به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، بیست و پنجم بهمن1367، سالروز صدور حکم
تاریخى امام خمینى مبنى بر ارتداد سلمان رشدى، نویسنده کتاب آیات شیطانى و
لزوم اعدام وى مىباشد؛ حکمى که دنیاى استکبار را به لرزه درآورد و دشمنان
اسلام را در آغاز راه شیطانى خود در توهین به مقدسات مسلمانان، ناکام گذارد
و قدرت و عظمت اسلام را به رخ آنان کشید.
پس از این حکم تاریخى، دشمنان اسلام که در دستیابى به اهداف شوم خویش
ناکام ماندند، بهمنظور بىاثرنمودن آن، حمایت گسترده و همهجانبهاى را از
سلمان رشدى بهعمل آوردند. پس از رحلت امام نیز رسانههاى غربى تلاش زیادى
براى خدشهدارنمودن این حکم نمودند؛ اما هر بار مقام معظم رهبرى با قاطعیت
و صلابت، بر لزوم اجراى حکم امام تأکید کردند. حمایت همهجانبه استکبار
جهانى از سلمان رشدى، بهگونهاىکه در یک اقدام هماهنگ، چهارده کشور
اروپایى پس از صدور حکم امام، یکباره سفراى خود را از ایران خارج کردند و
بهدنبال آن اعطاى لقب شوالیه از سوى ملکه انگلستان به وى، بهخوبى پشت
پرده کتاب آیات شیطانى و عمق ماجرا را آشکار ساخت و نشان داد که سلمان رشدى
نه بهعنوان یک فرد، بلکه حلقهاى از زنجیره جریان اسلامستیزى غرب محسوب
مىشود و این آغاز راهى است که دشمنان اسلام براى ضربهزدن به اسلام و
کاستن از نفوذ آن، به کار گرفته بودند؛ اما ایستادگى امام و نظام جمهورى
اسلامى در اجراى این حکم، موجب شد تا حیثیت و اعتبار آنان شکسته شود و سیلى
محکمى از اسلام بخورند.
امام راحل با تیزبینى و هوشمندى خویش درباره عقبه ماجراى سلمان رشدى چنین
فرمودند: «ما کینه دنیاى غرب را با جهان اسلام و فقاهت، از همین نکتهها
بهدست مىآوریم. قضیه آنان، قضیه دفاع از یک فرد نیست؛ قضیه حمایت از
جریان ضد اسلامى و ضد ارزشى است که بنگاههاى صهیونیستى و انگلیس و آمریکا
به راه انداختهاند و با حماقت و عجله، خود را روبهروى همه جهان اسلام
قرار دادهاند؛ البته باید ببینیم که بعضى دولتها و حکومتهاى اسلامى،
چگونه با این فاجعه بزرگ برخورد مىکنند. اینکه دیگر مسأله عرب و عجم و
فارس و ایران نیست؛ بلکه اهانت به مقدسات مسلمانان از صدر اسلام تا کنون و
از امروز تا همیشه تاریخ است و نتیجه نفوذ بیگانگان در فرهنگ مکتب اسلام
است که اگر غفلت کنیم، این اول ماجراست و استعمار از این مارهاى خطرناک و
قلم به دستان اجیرشده، در آستین، فراوان دارد.»
گرایش غرب به اسلام و رفتار دیوانهوار سلطهگران
تمدن غرب بهرغم ابعاد غولآسا و بهتانگیز خود و نیز فنّاورى نوین
پیشرفتهاش، نتوانسته به زندگى انسان معنا و جهت دهد. دلبستگى مردم غرب به
چیزهایى که آنان را از زمان و تاریخ جدا کند و لذت لحظهاى را برایشان به
ارمغان بیاورد، خود علامت نارضایتى عمیق آنها از شرایط موجود در
زندگىشان، یعنى بىمذهبى و فساد است. البته این هم خود عامل مهمى در گرایش
مردم غرب به دین اسلام و ترویج آن در میان آنان است و رهبران و سران غربى
که اسلام را مخالف خود مىدانند، همیشه در صدد بودهاند که از گسترش اسلام
جلوگیرى کنند؛ چراکه اسلام را مخالف با مصالح و منافع خودخواهانه خود
مىدانستند.
