آیت‌الله مصباح يزدي:
عده‌اي از ابتدا مخالفت با آمريكا را اشتباه مي‌دانستند/ نه تفكر سازشكارانه به كلي معدوم شده و نه تفكر براندازانه از بين رفته است
عضو خبرگان رهبري گفت: چه بسا امروز هم عده‌اي كه از همان ابتدا تفكرشان برقراري رابطه با آمريكا بود، تقابل با آمريكا را اشتباه دانسته و در حال حاضر نيز در صورت امكان، ابائي از برقراري روابط با آمريكا و حتي عذرخواهي از آمريكا به خاطر تسخير لانه جاسوسي نداشته باشند.
به گزارش حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه اطلاع‌رساني آيت‌الله مصباح يزدي، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در ديدار با جمعي از نخبگان سراسر كشور با اشاره به كامل بودن دين اسلام اظهار داشت: همه ما معتقديم اسلام، در همه زمينه‌هايي كه بشر براي رسيدن به سعادتش به آن نياز دارد، برنامه دارد.
آيت‌الله مصباح يزدي با اشاره به اينكه احكام و برنامه‌هاي اسلام بر دو قسم احكام فردي و اجتماعي است، اظهار داشت: از سوي ديگر احكام اسلامي از جهت اقسام ارتباط انسان با ديگران داراي اقسامي است، و از مسائل مالي و خانوادگي گرفته تا پيچيده‌ترين مسائل بين‌المللي را شامل مي‌شود.
وي ادامه داد: البته شناخت احكام اسلام در زمينه فردي ساده است و انگيزه عمل به آن هم نياز به كارهاي فرهنگي دارد كه عمدتا بر عهده نهادهاي آموزشي است، اما قضيه در مسائل اجتماعي متفاوت است، چرا كه عرصه‌هاي ارتباط انسان‌ها با يكديگر بيش از حد تصور است.
آیت‌الله مصباح يزدي افزود: حتي اگر احكام اسلامي در همه زمينه‌هاي متعدد و گسترده اجتماعي، مشخص شده و معلوم باشد، بازهم مشكلاتي براي عمل به احكام اجتماعي وجود دارد. مشكل اول، تشخيص مصاديق و انطباق آنها براحكام الهي است، چرا كه احكام اسلام به بيان كليات پرداخته و همه مصاديق را بيان نكرده است.
وي با اشاره به نمونه‌هاي متعدد از تفاوت ديدگاه‌ها در مسأله واحد گفت: به عنوان نمونه در مسأله برخورد با آمريكا و تسخير لانه جاسوسي از اوايل انقلاب تاكنون نظرات مختلفي وجود داشته است، عده‌اي تقابل با آمريكا را اشتباه دانسته، عده ديگري هرچند تقابل با آمريكا را از نظر اسلامي و در تئوري صحيح مي‌دانستند، اما به خاطر راحت طلبي و دوري از جنگ و ديگر مسائل، برخورد را به مصلحت نمي‌ديدند و برخي نيز از ابتدا مخالف نظام اسلامي و به دنبال قدرت طلبي بودند و لذا براي رسيدن به اين قدرت به تعامل با ديگران مي‌پرداختند و البته كساني هم بودند كه مقابله با آمريكا را امري لازم مي‌دانستند.
وي با اشاره به عواملي كه سبب اختلاف اين نظر‌ها مي‌شود، ادامه داد: گاهي اختلاف در فهم، راحت طلبي و قدرت طلبي سبب ايجاد نظرات مختلف در مسأله واحد مي‌شوند.
آيت‌الله مصباح با اشاره به اوايل انقلاب و حضور امام(ره) و وجود فضاي جنگ و جوش و خروش مردم براي حفظ انقلابشان افزود: در اوايل انقلاب و به خصوص تا زماني كه امام(ره) در قيد حيات بودند، قدرت در دست ياران امام(ره) بود و تفكر امام (ره) كه همان مقابله با آمريكا و استكبار و عدم سازشكاري بود، رواج بيشتري داشت. اما بايد توجه داشت كه بعد از گذشت 35 سال از انقلاب اسلامي چنين نيست كه همه مردم تفكر واحدي داشته باشند و هيچ كس تفكر براندازي نظام يا سازشكاري و برقراري رابطه با آمريكا را ندارد، چرا كه هرچند اين تفكرات در اوايل انقلاب، كمتر نمود يافت، اما تفكر از بين نمي‌رود.
