"ایلیزیوم" اثری ارزشمند در سینمای اکشن محسوب می‌شود اما در مقایسه با "منطقه‌9" مشخصاً در رده پائین تری قرار می‌گیرد.

به گزارش حوزه سینمای جهان باشگاه خبرنگاران به نقل از مووی مگ؛ در سال 2009 ، پیتر جکسون با همراهی کمپانی تری استار، تصمیم گرفتند تا تهیه کنندگی فیلمی تخیلی را برعهده بگیرند که کارگردانش ، فیلمسازی کاملاً بی تجربه به نام نیل بلومکمپ بود و تنها سابقه ساخت چند فیلم کوتاه را در کارنامه هنری اش داشت. اما با اینحال پروژه " منطقه 9 " با بودجه 30 میلیون در اختیار نیل بلومکمپ قرار گرفت و وی توانست " منطقه 9 " را تبدیل به یکی از بهترین آثار تخیلی تاریخ سینما مبدل کند که 4 کاندیداتوری اسکار را هم برایش به ارمغان آورد. نکته جالب در مورد موفقیت " منطقه 9 " این بود که محدود به فروش عالی 115 میلیون دلاری اش نمی شد، بلکه این فیلم توانسته بود نظر مساعد اکثر منتقدان را به همراه داشته باشد که چنین اتفاقی کمتر درباره یک اثر تخیلی و نسبتاً فانتزی، افتاده بود. حال پس از 3 سال از موفقیت عظیم " منطقه 9 " ، نیل بلومکمپ بار دیگر با یک اثر تخیلی دیگر با نام " ایلیزیوم ( در فارسی " بهشت " هم نامیده می شود.) به سینماها بازگشته که این یکی با بودجه ای 120 میلیون دلاری ساخته شده و یک بلاک باستر محسوب می شود.

داستان ایلیزیوم، در سال 2154 اتفاق می افتاد. در این دوران محل زندگی انسانها به دو دسته تقسیم بندی شده است. گروه اول افرادی استند که در منطقه ای خارج از جو کره زمین به نام " ایلیزیوم / Elysium " ساکن استند. این افراد رفاه و امنیت فوق العاده ای دارند و اغلب هم بیماری هایشان در کسری از ثانیه درمان می شود. اما گروه دوم ساکنان طبقه ضعیف اجتماع استند که در 2سیاره زمین ویران شده زندگی میکنند و امنیت و رفاهی ندارند.

مکس ( مکسول پری کاتن ) پسربچه یتیمی است که در کره زمین زندگی میکند و در دنیای کودکانه خود، به دختری به نام فری ( ولنتینا جیرون ) قول می دهد که روزی او را به ایلیزیوم ببرد تا مشکلاتشان به انتها برسد. سالها می گذرد و حالا مکس فردی جوان ( با بازی مت دیمون) است که در کره زمین در کارخانه ربات سازی مشغول به کار است. مکس که زمانی خلافکار بوده، در حال حاضر اصلاً علاقه ای به کار و زندگی اش ندارد و در نهایت براساس یک اتفاق در معرض امواج کشنده ای قرار میگیرد که زندگی او را در آستانه مرگ تا 5 روز آینده پیش می برد. مکس برای درمان نیاز است تا به ایلیزیوم برود اما وزیر ایلیزیوم به نام دلاکورت ( جودی فاستر ) به شدت مخالف ورود زمینی ها به این سیاره است و در حال تدوین قانونی برای لغو همیشگی سفر افراد ساکن زمین به ایلیزیوم است. با اینحال مکس توسط افرادی مامور می شود تا این نا عدالتی را برطرف کند و...