هجوم غرب و دشمنان اسلام به دین و احکام آن، هربار رنگ تازهاى داشت و یکى
از آنها، از راه داستانى با نام آیات شیطانى جلوه دیگرى یافت.
کتاب آیات شیطانى در 547 صفحه نگارش یافت و بهعنوان کتاب سال 1988
انگلستان شناخته شد. یک یهودى صهیونیست بانى این کتاب بود و مبلغ نیم
میلیون پوند بهعنوان کمک به نویسنده پرداخت و وى را به نوشتن این کتاب
ترغیب کرد. این کتاب، در بردارنده وقیحانهترین اهانتها به ساحت مقدس
پیامبر اکرم(ص)، خاندان ایشان، صحابه و قرآن است و معتقدات مسلمانان را به
مسخره گرفته است. از جمله اینکه «بلال» را «هیولاى سیاه عظیم الجثه» معرفى
کرده و از «سلمان فارسى» بهعنوان ولگردى یاد مىکند که به ریگزارهاى
عربستان مهاجرت کرده، با فرد تاجرپیشه و درویشمسلکى که ادعاى پیامبرى
دارد، آشنا مىشود.
این کتاب بر مبناى «افسانه غرانیق» نوشته شده که مخالفان اسلام، در همان
صدر اسلام، مدعى این افسانه بودهاند. آنان ادعا مىکردند پس از آیات 19 و
20 سوره نجم که مىفرماید «آیا دیدید لات و عزّى و مناة - سومى آنها - را؛
بتان جاهلى را؟...»؛ شیطان در کلام وحى دوید و دو آیه را علىرغم خواست
جبرئیل به زبان رسول خدا(ص) جارى ساخت که در آنها، از این بتها تمجید و
مژده شفاعت آنها داده شده است.
از دیگر نمونههاى تحریف در این کتاب، مىتوان به این نکته اشاره کرد که
سلمان رشدى، جبرئیل را بهعنوان هنرپیشه و هنرمندى نامیده که متخصص
پیکرتراشى خدایان هندو است. وى حتى در این کتاب، از توهین به پیامبران
گذشته، همچون ابراهیم، موسى و عیسى علیهم السلام نیز دریغ نکرده و آن
بزرگواران را مورد اهانت قرار داده است.
واکنشها در مقابل چاپ کتاب
پس از انتشار کتاب موهن آیات شیطانى در سطح گسترده، همراه با تبلیغات
هماهنگ و تشویقهاى محافل صهیونیستى، از گوشه و کنار جهان صداى اعتراض
مسلمانان برخاست؛ از سویى هشدارهایى به ناشران داده شد و از سوى دیگر،
اقداماتى حقوقى براى محدودکردن نشر و انتشار کتاب و محکومیت رشدى صورت گرفت
و نقدهایى نیز بر این کتاب نوشته شد. البته دنیاى استکبار، نه تنها به این
هشدارها وقعى ننمود، که بر دامنه تبلیغات خود افزود تا جایىکه در نشریات
اروپایى، رشدى بهعنوان شخصیتى انقلابى مطرح شد. مؤسسات گسترده و شبکههاى
توزیعى در غالب کشورهاى اروپایى، آمریکایى و بعضى کشورهاى آسیایى، با
قراردادهاى کلان براى ترجمه و توزیع آن، به تلاش پرداختند و همزمان با
ایجاد حلقههاى محافظتى، به حمایت علنى از او پرداختند.