وي با بيان اينكه نه تفكر سازشكارانه به كلي معدوم شده و نه تفكر براندازانه از بين رفته است ادامه داد: چه بسا عده‌اي كه از همان ابتدا تفكرشان برقراري رابطه با آمريكا بود، تقابل با آمريكا را اشتباه دانسته و در حال حاضر نيز در صورت امكان، ابائي از برقراري روابط با آمريكا و حتي عذرخواهي از آمريكا به خاطر تسخير لانه جاسوسي نداشته باشند. همچنين چه بسا امروز گروه‌هايي وجود داشته باشند كه با اصل نظام كه نماد آن ولايت‌فقيه است، مخالف باشند. همان گونه كه از روزهاي اول انقلاب افراد و گروه‌هايي با شيوه‌ها و راه‌هاي مختلف به اقدام عليه ولايت‌فقيه پرداختند.
آیت‌الله مصباح يزدي با اشاره به گرايش مردم در گذشته و فراموشي احكام اجتماعي اسلام اظهار داشت: اگر عالمي در گذشته در مسائل سياسي دخالت مي‌كرد، انگ "سياسي بودن" به او مي‌زدند و او را فرد متقي و مؤمني نمي‌دانستند كه نمونه بارز آن آيت‌الله كاشاني است كه عليرغم علم، فهم، بصيرت، دقت، شجاعت و فداكاري، چندان به ايشان به عنوان يك عالم توجه نمي‌شد.
عضو خبرگان رهبري با اشاره به اينكه خدا فردي را به اين ملت ارزاني كرد كه قضيه را برعكس كرد، ادامه داد: اين فرد به همه مردم فهماند كه احكام اجتماعي اسلام مانند نماز واجب است و لذا نيمي از احكام اسلام را كه مربوط به مسائل اجتماعي بوده و مغفول مانده بود احيا كرد. و آن فرد كسي جز امام خميني(ره) نبود.
وي ادامه داد: اين هنر امام(ره) بود كه بعد از قرنها اين تفكر اصيل اسلامي شيعه را كه ريشه در عاشوراي سيدالشهدا(ع) داشت، احيا كرد و به دنبال آن فكر شهادت طلبي در مقام مبارزه با دشمنان اسلام را رواج داد و در ترويج اين تفكر به قدري از خود مايه گذاشت كه طفل 13 ساله را رهبر خود ناميد.
آیت‌الله مصباح افزود: احساس تكليف در ما نسبت به مسائل سياسي و اجتماعي در واقع ميراثي است كه از امام خميني(ره) براي ما برجاي مانده است. اما بايد توجه داشت كه در تاريخ هيچ امر ثابت تضمين شده‌اي وجود ندارد و انسان تا آخرين نفس در معرض تغيير است. لذا اگر احساس مي‌كنيم كه براي آينده كشورمان مسئوليت داريم، بايد براي آن هزينه كنيم تا اين ميراث باقي بماند و تدريجا ضعيف نشود و روحيه سازشكاري بر مردم غالب نشود و ارزش مقاومت، فداكاري، شهادت و گذشت به فراموشي سپرده نشود؛ وگرنه در اين دنيايي كه فرياد دنياگرايي آن به شدت بلند است، تحت تأثير قرار گرفته و اهتماممان به ارزش‌هاي اسلامي كم مي‌شود.
وي به تبيين وظايف در عصر حاضر پرداخت و افزود: امروز ما سه وظيفه اصلي داريم، اول ارتقاي علم و فهم خود نسبت به احكام اسلام و اينكه باور كنيم راه سعادت انسان در دنيا و آخرت، راه اسلام است و بس، و جايگزيني ندارد.
آیت‌الله مصباح يزدي كسب بصيرت، براي شناخت احكام اسلامي و تطبيق آنها بر مصاديق و وقايع اجتماعي را وظيفه دوم دانست و افزود: بايد به گونه‌اي خود را تقويت كنيم كه بتوانيم حوادث و وقايع احتماعي را تحليل كنيم و متوجه ريشه‌ها و آثار آنها باشيم.
