هر اندازه ای که قدرت روسیه افزایش می ‌یابد اصطکاک و شکاف میان کاخ کرملین و کاخ سفید نیز افزایش می‌یابد. آمریکا برخلاف روسیه که بر جهان چند قطبی تاکید دارد فقط نظام تک قطبی تحت رهبری واشنگتن را می شناسد و غیر از آن را قبول ندارد. 



***  دامنه جنگ نیابتی بین آمریکا و روسیه از چچن تا سوریه و ایران امتداد دارد
دامنه تنش و جنگ نیابتی بین آمریکا و روسیه از چچن و گروه های افراطی در آن آغاز می شود و تا سوریه ( روسیه از طریق بحران این کشور توانست بار دیگر به عنوان یک کشور تاثیرگذار و ذی نفوذ به جامعه بین المللی بازگردد ) و گرجستان، اوکراین، ونزوئلا و ایران ادامه دارد. آمریکا به شدت نگران نفوذ بیشتر روسیه در این کشورهاست بنابراین تلاش می‌کند این نفوذ را کمرنگ کند و کاهش دهد. به نظر می‌رسد روسیه بعد از آن که توانست قدرت اقتصادی و نظامی خود را بازیابد، ابتکار عمل سیاسی را از طریق ایجاد ائتلاف هایی مانند گروه بریکس برای مهار نفوذ آمریکا به دست بگیرد.

 روسیه می داند که آمریکا به خصوص بعد از جنگ عراق و به علت ابتلا به بحران مالی شدید قدرت گذشته خود را از دست داده است و فرصت کنونی بهترین زمان برای کسب امتیاز و گسترش قلمرو سیاسی روسیه است. به نظر می‌رسد سفر تاریخی "سپهبد السیسی" وزیر دفاع مصر به روسیه و حمایت پوتین از نامزدی وی برای ریاست جمهوری و همچنین امضای قرارداد نظامی به ارزش 4 میلیارد دلار از دیگر مواردی است که خشم امریکا از روسیه را به شدت برانگیخته است. آمریکا این خشم را به صراحت و علنا نشان داد. بدون تردید آن چه که امروز در اوکراین و ونزوئلا جریان دارد واکنش به سیاست و مواضع روسیه در قبال سوریه و مصر است. نزدیکی روسیه و مصر قطعا توازن قوا در منطقه خاورمیانه را به سود روسیه و متحدان آن شامل مصر ، عراق ، سوریه و ایران رقم می زند. آمریکا نیز تسلیم روسیه نشده است و به اقدامات متقابلی دست زده است. آمریکا در مناطق تحت نفوذ روسیه مانند سوریه ، مصر ، ایران ، اوکراین و ونزوئلا در حال توطئه گری است. این امری اتفاقی نیست که در دو کشور اوکراین و ونزوئلا که از متحدان اصلی روسیه محسوب می شوند به طور همزمان درگیر آشوب و بحران داخلی شده اند. علاوه بر این ، نخستین بار نیست که این دو کشور صحنه تنش و بحرانی داخلی تحمیلی از خارج می‌شوند. 


