به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، مسعود رضایی عضو دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با اشاره به تحریف نقش بیبدیل حضرت امام در انقلاب اسلامی از سوی جریان ملی مذهبی اظهار داشت: با وجود اینکه مهندس بازرگان از دهه 40 وجهه مبارزی در مقابل رژیم شاه داشت، اما روحیات انقلابی آنها به این معنا که خواستار از بین رفتن نظام شاهنشاهی باشند، نبود.
رضایی ادامه داد: این جریان به دنبال محدود کردن قدرت شاه در چارچوب قانون اساسی بود البته ممکن است در بیانیههای خود مطالبی را با ادبیات انقلابی مطرح کرده باشند اما حداکثر خواسته آنها که در عمل امکانپذیر باشد این بود که اختیارات شاه در چارچوب قانون اساسی قرار بگیرد.
این تحلیلگر مسائل تاریخی با اشاره به اینکه محمدرضا شاه به طور کلی قانون اساسی را زیر پا گذاشته و از حوزه اختیارات وسیعی برخوردار بود، تصریح کرد: عملاً نخستوزیر وقت که در برابر مجلس مسئول بود هیچ کاره شده و تمام وقایع تحت نظارت شاه صورت میگرفت.
وی با بیان اینکه طبق تفکر نهضت آزادیها رفتن شاه و تغییر نظام سلطنتی غیرممکن بود، گفت: به تعبیری آنها این مسئله را کوبیدن آب در هاون میدانستند و برایشان این مسئلهای جا افتاده بود.
رضایی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا این جریان محافظهکار ادعای نقشآفرینی پررنگ در تاریخ انقلاب دارد، تصریح کرد: این مسئله متأسفانه در بین احزاب ایرانی وجود دارد و در بین گروههای مختلف چپ و راست دیده میشود؛ بلافاصله پس از پیروزی انقلاب بسیاری گروهها مدعی رهبری این انقلاب شده و میگفتند باید انقلاب را پیش ببریم.
عضو دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران بر همین اساس افزود: سازمان مجاهدین (منافقین) و مسعود رجوی نیز چنین ادعایی داشت و مدعی بود که ما بیشترین زحمت را برای پیروزی انقلاب کشیدهایم در حالی که نقش حضرت امام و مردم در پیروزی انقلاب مسلم است.
وی با اشاره به نهضت عمیق فکری، فرهنگی و سیاسی حضرت امام (ره) که مورد قبول عموم مردم ایران قرار گرفت، خاطر نشان کرد: اگر چنین خطی نبود اساساً انقلاب به پیروزی نمیرسید.
«بنده منکر این نیستم که احزابی مثل نهضت آزادی، مجاهدین خلق (منافقین) و حتی چریکهای فدایی خلق قبل از انقلاب تلاش نکرده، زحمت نکشیده و کشته ندادهاند اما صد در صد معتقدم در صورتی که یک نهضت فراگیر روحانیت به رهبری امام شکل نگرفته بود، هرگز فعالیتهای گروههایی از قبیل جبهه ملی، نهضت آزادی، ملی مذهبیها و التقاطیها به جایی نمیرسید.»
*مقایسه نقش امام با امثال ملی مذهبیها تحریف عمیق تاریخی است
رضایی با اشاره به تسلط رژیم شاه بر این جریانات و ساکت کردن آنها، یادآور شد: آنچه منجر به پیروزی انقلاب شد نقشآفرینی نهضت آزادی یا چریکهای فدایی نبود بلکه اعتراض مردم به توهینی بود که نسبت به حضرت امام صورت گرفته بود از این رو جایگاه امام با این گروهها غیرقابل مقایسه و در واقع قیاس معالفارق و تحریف عمیق تاریخی است.
عضو دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران اضافه کرد: حضرت امام مورد تأیید عامه مردم قرار داشتند و این امر نیز به دلیل اعتقادات مذهبی مردم به امام به عنوان مرجع بزرگ تشیع بود که ایشان را به دلیل تفکرات انقلابیشان قبول داشتند لذا امثال بازرگان، ابراهیم یزدی، مسعود رجوی و چریکهای فدایی خلق اساساً در موقعیتی نبودند که بتوانند توجه عموم مردم را جلب کنند چه برسد به اینکه بخواهند مردم را تا مرز فداکاری برای شهادت به خیابانها بیاورند.
*هیچکس نمیتواند ادعا کند به امام خط داده است
وی با اشاره به حضور و رفت و آمد شخصیتهایی همچون ابراهیم یزدی، قطبزاده، حمید روحانی، دعایی، اشراقی، شهید بهشتی و شهید مطهری به محل اقامت امام در پاریس، گفت: درست است که این افراد با حضرت امام رفت و آمد داشتند اما هیچکدامشان نمیتوانند ادعا کنند که این ما بودیم که به امام خط میدادیم و مسیر انقلاب را پیش میبردیم چراکه حضرت امام در رأس این جریان قرار داشت.
رضایی در عین حال متذکر شد: البته امام طبق توصیه اسلامی با دیگران مشورت میکردند اما موقع تصمیمگیری خودشان تصمیم نهایی را میگرفتند؛ ایشان در وصیتنامه خود نیز فرمودهاند برخی گفتند که رفتن من از عراق به پاریس به توصیه آنها صورت گرفته اما من در این مسئله فقط با احمد مشورت کرده و مقصد پاریس را انتخاب کردم.