" ایلیزیوم " در نگاه اول مشابه بسیاری از آثار شاخص سینمای هالیوود در ژانر تخیلی است. آثاری که که اغلب آنها با الگوبرداری از " متروپلیس " دهه ی 20 میلاد3ی ساخته شده اند و " ایلیزیوم " هم از این بابت تا حدود زیادی وام دار این اثر جذاب بوده است. آخرین فیلمی که با حال و هوایی " متروپلیسی " تا پیش از " ایلیزیوم " به اکران در آمده بود ، فیلم " سر وقت / In Time " با بازی جاستین تیمبرلک بود که البته با حال و هوایی متروپلیسی آغاز می شد و در نهایت روندی " رابین هودی " به خود می گرفت!  
اما " ایلیزیوم " در مقایسه با آثار مشابه ، از وضعیت به مراتب بهتری برخوردار است و تا حدودی توانسته دقایق ابتدایی فیلم را به خوبی به ترسیم فضای متروپلیسی بپردازد. این معرفی هیجان انگیز و هوشمندانه اما در ادامه دچار تنزل می شود و با تغییر کاربری دادن حال و هوای شخصیت اصلی فیلم، فیلمنامه هم به طور مشخص تغییرات فاحشی را تجربه می کند که این تغییرات چندان مثبت نیست.
شخصیت  اصلی داستان به نام مکس که قرار است قهرمان اصلی داستان باشد، کمتر نشانی از صلابت یک قهرمان دارد و در واقع همان خصوصیات قهرمانان کلاسیک سینما را بر دوش می کشد که روی هم رفته برای مخاطب سرسخت فیلمِ بلومکمپ راضی کننده نیست. حتی حضور دوست دخترِ مکس که از دوران کودکی با وی بوده و در حال حاضر نیز یک پرستار است و مشکلات مشترکشان، کمکی به وضعیت آشفته داستان نمی کند و باید گفت که نیل بلومکمپ در معرفی و پرداخت قهرمان داستان تا حدود زیادی کوتاهی کرده است. 

متاسفانه این مشکل به نوعی دیگر در ادامه داستان خود را نشان می دهد و آن سمت و سو دادن مطلق داستان به یک اثر اکشن بوده که اتفاق خوشایندی محسوب نمی شود. اینکه " ایلیزیوم " متعلق به سینمای اکشن است شکی نیست،اما با توجه به آغاز خوشایند فیلم، می شد که بلومکمپ تدبیر کارسازی برای سمت و سوی بی جهت ندادن داستان به سوی اکشن بیندیشد و به هر قیمتی که است، تعادل را حفظ کند. متاسفانه مخاطب در نیمه دوم فیلم " ایلیزیوم " شاهد اتفاقاتی کمتر منطقی است که اکثر آنها به دلیل زیاده خواهی در ایجاد بستر اکشن به وقوع می پیوندند و مناسبتی با روایت یکپارچه داستان در نیمه ابتدایی ندارند.

اما خوشبختانه " ایلیزیوم " در بخش اکشن کم و کسری ندارد و یک اثر یکدست محسوب می شود. بلومکمپ به خوبی توانسته با استفاده از کات های سریع و البته کار خوب تدوینگر ، اکشن سریع و توام با هیجان را به مخاطب ارائه دهد که جذابیت بسیار زیادی دارد. خوشبختانه نبوغ بلومکمپ در ساخت اثر اکشن، پیش از این هم در5 " منطقه 9 " به خوبی به مخاطب اثبات شده بود و حالا در " ایلیزیوم " نیز این اکشن در ابعاد وسیع تر و با کلی CGI با کیفیت تر ، به علاقه مندان سینمای اکشن ارائه شده که در یک جمع بندی کلی می توان گفت عالی و کم نقص است. 

مت دیمون در نقش مکس ، مانند همیشه عالی ظاهر شده و در سکانس های اکشن یک موهبت برای فیلمساز محسوب می شود. دیمون که سابقه درخشانی برای بازی در آثار اکشن از جمله سه گانه " بورن " داشته ( البته سه گانه ای که وی در آن بازی کرده ) ، در " ایلیزیوم " اگرچه قهرمانی دوست داشتنی نیست و رفتارهای عجیب و غریب ، کم ندارد! اما با اینحال می تواند به راحتی مخاطب را با خود همراه کند. شاید تنها این مت دیمون باشد که بتواند کرکتر قهرمان داستان که تا حدودی متزلزل هم است را با تسلطی مثال زدنی به تصویر بکشد. جودی فاستر در نقش وزیر اعظم، به خوبی در نقش یک زن مستبد و قدرتمند ظاهر شده و شرارت ل6ازم را به بازی اش اضافه کرده است. البته در اواخر داستان ، فیلم شروع به ریشه یابی دلیل رفتار دلاکورت می کند که پس از یک توضیح نصفه و نیمه، متوجه می شویم که دلایل او برای رفتارش طبق معمول احمقانه بوده است! 

" ایلیزیوم " در بهترین حالت ممکن یک اثر اکشن هیجان انگیز است که می تواند ساعاتی شما را سرگرم کند اما فیلمنامه اثر، هرگز قدرت این را ندارد که بتواند تا مدتها ملکه ذهنتان شود و ذهن شما را به خودش مشغول کند. پس ، از دیدن " ایلیزیوم " در قامت یک اثر اکشن سر راست و جذاب لذت ببرید و مطمئن باشید که اکشن فیلم شما را پشیمان نخواهد کرد.

انتهای پیام/ص

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.