علمى که از دین جدا شد و خودش را متعهد به دین ندانست، نتیجه اش همین می‌شود که امروز در دنیا رایج است؛ علم وسیلة زورگویى است، وسیلة استثمار است، وسیلة تخریب حرث و نسل است و محصول علم، بمب اتم است از یک طرف؛ از طرف دیگر، محصول علم، این مواد مخدر کذایى است؛ محصول علم، روى کار آمدن سیاستمدارانِ دور از همة احساسات انسانى است در خیلى از کشورهاى دنیا. علم را باید با دین همراه دانست. علم را براى خدا و در راه خدا باید تحصیل کرد و به کار گرفت. این، جزو تعالیمِ اولیة ما باید باشد؛ در همه جا.

امروز دنیا، دنیاى ظلم و دروغ و فریب است. پرچم دفاع از حقوق بشر را كسانى به دوش گرفته‌اند كه بزرگترین دشمنان حقوق بشرند! در رأس آنها هم دولت امریكاست. ببینید در داخل كشورشان، با سیاهان چه مى‌كنند! این‌كه دیگر خبر از گذشته نیست. خبر از پنجاه سال، صد سال پیش نیست كه بگویند ما حالا اصلاح كرده‌ایم. متعلّق به همین امروز است؛ در شهرهاى بزرگِ كشورِ امریكا است. ببینید؛ هنوز مسأله‌ى تبعیض نژادى در آن كشورى كه مدّعى آزادى و حقوق بشر است، حل نشده است. هنوز انسانى به جرم پوست سیاه، تأمین ندارد كه در آن جامعه زندگى كند! یك وقت اگر لازم باشد، به جرم سیاه پوست بودن، پلیسى او را تا حدّ كشتن كتك مى‌زند!

 

اینها ادّعاى حقوق بشر مى‌كنند! اینها چشم خود را بر جنایات وحشت‌آور حكومت غاصب صهیونیست مى‌بندند. ببینید در همین چند روز گذشته، صهیونیسها با مردم بى‌پناه شهرهاى لبنان - صیدا و غیره - چه كردند! این بمبارانها، این آدم‌رباییها، این كشتارها؛ اینها همه جنایت است. همه‌ى اینها - به اصطلاح آقایان - حركات ضدّ حقوق بشر است. طرفداران حقوق بشر، هیچ احساس نمى‌كنند كه ضدّ حقوق بشر در آن‌جا انجام مى‌گیرد. اگر یك فلسطینىِ از جان گذشته و ستمدیده فریادى بزند و حركت خشم‌آگینى بكند، دستگاههاى تبلیغاتى و سیاسیشان به راه مى‌افتد؛ اما این همه جنایت علیه ملت فلسطین و ملت لبنان از طرف آنها نادیده گرفته مى‌شود!

 

امروز پرچم حقوق بشر را چنین كسانى بردوش گرفته‌اند! این، دنیاى فریب نیست؟ دنیاى دروغ نیست؟! دنیاى تزویر نیست؟! قبلاً مى‌گفتند كه سیاست، تزویر است؛ اما اینها ادّعاى حقوق بشرشان تزویر است؛ اساس كار بین‌المللى‌شان بر تزویر است؛ فقط مسأله‌ى سیاست نیست.

امروز در دنیایى كه بر اساس فرهنگ زور و نامردمى بنا شده است، همه‌ ملتها باید روح دفاع از مصالحشان را در میان خود تقویت كنند. مى‌بینید كه چطور سیاستهاى عالم بر اساس زور، ظلم و نادیده گرفتن حقوق انسانها مى‌چرخد و اداره مى‌شود. ملت فلسطین كه یك ملت مظلوم است، با ظلم و جور و قساوت و نامردمى و تبعیض نژادى و نژادپرستىِ یك‌عده سرمایه‌دار و سیاستمدار ظالم در فلسطین اشغالى، از خانه‌ خود اخراج شد. آنچه كه در فلسطین اشغالى از مظاهر نژادپرستى انجام شده است، در كمتر جایى نظیر آن را مى‌شود مشاهده كرد... در این سرزمینى كه متعلق به مردم این سرزمین بوده است، همه چیز از آنها باید سلب شود و در خدمت این حكومت نژادپرست صهیونیست قرار گیرد!