توطئه نگارش کتاب آیات شیطانى، ریشهدارتر از آن بود که در ظاهر نشان
مىداد. از اینرو، مقاومت و برخورد مسلمانان را بهگونهاى جدّىتر
مىطلبید. به هر میزان که موج تبلیغات غرب در زمینه طرح آیات شیطانى که با
دعوت آمریکایىها از رشدى و همسرش به آمریکا براى مسافرت به ایالتهاى
گوناگون و ایراد سخنرانى و دفاع از این کتاب، افزایش مىیافت و تصمیم به
نشر آن در کشورهایى همچون پاکستان، بنگلادش و بسیارى از کشورهاى اروپایى
جدّىتر مىشد، واکنش مسلمانان نیز سریعتر و شدیدتر مىگردید و آنان، خشم
مقدس خود را بیشتر از قبل به رخ کشیدند؛ چنانکه در پاکستان، مردم در
مقابل مرکز فرهنگى آمریکا در اسلامآباد تجمع کردند که به شهادت پنج تن و
مجروح شدن یکصد تن انجامید. تظاهرات مسلمانان هند نیز بیست مجروح بر جاى
گذاشت. نمایندگان جناحهاى مختلف مجلسِ شوراى ملى پاکستان، به نشانه اعتراض
به روش و موضع گیرى دولت و درگیرى پلیس با مردم، جلسه را ترک کردند و دولت
پاکستان، تحت فشار شدید مسلمانان غیور آن کشور قرار گرفت.
امام فتوا مىدهد
با شهادت مظلومانه مردم پاکستان، جهان اسلام به یکباره منفجر شد و امام
خمینى رحمة الله در یک تصمیم بىسابقه، طى حکمى که همه مسلمانان جهان را
مورد خطاب قرار مىداد، کتاب و نویسنده را محکوم و حکم اعدام نویسنده و
ناشران کتاب را صادر نمود. با این فرمان، امت اسلامى تمامى نقاط جهان، به
صورت یکپارچه و عظیم، به خروش و حرکت درآمده و با حمایت قاطع از حکم رهبر
انقلابى خود، نفرت و انزجار خویش را از این دسیسه و توطئه استعمارى به
نمایش نهادند و خواستار محاکمه رشدى و ممنوعیت چاپ و انتشار و جمعآورى این
کتاب شدند.
امام، ماجراى سلمان رشدى را نمونهاى از عمق کینه و دشمنى دشمنان با اسلام
و نظام اسلامى دانسته، آنرا فراتر از سیاستها و عملکرد نظام جمهورى
اسلامى برشمرد و در پاسخ برخى از افراد و جریانهاى داخلى که به بهبود
روابط با این کشورها دل خوش نموده و عقبنشینى از مواضع و تغییر برخى از
سیاستها را زمینهساز آن مىدانستند، فرمود: «آنان که هنوز بر این باورند و
تحلیل مىکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسى خود تجدیدنظر نماییم و
ما خامى کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که
شعارهاى تند یا جنگ، سبب بدبینى غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزواى
کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل
انسانى مىکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین مىگذارند، این
یک نمونه است که خدا مىخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانى» در
این زمان اتفاق بیفتد و دنیاى تفرعن و استکبار و بربریت، چهره واقعى خود
را در دشمنى دیرینهاش با اسلام، برملا سازد؛ تا ما از سادهاندیشى به در
آییم و همهچیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بىتجربگى نگذاریم و با
تمام وجود درک کنیم که مسأله، اشتباه ما نیست؛ بلکه تعمد جهانخواران به
نابودى اسلام و مسلمین است و الّا مسأله فردى سلمان رشدى آنقدر برایشان
مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار، پشت سر او قرار بگیرند.»
فرمان امام، در حقیقت نیروى عظیمى را که در وجود مسلمانان نهفته بود و
توانایى آنان را براى دفاع از مقدسات خود، آشکار ساخت و موجى توفنده از
تودههاى میلیاردى یکتاپرستان مسلمان را در مصاف با کفر بهوجود آورد که
پایههاى قطبهاى استکبارى را به لرزه درآورد و تاریخْ بار دیگر، نمایشى
پیروزمندانه از حرکت فطرتهاى پاک و بیدار مؤمنان را مشاهده کرد.