استاد اخلاق حوزه علميه ادامه داد: اما اين كافي نيست، چرا كه گاه افرادي اسلام را شناخته و تحليل مناسبي دارند، اما به خاطر راحت طلبي يا قدرت طلبي به وظيفه خود عمل نمي‌كنند. لذا وظيفه سوم ما، تقويت اراده براي عمل به تكليف يعني همان خودسازي است.
انتهای پیام/
آيت‌الله مصباح يزدي با اشاره به اينكه احكام و برنامه‌هاي اسلام بر دو قسم احكام فردي و اجتماعي است، اظهار داشت: از سوي ديگر احكام اسلامي از جهت اقسام ارتباط انسان با ديگران داراي اقسامي است، و از مسائل مالي و خانوادگي گرفته تا پيچيده‌ترين مسائل بين‌المللي را شامل مي‌شود.
وي ادامه داد: البته شناخت احكام اسلام در زمينه فردي ساده است و انگيزه عمل به آن هم نياز به كارهاي فرهنگي دارد كه عمدتا بر عهده نهادهاي آموزشي است، اما قضيه در مسائل اجتماعي متفاوت است، چرا كه عرصه‌هاي ارتباط انسان‌ها با يكديگر بيش از حد تصور است.
آیت‌الله مصباح يزدي افزود: حتي اگر احكام اسلامي در همه زمينه‌هاي متعدد و گسترده اجتماعي، مشخص شده و معلوم باشد، بازهم مشكلاتي براي عمل به احكام اجتماعي وجود دارد. مشكل اول، تشخيص مصاديق و انطباق آنها براحكام الهي است، چرا كه احكام اسلام به بيان كليات پرداخته و همه مصاديق را بيان نكرده است.
وي با اشاره به نمونه‌هاي متعدد از تفاوت ديدگاه‌ها در مسأله واحد گفت: به عنوان نمونه در مسأله برخورد با آمريكا و تسخير لانه جاسوسي از اوايل انقلاب تاكنون نظرات مختلفي وجود داشته است، عده‌اي تقابل با آمريكا را اشتباه دانسته، عده ديگري هرچند تقابل با آمريكا را از نظر اسلامي و در تئوري صحيح مي‌دانستند، اما به خاطر راحت طلبي و دوري از جنگ و ديگر مسائل، برخورد را به مصلحت نمي‌ديدند و برخي نيز از ابتدا مخالف نظام اسلامي و به دنبال قدرت طلبي بودند و لذا براي رسيدن به اين قدرت به تعامل با ديگران مي‌پرداختند و البته كساني هم بودند كه مقابله با آمريكا را امري لازم مي‌دانستند.
وي با اشاره به عواملي كه سبب اختلاف اين نظر‌ها مي‌شود، ادامه داد: گاهي اختلاف در فهم، راحت طلبي و قدرت طلبي سبب ايجاد نظرات مختلف در مسأله واحد مي‌شوند.
آيت‌الله مصباح با اشاره به اوايل انقلاب و حضور امام(ره) و وجود فضاي جنگ و جوش و خروش مردم براي حفظ انقلابشان افزود: در اوايل انقلاب و به خصوص تا زماني كه امام(ره) در قيد حيات بودند، قدرت در دست ياران امام(ره) بود و تفكر امام (ره) كه همان مقابله با آمريكا و استكبار و عدم سازشكاري بود، رواج بيشتري داشت. اما بايد توجه داشت كه بعد از گذشت 35 سال از انقلاب اسلامي چنين نيست كه همه مردم تفكر واحدي داشته باشند و هيچ كس تفكر براندازي نظام يا سازشكاري و برقراري رابطه با آمريكا را ندارد، چرا كه هرچند اين تفكرات در اوايل انقلاب، كمتر نمود يافت، اما تفكر از بين نمي‌رود.
