هویدا با دست بوسی‌های مکرر و اطاعت محض از شاه، توانست 13 سال مسند نخست‌وزیری را تصاحب کند و بی‌کفایت‌ترین و بی‌اختیارترین رئیس دولت تاریخ ایران لقب بگیرد.

به گزارش خبرنگار سياسي باشگاه خبرنگاران، "امیرعباس هویدا"، در 7 بهمن 1343 در میان تعجب رجال متنفذ دربار پهلوی، با حکم محمدرضا، بر کرسی صدارت تکیه زد و صدمین دولت پس از مشروطه را تشکیل داد.

هويدا و استراتژی اطاعت محض

هویدا با دست بوسی‌های مکرر و اطاعت محض از شاه، توانست 13 سال مسند نخست‌وزیری را تصاحب کند و بی‌کفایت‌ترین و بی‌اختیارترین رئیس دولت تاریخ ایران لقب بگیرد.

برای محمدرضا پهلوی که همواره مزدوران سینه چاک را به رجال قدرتمند ترجیح می‌داد، هویدا مناسب‌ترین گزینه برای پست نخست‌وزیری بود. هویدا نه مانند "قوام" اصل و نسب ریشه‌داری داشت و نه همچون "رزم‌آرا"، تبحری خاص.

او نه یک نظامی بود که توانایی ترتیب دادن کودتا را داشته باشد و نه یک دیپلمات برجسته که زد و بندش با سفارتخانه‌های خارجی برای دربار پهلوی مشکلی ایجاد کند، بنابراين، هویدا برای محمدرضا شاه مستبد، به سان کبریتی بی‌خطر بود.

هویدا که در زمان او، آیین ضاله بهایی‌گری در دربار پهلوی رسوخ کرده بود، نواده "میرزا رضا" از حواریون "عباس افندی"، پسر ارشد وجانشین "عبدالبهاء کذاب" بود.

"هويدا" و دوستی با "منصور"

هویدا که کودکی و نوجوانی خود را در بیروت گذرانده بود، در جوانی به فرانسه می‌رود و به واسطه عبدالله انتظام (سرکنسول آلمان در فرانسه) با "حسنعلی منصور" آشنا می‌شود و به این ترتیب هویدا به رفیق گرمابه و گلستان منصور تبدیل می‌شود، به گونه‌ای که این دو بعدها باجناق یکدیگر می‌شوند و نوه‌های وثوق‌الدوله (عاقد قرارداد ننگین 1919) را به همسری برمی‌گزیند.

دوستی و صمیمیت "هویدا" و "منصور" سبب شد تا هویدا در کابینه منصور به سمت وزارت دارایی نائل شود و پس از ترور منصور به جای او در پست نخست‌وزیری قرار گیرد.

هویدا پس از جلوس بر کرسی صدارت، علاوه بر سینه چاکی برای شاه، تلاشی داشت تا با سایر اشخاص متنفذ دربار از جمله "اشراف پهلوی"، مناسبات فرمانبردارانه‌ای را برقرار کند.

هويدا يا گوژپشت نتردام

ویژگی بارز شخصیتی هویدا، محافظه‌کاری بیش از اندازه او بود. به گونه‌ای که وی از درگیر شدن با سایر رجال سیاسی به شدت اجتناب می‌کرد و حتی پست‌های کلیدی و حساس کابینه را اغلب به رقیبان سیاسی خود می‌سپرد. برای نمونه، هویدا، وزارت خارجه را به "اردشیر زاهدی" واگذار کرد. زاهدی هیچ‌گاه هویدا را به رسمیت نشناخت و مقام نخست‌وزیری را ارث پدری خود می‌دانست که توسط هویدا به یغما رفته است. زاهدی در جلسات کابینه شرکت نمی‌کرد و هویدا را "گوژپشت نتردام" خطاب می‌کرد.

هويدا و ترويج مصرف گرايی با چاشنی اختناق

هویدا را باید مجری سیاست‌هاي امپرياليسم در جهت ترویج فرهنگ مصرف گرایی در جوامع جهان سوم دانست. "روستو"، نظریه‌پردازی آمریکایی بود که در تئوری رشد 5 مرحله‌ای، غایت سعادت یک جامعه را در مصرف‌گرایی تعریف می‌کند. هویدا هم بر همین اساس با اخذ وام‌های کلان از واشنگتن، توانست فروشگاه‌های زنجیره‌ای و بزرگ را در متروپل تهران افتتاح کند و طبقه متوسط شهری و بوروژوازی را رونق بخشد.

هویدا علاوه برآنکه برنامه‌های دیکته شده اقتصادی را پیش می‌برد در زمینه سیاسی نیز با نظارت مستقیم شاه، اختناق و وحشت را در کشور حاکم کرده بود. در دوران هویدا، "رضا صفارهرندی" "محمد بخارایی" مرتضی نیک‌نژاد" و "محمدصادق امانی" از چهره‌های سرشناس فدائیان اسلام، اعدام شدند. همچنین در دوران هویدا، "مصدق" که در "قلعه احمدآباد" در تبعید به سر می‌برد، در گذشت و هویدا با دستور شاه، اجازه برگزاری مراسم برای این نخست‌وزیر فقید را نداد.


در مهر 1346، در حالی که محمدرضا پهلوی، سرمست از قدرت مطلقه در حال تدارک جشن تاجگذاری بود، هویدا کابینه دوم خود را به مجلس شورای ملی معرفی کرد. کابینه‌ای که کاملا مطابق میل شاه بود.