ادله شرعى براى حکم امام
خداوند در سوره بقره آیه 217 مىفرماید: «هر کس که از دین خود روى
بگرداند، کافر شده و اعمالش نابود مىشود و اینان اهل آتشند.» سلمان رشدى
که مرتد فطرى است؛ یعنى خانوادهاش مسلمان بوده و خود او نیز مسلمان بوده و
بعد، از اسلام دست برداشته، اگر توبه نیز بکند، توبهاش پذیرفته نیست و
حکم قتل درباره او باید اجرا شود.
یکى از قوانین مسلّم فقه تمام مذاهب اسلامى، لزوم مجازات کسى است که ناسزا
و کلمات زشت و اهانتآمیزى به پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) بگوید. بر اساس
آیاتى که در این زمینه وجود دارد، چنین شخصى، ملعون و دور از رحمت الهى و
مشمول عذاب دنیا و آخرت خواهد بود و روایات و فتوىهاى وارده در این زمینه
از سوى علماى اهل تشیع و تسنن، همگى بر اعدام چنین شخصى که مرتد بهشمار
مىآید، اتفاق نظر دارند.
از سوى دیگر دفاع از جان، مال، ناموس و دین، مسألهاى فطرى است که هر
موجود زنده، بهطور طبیعى و حتى ناخودآگاه در برابر هرگونه تجاوز و تعدّى،
از خود واکنش نشان مىدهد. با توجه به متون اسلامى، اهمیت دین بسیار زیاد
است، بهطورىکه در روایات آمده که اگر انسان مخیّر باشد که جانش را از دست
بدهد یا دینش را، باید جان را فداى دین کند. بنابراین، با مسأله سلمان
رشدى و امثال آن، نه تنها بهعنوان مرتد و توهینکننده به پیامبر، که
بهعنوان مهاجم به دین باید برخورد کرد و فتواى امام در این زمینه، بسیار
محکم و قاطع است.
آثار جهانى و بازتاب حکم امام
حکم پیامبرگونه و تحولآفرین امام رحمه الله، نشاندهنده قدرت اسلام و
گرایش جوامع مسلمان به انقلاب اسلامى و وحدت بىسابقه آنان بود. این حکم،
ثمراتى نیز بهدنبال داشت؛ ثمراتى که روح تازهاى به جهان اسلام بخشید.
نشاندادن قدرت اسلام و گرایش گسترده جوامع به انقلاب و وحدت بىسابقه
آنان؛ صدور انقلاب اسلامى و طرح اندیشههاى اصیل آن؛ نشاندادن نفوذ و
موقعیت مستحکم رهبرى امام در جهان، بهویژه جوامع اسلامى؛ مقابله با
تحریفهاى مذهبى غرب در راه ضعیفکردن باورهاى دینى و ایمانى مسلمین؛
فروریختن اقتدار غرب و دمکراسى دروغین آنها؛ و آشکارکردن ماهیت سران
سازشکار کشورهاى اسلامى و مدافعان اسلام آمریکایى، از جمله ثمرات این فتوا
بود. دشمنان انقلاب و نیز حتى خود مسلمانان که فکر مىکردند جمهورى اسلامى،
پس از جنگْ محدود شده، دریافتند که ایران، از استحکامى بىنظیر برخوردار
است و با وجود تهدیدهاى بسیار، باز هم مدافع اسلام خواهد بود.