آمریکا و غرب بارها در صدد ایجاد کودتای نظامی در این کشورها بوده اند ولی ناکام مانده اند. آوریل سال 2002 بود که طرفداران و مخالفان هوگو چاوز رییس جمهور فقید ونزوئلا به خیابان ها ریختند و درگیری های خونباری رخ داد. نظامیان مزدور آمریکا کودتای نظامی کردند و سمت نخست وزیری را به یک شخصیت حامی غرب واگذار کردند. بعد از آن چاوز را به یک پایگاه نظامی در یکی از جزایر ونزوئلا منتقل کردند ولی بعداز این حادثه طرفداران چاوز دست به تظاهرات بزرگی در سرتاسر کشورزدند و چاوز بعد از سه روز بار دیگر به قدرت بازگشت و توطئه آمریکا علیه چاوز شکست خورد. از سوی دیگر آمریکا نمی تواند قبول کند ونزوئلا به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای نفت خیز و صادر کننده نفت در آمریکای جنوبی و شمالی در فلک کاخ سفید نباشد. ذخایر نفتی ونزوئلا بیش از 296 میلیارد بشکه تخمین زده شده است این در حالی است که ذخایر نفتی عربستان به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت 264 میلیارد بشکه برآورده شده است. نفت و منابع نفتی نیز باعث شده است آمریکا برای ونزوئلا اهمیت زیادی قائل شود و به هر طریقی که هست آن را از روسیه جدا و به اردوگاه خود ملحق کند. از طرفی ونزوئلا به خصوص از زمان به قدرت رسیدن چاوز به کشوری حامی مردم مظلوم فلسطین تبدیل شد. دولت ونزوئلا در دوره چاوز فقید بارها سفیر رژیم صهیونیستی را از این کشور اخراج کرد. چاوزحمایت از مردم فلسطین و دیگر ملت های مظلوم جهان را در عمق جان و دل مردم ونزئولا و دیگر ملت های منطقه ترویج داد. این طرز تفکر همچنان ادامه دارد. به همین علت است که غرب و رژیم صهیونیستی از حکومت ونزوئلا دل خوشی ندارند و خواستار خفه کردن صدای حمایت از ملت فلسطین در آمریکای لاتین هستند.

*** علت اصلی این دخالت چیست؟
در اوکراین نیز آمریکا تلاش می کند از نفوذ روسیه بکاهد و آن را هدف قرار دهد کاری که سال 2004 کرد.  آمریکا و اتحادیه اروپا در اقدامی که با قوانین و تصمیمات بین المللی تناقض دارد به طور علنی در امور داخلی اوکراین دخالت می کنند. راستی علت اصلی این دخالت چیست؟ حقیقت این است که آمریکا و اروپا دل شان برای مردم اوکراین نسوخته است و دغدغه وضع حقوق بشر در این کشور را ندارند. آنان از مقامات کیف می خواهند از روسیه جدا شود و به اردوگاه آمریکایی بپیوندد. پیشتر دو نفر از سناتورهای خشونت طلب آمریکا از جمله مک کین در دخالتی آشکار به اوکراین رفتند و در جمع تظاهرکنندگان حاضر شدند و حمایت خود را از معترضان اعلام کردند. حال اگر معترضان گروه مقابل بودند این سناتورهای جنگ طلب دست به چنین کاری می زدند؟ نکته قابل تامل این است که در خیابان‌ها و میدان های کیف پرچم های ارتش آزاد سوریه و آمریکا در کنار هم دیده می شود. این امر چه پیامی می تواند داشته باشد.


ژئوپلتیک اوکراین هم برای روسیه و هم برای غرب و آمریکا دارای اهمیت است چرا که بستر مناسبی برای حضور ناتو در شرق و توسعه منافع غرب می تواند باشد و هم برای روسیه که با مقابله با این تحولات تلاش می کند تا منطقه حائلی که بین مسکو و غرب وجود دارد را نگه دارد لذا کمک 15 میلیارد دلاری مسکو به دولت اوکراین را در همین زمینه می توان ارزیابی کرد.روس ها با بین المللی کردن بحران خاورمیانه و شمال آفریقا تلاش کردند تا نگاه غرب را به آن حوزه ها جلب کنند اما در تحولات اوکراین، غرب تلاش دارد تا مجددا روسها را به تحولات منطقه ای معطوف نماید تا از دخالت روسیه در تحولات بین المللی جلوگیری کند. 78 درصد جمعیت اوکراینی و مابقی روس تبار هستند اما نصف جمعیت کشور طرفدار روسیه هستند. معادله در اوکراین در رقابت غرب و روسیه ، حالت جنگ سردی پیدا کرده است و عده ای آن را ما به ازای غرب در مقابل سوریه نسبت به روسیه تلقی می کنند. درگیریهای خشونت آمیز میان پلیس و معترضان در خیابان های کیف حکایت از آن دارد که مخالفان هوادار غرب تلاش‌های خود را برای برکناری ویکتور یانوکوویچ رئیس جمهور اوکراین شدت بخشیده اند. مخالفان که تحت حمایت دولت های آمریکا و آلمان قرار دارند برای تشکیل دولتی راست افراطی تلاش می کنند که به یکپارچگی اوکراین با اتحادیه اروپا و تحقق خواسته های آنها پایبند باشد. خشونت های خیابانی در پی آن آغاز شد که معترضان خواستار تصویب قانونی در پارلمان اوکراین شدند که در چارچوب آن اختیارات رئیس جمهور کاهش می یابد. هنگامیکه پارلمان اوکراین با خواست آنها مخالفت کرد معترضان به مقر حزب حاکم مناطق حمله کردند و درگیریها میان پلیس و مخالفان آغاز و به سراسر شهر کشیده شد. از زمان آغاز اعتراضات حامیان اتحادیه اروپا در اوکراین که حدود سه ماه از آن می گذرد ، درگیری های خونبار اخیر بی سابقه بوده است.

