بررسی فعالیتهای یک جریان سیاسی/
بررسی فعالیتهای یک جریان سیاسی/
به گزارش
خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران، در صحنهٔ رسمی سیاست و مبارزات پارلمانی و ریاست جمهوری، دو طیف کلی از احزاب و تشکلها حضور بیشتری دارند؛ این دو طیف کلی را معمولاً با نامهای اصلاحطلبان و اصولگرایان میشناسد، البته هر دوی این طیفها به اسلام، نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه معتقد هستند.
اصولگرایی، در عین حال که خط تمایز خود را آشکارا با تحجر، واپسگرایی، بنیادگرایی و محافظهکاری اعلام کرده است، پارادایم و خطمشی و الگوی اصلاحطلبانه را که خواهان این است که تغییرات تدریجی به صورت قانونی و مسالمتآمیز انجام شود، در خود جای داده است.
اصولگرایی در کلام "مقام معظم رهبری""رهبر معظم انقلاب اسلامی" «اصولگرایی» را این گونه تعریف کردهاند؛ « اصولگرایی به حرف نیست؛ اصولگرایی در مقابل نحلههای سیاسی رایج کشور هم نیست، این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسی را به اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم کنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایی متعلق به همه کسانی است که به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست میدارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.»
از سال 76 و آغاز ریاستجمهوری هفتم که به انتخاب «محمد خاتمی» انجامید، در طول دو دوره ریاستجمهوری وی، دو گفتمان غالب اصلاحات و اصولگرایی شکل گرفت که در واقع پس از برگزاری دومین انتخابات شوراهای شهر اسلامی، مجلس هفتم شورای اسلامی و همچنین نهمین انتخابات ریاستجمهوری، گفتمان اصولگرایی بر گفتمان اصلاحات یا دوم خرداد غالب شد و این غلبه تا امروز ادامه یافته است.
بررسی ناکامی اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری92/ گلایههای آیتالله مهدویکنی از اصولگرایان
بدون شک یکی از مهمترین دلایل ناکامی جریان اصولگرایی در انتخابات 92 را باید در عدم التزام به گفتمان وحدت در این جریان دانست؛ تکثر در یک جریان، بدون شک، فرصت باارزشی را برای جریان رقیب فراهم میکند تا از ضعف همگرایی و وحدت در جریان فکری اصولگرایی، به فرصتی برای جهش به قدرت استفاده کند، متأسفانه هنوز این اصل بدیهی توسط چهرههای شاخص و تأثیرگذار در جریان اصولگرایی پذیرفته نشده است که در زمانی که جریان رقیب در حال رسیدن به وحدت گفتمانی است، هر گونه تلاش برای تنگ کردن سلیقههای گروه خودی و عدم پذیرش گفتمان وحدت، نتیجهای جز واگذاری میدان به رقیب نخواهد داشت.
با این مقدمه، به یکی از دلایلی که میتوان در توجیه ناکامی اصولگرایان در انتخابات بیان کرد، اشاره خواهیم کرد.
البته این ظاهر آنچه بود که اتفاق افتاد؛ اما در آسیبشناسی این موضوع، مهمترین عامل و ریشه اصلی این ناکامی اصولگرایان را به عدم پذیرش گفتمان وحدت در گروههای مختلف اصولگرایی باید جستوجو کرد، متأسفانه علیرغم آنکه سفارشهای بسیاری به همگرایی و وحدت از طرف دلسوزان نظام صورت گرفت، اما به دلایل متعدد، این مهم از طرف اصولگرایان نادیده گرفته شد که نتیجه آن، واگذاری عرصه مدیریت اجرایی به رقیب و منتظر شدن برای دوران بعد شد.
این موضوع نشان میدهد در آینده، جریانهای اصولگرایی باید یک بازنگری اساسی در نحوه تعیین خط مشی سیاسی خود نمایند و شناخت خود را از پویاییهای خاص فضای سیاسی ایران و کنشگرهای سیاسی در این عرصه، افزایش دهند.
پس از انتخابات 92 نائبرئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری درخواست برای محوریت قرارگرفتن دوباره آیتالله مهدوی کنی را مطرح کرد و گفت: برای وحدت اصولگرایی باید یک شخصیت کاریزماتیک همچون آیتالله مهدوی کنی وسط میدان باشد.
شخصیتی که "مصطفی کواکبیان" دبیرکل حزب مردم سالاری در مناظرهاش با کوهکن وقتی با این انتقاد مواجه شد که چرا اصلاحطلبان منشور ندارند، به نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: «شما در انتخابات ریاست جمهوری 1392 دل آیتالله مهدویکنی را خون کردید!»
کوهکن به آخرین همایش جبهه متبوعش (8 اسفند 92) اشاره کرده و گفته بود: دراین همایش بحثهایی درباره «همگرایی و وحدت اصولگرایان »مطرح شد، به این مساله هم اشاره کرد که «آیت الله مهدوی کنی از عملکرد اصولگرایان مقداری گلایه دارد و گلایه ایشان نیز وارد است.»