پشتیبانى و حمایت قاطع، سریع و همهجانبه مسلمانان کشورهاى مختلف، در یک
مقطع کوتاهِ زمانى، هرگونه تردیدى در مورد رهبرى جهان اسلام بهوسیله امام
خمینى رحمه الله از بین رفت و زنگ خطر را براى غرب و نیز سران وابسته
کشورهاى اسلامى و محافل مدافع اسلام آمریکایى به صدا درآمد. آنان حمایت
همهجانبه و صریح مسلمانان را که در عمل، پیامى جز تحکیم رهبرى امام در
جهان اسلام نداشت، با اضطراب مشاهده کردند. فتواى رهبر انقلاب، در واقع صف
نیروهاى واقعى اسلام اصیل را از سودجویانى که خود را به اسلام مىبندند،
جدا کرد و ماهیت شوم غرب را که براى انهدام زمینههاى نفوذ انقلاب یعنى
بنیانهاى عقیدتى مسلمانان، دست به این اقدام زده بود، فاش شد.
حکم صادره از سوى رهبر مسلمانان و ولىّ امر زمان، مبنى بر وجوب اعدام
نویسنده و ناشران کتاب آیات شیطانى، بزرگترین ضربه را بر پیکره استعمار
قرن وارد ساخت. انتشار این حکم در سراسر جهان، توطئه عظیم فرهنگى دشمنان را
خنثى کرد و رعب و وحشتى در دل مزدوران قلم بهدست استعمار بهوجود آورد؛
چراکه این حکم امام، یعنى اجراى یکى از حدود الهى و اجراى حد الهى، بر
حاکمیت امام عادل و صدور حکم مؤثر ازناحیه او متکى است. امام کاظم(ع)
مىفرمایند: «اینکه خدا مىفرماید زمین را پس از مرگش زنده مىکنیم، منظور
این نیست که توسط باران زمین زنده مىشود، بلکه خداوند، بزرگمردانى را
برمىانگیزاند که زمین را با زندهکردن عدالت، حیات نوین مىبخشند؛ زیرا
اجراى یک حد در زمین، سودمندتر از بارش چهل شبانهروز باران است.» و امام،
یکى از این بزرگمردان بود.
بهرغم تلاشهایى که در راه محکومکردن ایران و فتواى امام بر ضد سلمان
رشدى از سوى دیگر کشورها صورت گرفت، دیپلماتهاى سرخورده جامعه اقتصادى،
یکى پس از دیگرى به تهران بازگشتند. یکى از روزنامههاى ایتالیا در این
زمینه نوشت: «امام خمینى در مصاحبهاى آتشین، اروپا را به مسخره مىگیرد و
دلیل آن، بازگشت سفیران کشورهاى اروپایى به تهران است که بهدلیل مسأله
رشدى، براى مشورت به کشورهاى خود فراخوانده شدند. به عقیده امام خمینى، این
دیپلماتها، خجالتزده و حقیر و سرکوبشده به ایران بازگشتند.» و این حکم،
هنوز نیز قطعى و لازمالاجراست.
تأکید و استقامت مقام معظم رهبرى بر حکم امام
مقام معظم رهبرى نیز ضمن محکومیت این اقدام توهینآمیز، در ریشهیابى آن
مىفرماید: «مسألهى مهمتر، مسألهى رسواکنندهى تمدن غربى در زمینهى
آزادى بیان است. این حرکت زشت اهانت به نبى مکرم اسلام(ص)، از همه مهمتر
است. این قضیه، لیبرال دمکراسىاى که غرب، پرچم آنرا سرِ دست گرفته است و
به آن افتخار مىکند، رسوا مىکند.... اهانت به مقدسات یک میلیارد و نیم
مسلمان - آنهم بدون دلیل، بدون اینکه دعوایى در بین باشد؛ بدون اینکه
این طرف اهانتى به آنها کرده باشد - مجاز است و مشمول آزادى بیان! مسأله
بر سر آن مطبوعات یا کاریکاتوریستى نیست که صهیونیستها پولى به او
دادهاند که کاریکاتورى بکشد - با اهداف پلیدى که صهیونیستها دارند - و او
هم کشیده، بلکه مسأله بر سر زمامداران اروپایى است که از اینکار دفاع
مىکنند و پشت سر این عملِ پست و سخیف قرار مىگیرند و بهعنوان آزادى
بیان، آنرا مجاز مىشمرند! من حدس مىزنم که اصل قضیه، توطئهى عمیق
صهیونیستى است.....