تقریباً پنجاه سال است كه صهیونیستها در اوایل كار در بخشهایى از سرزمین فلسطین و بعد در همه‌ این سرزمین، با یك نژادپرستى خشونت‌بار كه دیگر وحشیانه‌تر از آن متصور نیست - حكومت مى‌كنند. جوانان فلسطینى را با بدترین شكنجه‌ها در زندانها شكنجه كردن، حتّى آن‌طورى كه نقل شد، در مواردى خون آنها را گرفتن - كه در طول این سالها گفته شد و از این صهیونیستهاى دژخیم هیچ بعید نیست - به وجود آوردن مناظرى مثل شكستن دست یك پسربچه جلوى چشم همه، كه به وسیله مأموران انجام گرفت و اتفاقاً تلویزیون آن را نشان داد و دنیا را به ضجه آورد، كارهاى معمولى آنها است! در این مدت تقریباً پنجاه سال، از این قبیل حوادث مكرر اتفاق افتاده است.

آیا اینها نژادپرستند یا نه؟ آیا نژادپرستى از این خشن‌تر و خباثت‌آلوده‌تر ممكن است؟ اگر اینها نژادپرست نیستند، پس چه كسى نژادپرست است؟! آن وقت رئیس جمهور امریكا به سازمان ملل مى‌رود - به اصطلاح خانه‌ى ملتها؛ آن‌جایى كه باید از حق ملتها دفاع بكند - مثل یك قلدر مى‌ایستد و علیه ملت فلسطین حرف مى‌زند و براى این نژادپرستهاى دژخیم، شفاعت و وساطت مى‌كند!

آیا این آدمها و این سیاستمدارها مى‌توانند ادعا كنند كه اصلاً حقوق بشر را فهمیده‌اند؛ چه رسد به طرفدارى از حقوق بشر؟! اینهایى كه وقتى مى‌خواهند راجع به دولتهاى مخالف خودشان حرف بزنند، مثل نقل و نبات همین‌طور كلمه‌ حقوق بشر از دست و رویشان مى‌ریزد! هر كس را بخواهند متهم كنند، به نفى حقوق بشر یا به عدم مراعات حقوق بشر متهم مى‌كنند؛ مثل این‌كه آنها بانى حقوق بشرند! شما چه مى‌فهمید كه حقوق بشر چیست؟! شما كه علیه ملت فلسطین چنین خیانتى را روا مى‌دارید و با صهیونیستهاى نژادپرست این‌گونه همدست و همراه و حمایت‌كننده‌ى آنها هستید، چه مى‌فهمید كه حقوق بشر چیست؟! شما چه حق دارید كه درباره‌ى حقوق بشر حرف بزنید؟! رئیس جمهور امریكا با این كار، نفرت عمیق ملتهاى مسلمان، بلكه ملتهاى آزادیخواه و عدالت‌طلب دنیا را نسبت به خود عمیقتر كرد.

با این همه حركات ضدّ بشرى كه از سوى رژیم غاصب صهیونیستى انجام مى‏گیرد، با این همه گناهان و خلافهاى بَین كه هر انسانى را دچار انزجار مى‏كند، امریكا از پشتیبانى خود از این رژیم دست برنمى‏دارد. روزبه‏روز پشتیبانى خودش را از آن بیشتر مى‏كند. این، به چه معناست؟! كدام تضییع حقوق انسان، از این بالاتر است!؟ آن وقت، امریكاییها ادّعاى طرفدارى از حقوق بشر مى‏كنند؛ در باره حقوق بشر سخنرانى مى‏كنند؛ حرف مى‏زنند؛ سیاستگذارى مى‏كنند و موضعشان را نسبت به رژیمها معین مى‏كنند. فلان رژیم در لیست سیاه آنهاست، چون به قول آنها «مراعات حقوق بشر را نمى‏كند!» فلان رژیم امروز از لیست سیاه خارج شد! فلان رژیم امروز وارد لیست سیاه شد! اینها، دنیایى را بازى مى‏دهند. افكار عمومى عالم را با این ملعبه به تمسخر مى‏گیرند و بشریت را استهزا مى‏كنند. براى انسانها بلایى از این بالاتر!؟...