در این دوران به دلیل اتفاقات جهان عرب و حوادثی که در سایر مناطق نفت‌خیز دنیا به وقوع پیوسته بود، قیمت جهانی نفت فزونی یافت و بودجه ایران سراسر بوی نفت گرفت. شاه هم با ثروت به دست آمده از فروش نفت در كاخ مرمر مي‌نشست و با خاطري آسوده از نخست وزيري مطيع توهماتش را تئوریزه می‌کرد.

برنامه های كابينه هويدا براي ترويج آيين ضاله بهاييت

در آذر 1347، کابینه سوم، هویدا با تغییرات زیادی به مجلس شورای ملی معرفی شد. جنجال برانگیزترین وزیر کابینه سوم هویدا، کسی جز "فرخ رو پارسا" نبود، که به سمت وزارت‌ آموزش و پرورش رسید. وی که عضو فرقه ضاله بهائیت بود، اولین زنی محسوب می‌شد که در تاریخ ایران به سمت وزارت نائل می‌شد. پارسا تلاشی می‌کرد تا در تدوین و تنظیم کتب درسی، آیین ضاله بهائیت را ترویج دهد.

هويدا و كابينه‌های پي در پي

نخستین روز از زمستان 1349، کابینه چهارم هویدا تشکیل شد. این کابینه تفاوت چندانی با کابینه پیشین نداشت، تنها "هوشنگ انصاری" که از نزدیکان "علم" بود، به جای "علیخانی" به سمت وزارت دارایی منصوب شده بود. "علم" در آن روزگار وزیر دربار بود و همچون زاهدی سرشار از نفرت نسبت به هویدا بود؛ اما هویدا محافظه کار از سرشاخ شدن با "علم" اکراه داشت.

در شهریور 1350 که شاه مستبد، دستور انحلال مجلس بیست و دوم را صادر کرد، هویدا کابینه پنجم خود را تشکیل داد. در دولت پنجم هویدا، ناسازگاری‌های زاهدی باعث شد تا وی به دستور شاه از وزارت خارجه برکنار شود و به سمت سفیر کبیری ایران در واشنگتن برسد.

مهم‌ترین رویداد، کابینه پنجم هویدا، برگزاری جشن‌های 2500 ساله در تخت جمشید بود. جشن‌هایی که به نوعی جنون خود بزرگ‌بینی (مگالومینا) شاه طغیانگر را ارضا می‌کرد.


جشن‌هایی که با هزینه‌هایی هنگفت و سرسام‌آور برگزار می‌شد و این در حالی بود که روستاییان ایران از ابتدایی‌ترین امکانات معیشتی محروم بودند.

اوایل دهه 50 را باید دوران جاه‌طلبی‌های شاه دانست. خرید تسلیحات نظامی از "نیکسون" رئیس‌جمهور آمریکا و اعطای وام‌های کلان به دول درگیر بحران اقتصادی، موجب شده بود تا شاه خود را ولی نعمت جهانیان بداند. این جنون خود برتر بینی باعث شد تا شاه از مشکلات داخلی که روز به روز در حال افزایش بود، غافل شود. سیل مهاجرت روستاییان به شهرها و چند برابر شدن قیمت مسکن به علاوه تورم و فساد بی حد نزدیکان دربار، مشکلاتی را ایجاد کرده بود، که رفته رفته در حال ویران کردن کاخ ظلم پهلوی بود.

در اردیبهشت 1353، در حالی که فساد و تبعیض و شکاف طبقاتی سراسر کشور را فراگرفته بود، شاه، هویدا را مامور کرد تا ششمین کابینه خود را تشکیل دهد. کابینه ششم هویدا، چهره‌های جدیدی را به خود می‌دید. در این کابینه، "جمشید آموزگار" بر مسند وزارت کشور تکیه زد.

برقراری نظام تك حزبی و تغيير تاريخ رسمی كشور

شاه که همواره از لزوم تنوع و تکثر احزاب و سلايق سیاسی سخن می‌راند، در سال 1353، تمام احزاب کشور را منحل کرد و نظام تک حزبی را در کشور برقرار کرد. "حزب رستاخیز" به عنوان تنها تشکل سیاسی کشور اعلام موجودیت کرد و تمام شخصیت‌های سیاسی ملزم به عضویت در این حزب شدند.

در اواسط سال 1354، در حالی که درآمدهای نفتی کشور به شدت کاهش یافته بود، هویدا هفتمین کابینه خود را با کمترین تغییرات، تشکیل داد.

در این دوره، هویدا با دستور شاه، تاریخ اسلامی هجری را به بهانه اینکه به فرهنگ غیرایرانی مربوط می‌شود، منسوخ اعلام کرد و تاریخی مجعول با مبدئی مبهم به نام "تاریخ شاهنشاهی" را جایگزین آن ساخت. در این تاریخ جدید، سال 2500 با سال اول سلطنت شاه منطبق می‌شد و وقتی دو رقم آخر آن برای اختصار ذکر می‌شد در واقع اعلام چندمین سال سلطنت شاه بود. تغییر تاریخ هجری به تاریخ شاهنشاهی نقطه اوج اقدامات رژیم شاه برای مبارزه با اسلام بود.

سرانجام در مرداد 1356، در حالی که مشکلات عدیده‌ای، سریر سلطنت فاسد شاه را محاصره کرده بود، هویدا پس از 13 سال از سمت نخست‌وزیری برکنار شد.


انتهاي پيام/

برچسب ها: هویدا ، صدارت ، تکیه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار