شما فعالیتتان را در تلویزیون با سریال کارآگاه علوی و نقشی جدی شروع کردید اگر ممکن است درباره چند و چون این سریال توضیح دهید.
بله ، شروع اصلی کار من در تلویزیون با سریال «کارآگاه علوی» بود. کارگردانی این سریال را حسن هدایت بر عهده داشت که در نوع خود سریال خوبی بود.
چطور برای بازی در این سریال انتخاب شدید؟
احمد نجفی یکی از دوستان قدیمی من بود و وقتی حرف ساخت این سریال پیش آمد، او مرا برای یکی از نقشها به حسن هدایت پیشنهاد کرد. هدایت هم برای آن نقش از من تست گرفت و قبول شدم. در این سریال، نقش رئیس کلانتری بازار را در زمان رضا شاه بازی کردم که در نوع خود نقش جالبی بود. کاراکتر او بهگونهای بود که گرچه رئیس کلانتری بود و همه از او میترسیدند ولی آدم تو خالیای بود، از سوی دیگر دستش در کارهای خلاف هم بود و رشوه هم میگرفت.
میتوان گفت نقش شما در سریال کارگاه علوی یک نقش خاکستری بود.
همینطور است. با این حال، نقشی که در این سریال داشتم بهگونهای طنز هم بود و جذابیتهای خاص خود را داشت. بازی در این سریال به نوعی نقطه عطف فعالیت من در تلویزیون قلمداد میشود.
مهمترین مولفه موفقیتآمیز بودن این سریال را در چه میدانید؟
ویژگیهای زیادی داشت؛ اول این که از کارگردانی خوبی برخوردار بود ضمن این که داستان منسجم و پر کششی داشت و از طرفی، فضاسازی و لوکیشنهای مناسبی برای آن در نظر گرفته شده بود.
بعد از آن با مهران مدیری آشنا شدید؟
پیش از آن که با مدیری آشنا شوم، درچند کار دیگر در تلویزیون حاضر شده بودم. بعد هم با او آشنا شدم و قدم به وادی سریالهای طنز گذاشتم. در ادامه آن هم همانطور که میدانید در سریالهایی چون نقطهچین، پاورچین، شبهای برره و.... بازی کردم که تماما سریالهای موفقی در زمان خود بودهاند و فکر میکنم اگر باز هم از تلویزیون پخش شوند، مورد استقبال قرار خواهند گرفت.
خود شما بیشتر به حضور در سریالهای طنز تمایل دارید یا کارهای جدی؟
چون کارم را با نقش جدی شروع کرده بودم به نقش جدی تمایل دارم. البته نقشهایی که بازی کردهام تماما دارای تهمایههای طنزآمیز نیز بودهاند. مثل نقش کبوترباز که در «گوزنها» داشتم. بهطور کلی نقشهای جدی را هم دوست دارم. پیش از این نیز در سینما در فیلمهایی چون هتل کارتن، دستهای آلوده، مزاحم و... در نقشهایی ظاهر شدهام که گرچه جدی بودهاند اما طنزآمیز نیز بودهاند.
آیا میتوان گفت که شما با ایفای نقش در سریالهای طنز بین مردم شناخته شدید؟
درست است. البته پیش از آن در 9 فیلم مسعود کیمیایی مانند سفر سنگ، غزل، گوزنها و... بازی کرده بودم، اما حضور در سریالهای مدیری باعث شد که بیشتر نزد مردم شناخته شوم. حتی خاطرم هست زمانی که منزلم در شهرک اکباتان بود و شبها همراه همسرم برای پیادهروی در محوطه قدم میزدیم، مردم بشدت نسبت به شخصیت رئیس استقبال نشان میدادند و ابراز محبت میکردند. میتوان گفت، بازی در سریالهای طنز و بهطور مشخص در کارهای مهران مدیری خاطرات بسیاری برایم از ابراز محبت مردم به جا گذاشت که در نوع خود فراموشنشدنی است؛ بویژه نقش رئیس که خیلی نزد مردم گل کرد و توانست بخوبی با مخاطب ارتباط برقرار کند.
فکر میکنید دلیلش چه بود؟
نقش باورپذیری بود و از اینها گذشته بهدلیل این که خود من سالها رئیس امور اداری یک شرکت بودم توانستم با این نقش همذاتپنداری کنم و آن را به شکلی ملموس ارائه دهم. یعنی همه آن پول از جیب در آوردن، مرخصی نوشتن و... برای من قابل لمس بود، چون سابقه انجام این کارها را زمانی که در سمت رئیس امور اداری بودم، داشتم و همه اینها دست به دست هم داد تا بتوانم از عهده نقشی که به من محول شده بود بر بیایم.