درگیری های خونبار در کیف نتیجه مستقیم تلاش‌های آمریکا و آلمان برای برکناری یانوکوویچ از قدرت است که به دنبال مخالفت وی برای تحکیم مناسبات با اتحادیه اروپا و امضاء قرارداد با روسیه به منظور دریافت کمک مالی آغاز شده است. واشنگتن و برلین در تلاش برای ایجاد فاصله میان مسکو و کیف و در انزوا قرار دادن مسکو آشکارا وارد همکاری با احزاب راست افراطی اوکراین شده اند. ویکتوریا نولند از مقامات بلندپایه وزارت امور خارجه آمریکا بارها با رهبران مخالفان اوکراین دیدار کرده است. گفتگوهای تلفنی فاش شده میان نولاند و سفیر آمریکا در اوکراین از میزان نفوذ واشنگتن بر رهبران مخالفان همزمان با تلاش این کشور برای تشکیل دولت دست نشانده جدید در اوکراین حکایت دارد.  از 21 نوامبر گذشته که مقامات اوکراین مذاکرات در مورد توافقنامه پیوستن به اتحادیه اروپا را به حال تعلیق درآورده و از امضای این توافقنامه خودداری کردند ، این کشور دچار بحران سیاسی شد. این تصمیم موجب به راه افتادن تظاهرات ضددولتی در کی‌یف و بسیاری از شهرهای این کشور شد و تظاهرکنندگان خواستار برکناری دولت و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی زودهنگام در این کشور شدند. بنابراین باید گفت بحران اوکراین نیز توطئه ای طراحی شده از سوی خارجی‌ها برای مهار نفوذ روسیه است. 


*** دخالت در اوکراین از نگاهی دیگر: اجلاسی مشترک برای دخالت‌های مشترک
مقامات بلندپایه دو کشور اروپایی آلمان و فرانسه روز چهارشنبه 19 فوریه 2014 (30 بهمن) به مناسبت شانزدهمین نشست شورای وزرای فرانسه- آلمان با یکدیگر دیدار کردند. در هفته‌های اخیر دیدارهای متعددی بین مقامات سیاسی و مدیران این دو کشور اروپایی با هدف آماده‌سازی مقدمات نشست چهارشنبه برگزار شده بود.


صدراعظم آلمان که اخیراً بر افزایش همکاری با فرانسه در زمینه دفاعی تاکید کرده بود، روز چهارشنبه موضوع اعزام نیروهای نظامی به مالی را موضوع نشست، قرار داد. در این نشست وزرای دفاع دو کشور از طرح اعزام 250 نفر از تیپ مشترک فرانسه - آلمان به کشور مالی حمایت کردند.

علاوه بر این، دو قدرت اروپایی در این نشست به درگیری‌های اوکراین پرداختند.