کوهکن اشارهای به این گلایهها نکرده است، اما گفته است: « چنانچه آیت الله مهدوی کنی بپذیرند و قبول کند میتواند در جریان اصولگرایی به عنوان محور قرار گیرد.»
مطلبی که پس از آن کوهکن در باب مصادیق آن گفت: مطلبی که بنده آن را مطرح کردم در ارتباط با مجموعه اصولگرایان بود و اینکه احتمالا آیت الله مهدوی کنی گلایههایی از اصولگرایان دارند.
وی در پاسخ به اینکه چقدر از این گلایهها به رفتار طیفهای اصولگرایی در انتخابات مجلس و چه میزان به انتخابات ریاستجمهوری باز میگردد، گفت: در هر دو این انتخابات مدعیان اصولگرایی اقداماتی داشتند که به وحدت اصولگریان ضربه زد.
"ابراهیم انصاریان" داماد آیتالله مهدوی کنی هم در گفتگویی اظهار نظر درباره گلایههای رئیس مجلس خبرگان را به آینده موکول کرد.
اگر چه این دو چهره سیاسی، اظهار نظری درباره گلایههای آیتاللهمهدوی کنی نمیکنند، اما رفتارهای اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم و ریاست جمهوری، موجب گلایههایی شد که آیتالله مهدوی کنی احتمالا آنها را در نشستهای جامعه روحانیت یا حضور اصولگرایان در نشستهای غیر عمومیاش بیان کرده است.
ریشه دوری اصولگرایان از یکدیگر، به انتخابات مجلس نهم و هشتم بر میگردد؛ انتخاباتی که اگر چه اصولگریان در آن پیروز شدند، اما اختلافهایشان باقی ماند؛ شاید از همین رو بود که کوهکن (دبیرکل جامعه نمایندگان ادوار) از انتخابات مجلس نهم به عنوان «تجربه ناکام اصولگرایان برای رسیدن به اجماع» نام میبرد؛ وی اعتقاد دارد «پیش از انتخابات مجلس نهم احمدینژاد از مرحوم عسگر اولادی، علی اکبر ولایتی و غلامعلی حدادعادل دعوت کرد تا برای همگرایی بیشتر سلایق اصولگرایی پیگیریهایی را انجام دهند، اما با خانه نشینی احمدینژاد، عملا کمیته سه نفره کار را زمین گذاشت و پیگیریها را رها کرد.»
کوهکن روایتش از ادامه نشستهای اصولگرایان آن است که راهنماییها و ارشادات روحانیت، موجب شد حرکت جدیدی برای همگرایی اصولگرایان آغاز شود که نائب رئیس جبهه پیروان تاکید میکند: «آن حرکتها اصلا ارتباطی به دعوت احمدینژاد، تشکیل کمیته سه نفره و پیگیریهای آن نداشت.»
گامهایی اساسی برای اصولگرایان
برخی کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند، حوزه علمیه باید پیشگام اصولگرایی در کشور باشد؛ سنت اسلامی، به
خصوص فلسفه و فقه اسلامی، باید نسبت به علوم انسانی، به خصوص سیاست،
اقتصاد، مدیریت، روابط بینالملل و دیپلماسی، تفهمیتر برخورد کند؛
اصولگرایی که ریشه و مبنایش ارائهی تفکر سیاسی از اسلام و ارتقا و
آبادانی جمهوری اسلامی است، و همیشه مورد اقبال مردم نیز بوده است، نمیتواند بدون تولید دانش و متون جدید پیروز
باشد، به لحاظ مبنایی و تولید متون و گزارشهای راهبردی، اصولگرایان باید
با محوریت حوزه و نزدیک شدن به دانشگاه، برنامهها و طرحهای مشخصتر و
اجراییتر ارائه کنند.
همچنین نیاز است که منبع فکری اصولگرایان لیدری
و حتی کادرسازی آنها را انجام دهند؛ بزرگان اصولگرایی باید الگوهای
بیطرفی، موازنه، نظارت، طراحی و سیاستگذاری را به آزمون و خطا بگذارند و
از سبک سنتی خود خارج شوند؛ در سبک سنتی، الگوهای شکلدهی به جریانهای
سنتی بسیار پراکنده میشود و باعث میشود که آنها به جای اینکه قبل از
رسیدن به قدرت، طرح و برنامه داشته باشند، در جریان قدرت و با هزینه کردن
از نظام الگوها، خود را جلو ببرند.
مجلس دهم؛ خوشبینی اصلاحطلبان؛ اقبال مردمی
دوسال مانده به انتخابات اسفند 94، دو طیف سیاسی در فکر بهارستان آینده هستند؛ خوشبینیها در اصلاحطلبان به اقبال مردمی بیشتر است، اما اصولگرایان هم ناامید نیستند و چشم امیدشان به رای مردمی است که به نامزدهای اصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری رای دادند.