انگیزهى این کار چیست؟ چه دستى در کار است؟ ملتهاى مسلمان بهجا و
بهموقع عکسالعمل نشان دادند و باید هم نشان بدهند. وجود مقدس خاتم
الأنبیاء(ص)، کانون همهى عشقها و محبتهاى دنیاى اسلام است؛ محور و مرکز
اتحاد و اتفاق و هماهنگى همهى مذاهب اسلامى است و جا دارد که مسلمانها از
خودشان، حمیت و غیرت و عکسالعمل نشان بدهند؛ اما همه بدانند که این
تظاهرات، این خشمِ بهجا و مقدسى که مسلمانها دارند، علیه مسیحیان دنیا
نیست، بلکه علیه دستهاى پنهان و خبیث صهیونیستهاست، که سیاستمداران دنیاى
سلطه را بازیچهى خود دارند و مطبوعات و رسانههاى فراوانى هم در اختیار
آنهاست؛ همانهایى که امروز بر دولت کنونى آمریکا بهکلى حاکمند و در
اروپا هم فعالیت مىکنند.» (18/11/1384)
در رسانههاى غربى براى نجات جان سلمان رشدى اینگونه القا کردند که اگر
سلمان رشدى توبه کند، حکم اعدامش لغو مىشود؛ اما امام با تکذیب این موضوع
فرمود: «سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب
است با جان و مال، تمامى همّ خود را به کار گیرد؛ تا او را به درک واصل
گرداند. اگر غیرمسلمانى از مکان او مطلع گردد و قدرت اینرا داشته باشد تا
سریعتر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در
قبال این عمل مىخواهد، بهعنوان جایزه یا مزد عمل به او بپردازند.»
پس از رحلت امام نیز رسانههاى غربى تلاش زیادى براى خدشهدارنمودن این
حکم نمودند؛ اما هر بار مقام معظم رهبرى با قاطعیت و صلابت، بر لزوم اجراى
حکم امام تأکید کردند. ایشان در پیامى در این خصوص فرمود: «حکم تاریخى و
تغییرناپذیر حضرت امام رضوان الله تعالى علیه در مورد نویسنده کتاب کفرآمیز
آیات شیطانى و تعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجراى این حکم اسلامى،
نخستین ثمرات خود را در صحنه رویارویى اسلام با کفر جهانى نشان مىدهد و
استکبار غرب که حمله به مقدسات یک میلیارد مسلمان جهان را مقدمهاى براى
تحقیر مسلمین و از بین بردن انگیزههاى خیزش اسلامى در جهان قرارداده بود،
بهصورت مفتضحانه و گام به گام، مجبور به عقبنشینى شده و انشاءالله با
ادامه مقاومت مسلمانان جهان، از این پس کسى جرأت اهانت به پیامبر معظم(ص) و
مقدسات اسلامى را نخواهد یافت. حکم اسلام در مورد نویسنده کتاب آیات
شیطانى، همانگونه که حضرت امام رضوان الله تعالى فرمود: «اگر توبه کند و
زاهد زمان هم گردد»، ثابت است و چنین تشبثاتى که با همیارى بعضى افراد
بهظاهر مسلمان صورت مىگیرد، تغییرى در این حکم الهى نخواهد داد.»
راههاى مبارزه با اینگونه توطئهها
براى مقابله با چنین توطئههایى، راهکارهاى متفاوت سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و در نهایت قاطعانه وجود دارد.