مى‏گویند «ما طرفدار حقوق بشریم»! ما مى‏گوییم: اصلاً شما حقوق بشر را قبول ندارید. شما معتقد به حقوق بشر نیستید. شما معتقد به حقوق كمپانیها و سرمایه‏داران بزرگ آمریكایى هستید. شما معتقد به منافع نامشروع رژیم امریكا در سراسر دنیا هستید. شما به حقوق بشر كار ندارید! آن دیروزتان، این امروزتان! این قضایاى داخل امریكا و مسأله سیاهان! دهها میلیون، شاید پنجاه میلیون یا بیشتر - الان درست در ذهنم نیست - از سیاهان امریكا از حقوق انسانى محرومند. در داخل شهرهاى امریكا و در زیر سایه حكومتى كه خود را پرچمدار حقوق بشر مى‏داند و انسانهاى عاقل و هوشمند دنیا را به لبخند تمسخر وادار مى‏كند، این هزاران انسانى كه در سى و چند شهر امریكا در همین روزها سربلند كردند و خشم خود را ابراز كردند، به چه كسى اعتراض داشتند جز به شما؟! به سبب تضییع حقوقشان از كه شكایت داشتند؟!

 

شما شهروندان خودتان را فقط به این جرم كه پوستشان سیاه است، زیر پاهایتان لگدمال مى‏كنید، آن وقت دم از حقوق بشر مى‏زنید؟! شما سالهاى متمادى در مناطق گوناگون عالم، انسانهاى مظلوم را ذبح كردید. در ویتنام چه كردید؟ چندصد هزار از نیروهاى آمریكایى براى دفاع از یكى از فاسدترین رژیمها به ویتنام رفتند! رژیم آن روز ویتنام جنوبى، طرفدار حقوق بشر بود یا یكى از فاسدترین رژیمها؟! لشكركشى كردند و به آن‏جا رفتند. نه فقط مسلّحین مقابل خودشان، بلكه زن و بچه‏ها را كشتند. چقدر از بچه‏ها را نابود كردند! چقدر از زنها را نابود كردند! چقدر كشاورزان مزارع را از بین بردند و كشتند و گروههایى را در زیر خروارها خاك مدفون كردند! اینها حقوق بشر است؟! در همین ایران، سالهاى متمادى از رژیم ظالم، فاجر و خشن پهلوى حمایت كردند.

 

شاه، طرفدار حقوق بشر بود كه با همه امكانات از او حمایت مى‏كردید؟! از همین صدّام حسین كه امروز و از مدّتها بیش تا امروز، صفحات مجلّات و تبلیغات امریكایى پر است از بیان خشونتهاى او، چقدر حمایت كردند؟! به او كمك كردند، به او فناورى دادند، پول دادند، مواد غذایى دادند و در مقابل جنایات بزرگ او، دم نزدند! جلو چشم مردم همه دنیا، شهر حلبچه بمباران شیمیایى شد. زن و مرد و كوچك و بزرگ، در یك لحظه، با بمباران شیمیایى و باران زهرى كه بر سر آنها فرو ریخت، در میان كوچه‏ها و خانه‏ها افتادند و از بین رفتند؛ امّا اینها، دم نزدند. اینها حقوق بشر بود؟! كدام آدم عاقلى در دنیا به این پرچم حقوق بشرى كه اینها بلند كرده‏اند باور دارد!؟...