داستانک/ موشِ باهوش!
شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
روزی موش ها دور هم جمع شدند و به کنکاش پرداختند تا مگر چاره ای بیندیشند و از شر گربه در امان باشند. یکی از میان آن ها که هوشمندتر از همه بود گفت: خوب است زنگوله ای از گردن گربه بیاویزیم تا هر وقت به ما نزدیک شود باخبر شویم و از سر راه او بگریزیم. همه رای او را پسندیدند و بر او آفرین گفتند. اما بعد در بستن زنگوله به گردن گربه درماندند و گفتند: زنگوله را که به گردن گربه می بندد؟
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
ادعای راننده تاکسی اینترنتی در حمله خونین به دختر مسافر؛
او را با نامزد خیانتکارم اشتباه گرفتم
بنابر اعلام هیئت مرکزی گزینش ارتش؛
دانشگاه‌های افسری ارتش دانشجو می‌پذیرند
در گزارش باشگاه خبرنگاران جوان بخوانید؛
فتاح از آنچه تصور می‌کنید به شما نزدیک‌تر است/ ترسی که برای صهیونیست‌ها به حقیقت تبدیل شد