اگرچه برخي از فعالان سياسي رقباي خود را از مدتها پيش به تبليغات زودهنگام انتخابات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي متهم كرده و ميكنند، اما فضاي سياسي آشكار كشور چندان رنگ و بوي انتخابات به خود نگرفته است.
اجماع بر روی ناطقنوری یا همان شیخ میانهرو معروف، از سوی کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران بر این موضوع صحه میگذارد که اصلاحطلبان از تجربه انتخابات رياست جمهوري بهره گرفته و شخصيتي كه اصولگرايان را دچار ضديت با آنان نكند معرفي كنند؛ از اين رو ناطقنوري چهرهای معتدل را مطرح کردند تا از همراهی راستهای سنتی نيز بهره ببرند.
برخي معتقدند مطرح شدن گزینههایی چون ناطقنوری که عضوی از راست سنتی به شمار میرود در کنار "محمدرضا عارف" که یک اصلاحطلب صرف بوده است، نشان از ارائه لیست مشترک از سوي اصلاحطلبان و اعتدالگرایان دارد چراکه آنها ميخواهند از اين حربه برای پیروزی در برابر اصولگرایان استفاده کنند، این گمانهزنیها درحالی است که عدهای عارف را داراي پتانسيل كمتري در رقابت ميدانند.
از بين گروهها و احزاب اصولگرا، جبهه پيروان خط امام و رهبري از طيفهاي سنتي اصولگرا يكي از گروههايي است كه تحركات انتخاباتي خود را رسما آغاز كرده است؛ "محمدرضا باهنر" در اولین نشست خبري خود پس از ریاست در جبهه پیروان اين موضوع را اعلام كرد و گفت: «اصولگرايان برخي كارهاي فكري و تئوري خود را براي انتخابات مجلس آينده شروع كردند.»
دبیرکل جامعه اسلامی نمایندگان ادوار مجلس می گوید: جلسات شورای هم اندیشی اصولگرایان با محوریت حجتالاسلام سیدرضا تقوی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران«از باب دلسوزی» است و بدون آنکه کسی را از قلم بیاندازد از همه اصولگرایان برای یافتن راه اتحاد دعوت کرده است؛ نشستهایی که البته چهرههای جمعیت رهپویان و پایداری در آن حضور نیافتند.
باهنر با برخي اعضاي شاخص جبهه پايداري و جمعيت ايثارگران ديدار و مذاكراتي حول وحدت داشته است؛ محسن كوهكن دبيركل جامعه اسلامي نمايندگان ادوار مجلس پیرامون این موضوع گفته بود: «محتواي اين ديدارها وحدت و همدلي اصولگرايان در انتخابات است.» در عين حال 16 تشكل زيرمجموعه جبهه پيروان خط امام و رهبري نيز همزمان فعاليتهاي انتخاباتي خود را دنبال ميكنند.
حزب موتلفه از جمله احزاب فعال در عرصه انتخابات است كه دوماه پایانی سال را برای فعالیت انتخاباتی مجلس دهم وارد عمل شده است؛ "محمدنبي حبيبي" دبيركل حزب موتلفه درباره فعاليت اصولگرايان و حزب متبوعش در انتخابات مجلس دهم، گفته بود: «ما مقدمات مربوط به انتخابات را در موتلفه اسلامي شروع كرديم و معتقديم با توجه به شرايط فعلي، ساير جريانات اصولگرا هم بايد بحثهاي انتخابات را از الان در درون تشكيلاتشان شروع كنند.»
وي با اشاره به تصميم اصولگرايان براي برگزاري يك «جمع» پيشنهاد كرد اصولگرايان ماحصل تبادلنظر خود را در آن جمع كه بعدا از سوي اصولگرايان تشكيل ميشود، مطرح كنند؛ حبيبي گفته بود: اين عملكرد ميتواند مقدمهاي براي ائتلاف اصولگرايان در انتخابات آينده باشد؛ طيف ديگر اصولگرايان يعني پايداري فعاليتهاي مقدماتي انتخاباتي را آغاز كرده است.
لازم به ذکر است "محمدکاظم انبارلویی" مسئول سیاسی حزب موتلفه اسلامی گفته است: در سال ۹۲ نشستهایی برای همگرایی اصولگرایی صورت گرفته است که امیدواریم به نتیجه رسیده و عمده نتایج آن را در سال ۹۳ خواهید شنید.
حال باید منتظر ماند و دید در سالی که نزدیک به انتخابات دهمین دوره از
انتخابات مجلس دهم است فعالیت دیگر گروههای اصولگرا برای رسیدن به
برنامههای انتخاباتیشان و کسب اکثریت کرسیهای مجلس دهم به کجا ختم
میشود؟
گزارش: سعیده حسن خانی
انتهای پیام/