اگرچه آلمان و فرانسه در برخی موضوعات سیاست خارجی و همکاری‌های امنیتی با ایالات متحده آمریکا تفاوت‌هایی دارند، اما شواهد حاکیست که یکی در بحران اوکراین، و دیگری در قبال مسائل راهبردی آفریقا کاملاً همگام با یکدیگر حرکت کرده‌اند.

در آستانه این اجلاس که در کاخ الیزه برگزار شد، فعالان حزب صلح سبز دست به تظاهرات زدند.

در نشست مشترک فرانسه و آلمان، مذاکرات "مرکل" و "اولاند" پیرامون مسائل اوکراین بسیار پررنگ بود، به این دلیل که اعتراضات گسترده علیه دولت اوکراین اخیراً با حمایت‌های علنی اتحادیه اروپا و آمریکا از معترضان بسیار شدت گرفته است.


دیپلمات‌های آمریکایی، در تحمیل و شکل دادن یک دولت جدید در اوکراین برای خود نقش استثنایی قائل هستند. "باراک اوباما" رئیس جمهوری آمریکا در تازه‌ترین موضع‌گیری در این باره صراحتاً گفت:

«ما قصد داریم به دقت اوضاع اوکراین را زیر نظر داشته باشیم و از دولت اوکراین انتظار داریم خویشتن‌داری نشان دهد و در مواجه با تظاهرکنندگان، نگذارد درگیری‌ها به سمت خشونت برود. ما به همراه شرکای اروپایی و نهادهای بین‌المللی، اوضاع را به دقت بررسی خواهیم کرد.»

ناآرامی‌هایی که اکنون خیابان‌های پایتخت، کی‌یف را به میدان جنگ مخالفان با نیروهای پلیس تبدیل کرده، تاکنون بنابر اعلام وزارت بهداشت اوکراین، به کشته شدن 25 نفر و مجروح ده‌ها اوکراینی منجر شده است.


مداخلات خارجی اتحادیه اروپا و آمریکا برای به زیر کشیدن دولت "ویکتور یاکونوویچ" حتی به تهیه پیش‌نویس طرح تحریم این کشور نیز رسید.

توقف فعالیت برخی شرکت‌های اروپایی در اوکراین در دستورکار دیپلمات‌های اتحادیه قرار گرفته است.

به نظر می‌رسد فرانسه و آلمان به عنوان مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اعضای اتحادیه اروپا قصد دارند تا در راستای اقدام یکپارچه اتحادیه علیه دولت اوکراین، اقدامات تحریمی را سامان داده و به اجرا درآورند.

در نشست چهارشنبه نیز وزرای آلمان و فرانسه بر تصویب این تحریم بر ضد دولت اوکراین تاکید کردند؛ تا جایی که درست یک روز بعد از این مذاکرات، پنجشنبه 20 فوریه وزرای امور خارجه آلمان و فرانسه ("اشتاین‌مایر" و "فابیوس") راه کی‌یف را در پیش گرفتند تا از نزدیک با مقامات دولتی اوکراین و چهره‌های اپوزیسیون این کشور ملاقات کنند.


"یوآخیم گاوک"، رئیس جمهور آلمان، خود را حامی کسانی دانست که برای دموکراسی و حاکمیت قانون در این کشور مبارزه می‌کنند. وی به مردم اوکراین پیغام داد که ما، اروپاییانِ طرفدار دموکراسی در این کشور را تنها نمی‌گذاریم.

فرانسه و آلمان، اکنون درصدد اعمال نفوذ هرچه بیشتر بر وقایع اوکراین هستند و تصویب تحریم‌ها علیه این کشور، به جای کمک به رفع صلح‌آمیز بحران، بیانگر همدستی آنان علیه منفعت ملّی یک کشور است، حتی وقتی آن کشور، اروپایی و "خودی" هم باشد! 

گزارش مشترک از خانم طاهری و سید محمد مسعودی علوی


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار