"رانر رانر" فیلمنامه به شدت تکراری و ضعیف دارد که مخصوصاً در چند سال اخیر بارها به طریقه گوناگون چنین داستانی را مشاهده کرده ایم.

به گزارش حوزه سینمای جهان باشگاه خبرنگاران به نقل از مووی مگ؛ از ماه ها پیش تبلیغ " رانر رانر " را می شد در اغلب مکانهای عمومی مشاهده کرد.( اصطلاح مشخصی برای این واژه در فارسی وجود ندارد. البته می توان آن را " دونده دونده " هم معنی کرد اما در عمل، کوچکترین شباهی به مورد استفاده اش ندارد.

 اصطلاح " رانر رانر " را در هنگام بازی قمار به کار می برند ) اثری که با پوستر بزرگی از بن افلک و جاستین تیمبرلک با انواع و اقسام جمله های عجیب و غریب نظیر : " تو عمراً بدونی از کجا ضربه خوردی! " خودنمایی می کرد. حالا " رانر رانر " با صرف هزینه تبلیغات بالایی که داشت ، روانه سینما شده و می توان به جای عبارت " تو عمراً بدونی از کجا ضربه خوردی! " این عبارت را درج کرد : " تو عمراً بدونی این فیلم چقدر احمقانه است! " داستان از این قرار است که :  ریچی فورست ( جاستین تیمبرلک ) دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه پرینستون آمریکاست و علاقه زیادی به قماربازی آنلاین دارد. فورست که به واسطه معرفی افراد مختلف به قماربازی آنلاین، مبلغی به عنوان حق الزحمه دریافت میکند ، مدتی است که توسط مدیریت دانشگاه تهدید شده که اگر به معرفی و انجام قمار ادامه دهد، فارغ التحصیلی اش از دانشگاه سخت خواهد بود.

 ریچی اما تصمیم میگیرد اینبار در هنگام قمار ، تمام پس انداز 17 هزار دلاری اش را در بازی استفاده کند و البته تمامی پس انداز خود را در این قمار آنلاین می بازد. ریچی که بسیار از این اتفاق ناراحت است، به زودی پی می برد که در انجام بازی تقلب شده. وی که حالا چیزی برای از دست دادن ندارد، عازم سفر به کاستاریکا می شود تا با یک فرد بزرگ و با نفوذ در صنعت قمار به نام ایوان بلاک (بن افلک) ملاقات کند. ایوان با مشاهده توانایی های ریچی به او پیشنهاد کار پر سودی را می دهد اما...

" رانر رانر " فیلمنامه به شدت تکراری و ضعیف دارد که مخصوصاً در چند سال اخیر بارها به طریقه گوناگون چنین داستانی را مشاهده کرده ایم. داستان مردی که به باند خلافکاران می پیوندد و در ادامه متوجه می شود که چه اشتباهی کرده و حالا باید خودش را از این مخمصه خارج کند. نکته جالب درباره " رانر رانر " این است که به شدت بر فرمول های رایج این ژانر پایبند بوده و در میانه داستان شریکِ ایوان – متمایل به دوست دخترِ ایوان - که یک خانم زیبا با کمترین شباهت ممکن به یک شریک تجاری است را هم وارد داستان می کند تا قهرمان داستان، به سمت وی کشیده شود و وی هم از مصائب و سرکوب هایی که شده پرده بردارد و در ادامه عشقی هم شعله ور شود !

فیلمنامه کهنه و نم گرفته " رانر رانر " می توانست با اتکا به چند ویژگی منحصر به فرد، حداقل تبدیل به اثری ماندگار در ذهن مخاطب شود اما دیوید لوین و بریان کاپلمن در مقام نویسنده و برد فورمن به عنوان کارگردان اثر، از خلق و بکارگیری آنها خودداری کرده اند و ترجیح داده اند تا " رانر رانر " را بر خطی استوار به جلو هدایت کنند که کمترین لغزش در آن شکل گرفته باشد. بنابراین مخاطب در هنگام تماشای " رانر رانر " نباید مطلقاً انتظار هرگونه خلاقیت در فیلمنامه را داشته باشد.
 
معمولاً در ساخت آثار " کازینویی " ( چنانچه بتوان اصلا " رانر رانر " را متعلق به چنین زیر- ژانری دانست ) می توان با در نظر گرفتن چند ویژگی ، اثری قابل قبول ارائه داد تا مخاطب دچار سرخوردگی نشود. یکی از این ویژگی ها، شخصیت پردازی قوی می باشد که واقعاً برای چنین آثاری لازم بوده و اجتناب از آن می تواند منجر به یک فاجعه شود که در مورد " رانر رانر " متاسفانه این اتفاق افتاده است. شخصیت های " رانر رانر " از ریچی گرفته تا ایوان همگی دچار ضعف های مفرط استند. هیچکدام از این شخصیت ها رفتار منطقی ندارند و هیچ آمار دقیقی از گذشته و دلیل برخی رفتارهایشان به مخاطب ارائه داده نمی شود. کُلنگ آغاز تصمیمات اشتباه فیلم با سفر ریچی به کاستاریکا زده می شود. تصمیمی که هیچ منطقی پشت آن نیست اما کارگردان از ما می خواهد که به این موضوع کاری نداشته باشیم و فقط نظاره گر ادامه داستان باشیم! در ادامه هم نوبت به پیدایش شخصیت ایوان می رسد که این یکی هم هیچ نشانی از یک سردسته گنگستر ها ندارد و پر از ایراد و اغراق است.

بن افلک در نقش ایوان بلاک هیچ نشانی از اُبهت یک سردسته گنگستر ( در اینجا قماربازی ) که مهمترین نقش آثار " کازینویی " محسوب می شوند ، ندارد. کسی به خاطر ندارد که بن افلک پیش از این در چنین نقشهایی حضور پیدا کرده باشد یا صرفا اصلاً چند بار در نقش منفی ظاهر شده باشد، اما هرچه که است، تصویر نقش بسته از وی در " رانر رانر " در مقام یک فرد گردن کلفت در قماربازی آنلاین که خیلی راحت به به سبک رابرت دنیرو یا جک نیکلسون، از افرادش با لگد و گلوله پذیرایی می کند، اصلاً قابل قبول نیست و بن افلک هم ابداً کاریزمای یک خلافکار بزرگ را ندارد.

جاستین تیمبرلک هم که یکی از معدود خوانندگان محبوبی است که در سینما هم همیشه موفق ظاهر شده، در نقش ریچی علناً چیزی برای ارائه ندارد و یک راوی شکست خورده است. ریچی بی دلیل به دل کاستاریکا و باند خلافکاران می زند و در ادامه یک رابطه شکست خورده را با ربکا آغاز می کند. تیمبرلک هم به مانند افلک در این فیلم ، درخشان نیست و فاصله زیادی با آنچه از او در " Alpha Dog " دیده بودیم دارد. جِما آرترتون هم که اخیراً فیلم عجیب و غریب " هانسل و گرتل : شکارچیان جادوگر " را از وی شاهد بودیم، در " رانر رانر " به جز به زبان آوردن مجموعه ای از کلمات بی ربط به داستان، کار دیگری انجام نداده است.

متاسفانه " رانر رانر " نه یک اثر " کازینویی " است و نه یک درام جذاب. فیلم از توضیح دادن درباره قماربازی و کشیده شدن داستان به این سمت خودداری کرده و از مسئله قمار تنها به عنوان یک پس زمینه برای روایت داستان استفاده کرده است. اما بخش درامِ داستان و روابط شخصیت ها هم چنگی به دل نمی زند. ایوان به عنوان رهبر تشکیلات قمار با نام " Midnight Black " ، احمق تر از آن است که بتواند یک خلافکار باشد. ریچی هم به عنوان یک دانشجوی کارشناسی ارشد که یکدفعه سر از کاستاریکا در آورده و در دسته ایوان وارد شده، به خودیه خود پا در هوا است! " رانر رانر " فیلمنامه ای سراسر اشتباه دارد که مشخص نیست این فیلمنامه را شخصاً کسی نوشته یا آن را از اثار سطح پائین تلویزیونی اقتباس کرده اند!

انتهای پیام/ص
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.