وي با بيان اينكه نه تفكر سازشكارانه به كلي معدوم شده و نه تفكر براندازانه از بين رفته است ادامه داد: چه بسا عده‌اي كه از همان ابتدا تفكرشان برقراري رابطه با آمريكا بود، تقابل با آمريكا را اشتباه دانسته و در حال حاضر نيز در صورت امكان، ابائي از برقراري روابط با آمريكا و حتي عذرخواهي از آمريكا به خاطر تسخير لانه جاسوسي نداشته باشند. همچنين چه بسا امروز گروه‌هايي وجود داشته باشند كه با اصل نظام كه نماد آن ولايت‌فقيه است، مخالف باشند. همان گونه كه از روزهاي اول انقلاب افراد و گروه‌هايي با شيوه‌ها و راه‌هاي مختلف به اقدام عليه ولايت‌فقيه پرداختند.
آیت‌الله مصباح يزدي با اشاره به گرايش مردم در گذشته و فراموشي احكام اجتماعي اسلام اظهار داشت: اگر عالمي در گذشته در مسائل سياسي دخالت مي‌كرد، انگ "سياسي بودن" به او مي‌زدند و او را فرد متقي و مؤمني نمي‌دانستند كه نمونه بارز آن آيت‌الله كاشاني است كه عليرغم علم، فهم، بصيرت، دقت، شجاعت و فداكاري، چندان به ايشان به عنوان يك عالم توجه نمي‌شد.
عضو خبرگان رهبري با اشاره به اينكه خدا فردي را به اين ملت ارزاني كرد كه قضيه را برعكس كرد، ادامه داد: اين فرد به همه مردم فهماند كه احكام اجتماعي اسلام مانند نماز واجب است و لذا نيمي از احكام اسلام را كه مربوط به مسائل اجتماعي بوده و مغفول مانده بود احيا كرد. و آن فرد كسي جز امام خميني(ره) نبود.
وي ادامه داد: اين هنر امام(ره) بود كه بعد از قرنها اين تفكر اصيل اسلامي شيعه را كه ريشه در عاشوراي سيدالشهدا(ع) داشت، احيا كرد و به دنبال آن فكر شهادت طلبي در مقام مبارزه با دشمنان اسلام را رواج داد و در ترويج اين تفكر به قدري از خود مايه گذاشت كه طفل 13 ساله را رهبر خود ناميد.
آیت‌الله مصباح افزود: احساس تكليف در ما نسبت به مسائل سياسي و اجتماعي در واقع ميراثي است كه از امام خميني(ره) براي ما برجاي مانده است. اما بايد توجه داشت كه در تاريخ هيچ امر ثابت تضمين شده‌اي وجود ندارد و انسان تا آخرين نفس در معرض تغيير است. لذا اگر احساس مي‌كنيم كه براي آينده كشورمان مسئوليت داريم، بايد براي آن هزينه كنيم تا اين ميراث باقي بماند و تدريجا ضعيف نشود و روحيه سازشكاري بر مردم غالب نشود و ارزش مقاومت، فداكاري، شهادت و گذشت به فراموشي سپرده نشود؛ وگرنه در اين دنيايي كه فرياد دنياگرايي آن به شدت بلند است، تحت تأثير قرار گرفته و اهتماممان به ارزش‌هاي اسلامي كم مي‌شود.
وي به تبيين وظايف در عصر حاضر پرداخت و افزود: امروز ما سه وظيفه اصلي داريم، اول ارتقاي علم و فهم خود نسبت به احكام اسلام و اينكه باور كنيم راه سعادت انسان در دنيا و آخرت، راه اسلام است و بس، و جايگزيني ندارد.
آیت‌الله مصباح يزدي كسب بصيرت، براي شناخت احكام اسلامي و تطبيق آنها بر مصاديق و وقايع اجتماعي را وظيفه دوم دانست و افزود: بايد به گونه‌اي خود را تقويت كنيم كه بتوانيم حوادث و وقايع احتماعي را تحليل كنيم و متوجه ريشه‌ها و آثار آنها باشيم.
استاد اخلاق حوزه علميه ادامه داد: اما اين كافي نيست، چرا كه گاه افرادي اسلام را شناخته و تحليل مناسبي دارند، اما به خاطر راحت طلبي يا قدرت طلبي به وظيفه خود عمل نمي‌كنند. لذا وظيفه سوم ما، تقويت اراده براي عمل به تكليف يعني همان خودسازي است.
انتهای پیام/