راهکار فرهنگى: باید پذیرفت که دنیاى غرب در مقابله با منطق و استدلال دین
عقلانى اسلام با شکست مواجه شده است. بههمیندلیل است که دست به چنین
توطئه احمقانهاى زده است. یقیناً مىتوان با تمسک به آیه شریفه: «و اعدوا
لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم» (انفال
/60) و ایجاد زیرساختهاى لازم مانند ایجاد شبکههاى ماهوارهاى براى
تبلیغ، ایجاد سایتهاى مرجع تبلیغى به تمامى زبانهاى زنده دنیا و... به
جنگ با ناتوى فرهنگى دشمن رفت و آنان را در این نبرد زمینگیر کرد. طبق
شواهد آمارى که در معتبرترین منابع غربى منتشر مىشود، گرایش سریع به اسلام
به یک چالش جدى براى غرب تبدیل شده است.
راهکار سیاسى: در مورد برخورد سیاسى و قطع روابط با کشورهاى توهینکننده،
مهمترین مسأله وحدت عمل کشورهاى اسلامى بهمنظور این اقدام است و مسلماً
چنین حرکت مؤثر و عظیمى با روابط حسنه با سایر کشورهاى اسلامى و ایجاد
حساسیت در آنها میسر مىشود؛ زیرا همانطورکه ملاحظه شد، اتحادیه اروپا در
واکنش به تحریم دانمارک اعلام کرد (تحریم دانمارک، تحریم اروپاست) و
متأسفانه چنین وحدت و انسجامى در میان کشورهاى اسلامى وجود ندارد.
راهکار اقتصادى: از مهمترین راهکارهاى مقابله با کشورهاى توهینکننده،
راهکار تحریم اقتصادى مىباشد. بهطور مثال در پى توهین نشریات دانمارک به
مقدسات مسلمانان، شرکت ارلا یکى از بزرگترین تولیدکنندگان فراوردههاى لبنى
اروپا از زمان تحریم روزانه 1/3 میلیون دلا ر ضرر دیده است. همچنین
مقامات اقتصادى دانمارک معتقدند، تحریم کالاهاى دانمارکى در بیست کشور
مسلمان مىتواند سالانه 1 میلیارد و 600 میلیون دلار براى اقتصاد دانمارک
خسارت در پى داشته باشد.
متأسفانه در این مورد هم انسجام و وحدت مورد نیاز در بین کشورهاى اسلامى
وجود ندارد، در صورتىکه مسلمانان مىتوانند با تحریم کالاهاى کشورهاى
توهینکننده و همچنین استفاده از سلاح بسیار مهم و استراتژیک انرژى، این
کشورها را مجبور به عقبنشینى کنند.
راهکار قاطعیت: دین اسلام دین خشونت و ترور نیست ولى دین جهاد و شهامت
است. در این مورد بهخصوص که راهکار بسیار مؤثرى نیز مىباشد؛ ضرورتاً باید
در زمان غیبت امام معصوم، جواز آن از سوى مرجع تقلید جامع الشرایط و ولى
فقیه صادر شود. همانطورکه تجربه شده است، صدور فتواى تاریخى امام بزرگوار
خمینى کبیر در مورد سلمان رشدى و سایر ناشرین مطلع کتاب شیطانى نقش بسیار
عظیمى در جلوگیرى از توهین به مقدسات مسلمانان داشت. متعاقب صدور این فتوا
مسلمانان سراسر جهان به خروش آمدند و شهیدان بزرگوارى چون مصطفى مازح از
لبنان و برخى افراد از ایران اقدام به اینکار کردند که متأسفانه به هدف
خود نرسیدند اما مطمئناً رشدى دیگر زنده نیست. او آواره خانه به دوشى است
که میلیونها دلار براى حفاظت او خرج مىشود و در طول تمام این مدت با رعب و
وحشت لحظهها را مىگذراند و حتى یکبار هم هر چند به صورت صورى مجبور به
توبه شد. همینطور هم خوشبختانه (کورت ویستر گارد) سلمان رشدى زمانه ما که
طراح کاریکاتورهاى موهن در دانمارک بود، آواره شده است و مکان اختفاى او
نامعلوم و شدیداً از سوى پلیس محافظت مىشود.