به گزارش
گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران ، بعد از تحریمهای ظالمانه غرب علیه کشور عزیزمان ایران مردان سخت کوش ایران اسلامی دست روی دست نگذاشتند و با غیرت، تخصص و با اتکا به دانش خود از فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد شکستن تحریمها و بومیسازی صنایع مرود نیاز کشور پیروی کردند.
بومیسازیهای عظیمی که در سالهای اخیر چشم چرکین تحریمکنندگان را خیره کرد. از بومیسازی صنایع مهم و استراتژیک سیمان و فولاد گرفته تا صنایع نظامی، هوا و فضا، هستهای، لیزر وتجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی.
در این بین شرکتها و سازمانهای بزرگ دولتی هم بودند که با اتکا به منابع دولتی و بعضا مشارکت بخش خصوصی گوشهای از پروژههای عظیم ملی را به دست گرفتند تا ضمن بومیسازی، در راهاندازی و به مدار تولید رسیدن صنایع مهم و استراتژیک از جمله میدان بزرگ گازی پارس جنوبی نقش ایفا کنند.
نقشی که به دلیل تاخیرهای پیاپی در تامین و ساخت قطعات مورد نیاز کمکم به نقش منفی داستان بدل شد.
داستان رئال خودکفایی و شکوفایی ایران اسلامی حال خواسته یا ناخواسته بازیگرانی هم دارد که در کنار سوپراستارهای داستان، در حد و اندازههای اسم خود ظاهر نشدند و با تاخیر پیاپی خود در تکمیل و تحویل پروژه های صنعتی، سیر به ثمر رسیدن سریال پیروزیهای ملی را کنند کردند.
سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران یکی از سازمانهایی است که در گذشته کارهای ویژه ای در بومیسازی صنایع مختلف برعهده داشت و الحق خوب به میدان عمل آمد.
از بومیسازی صنایع خودرو گرفته تا صنایع پیشرفته و همچنین نوسازی صنایع مهم در نقاط مختلف کشور.
اما شماره 10 صنعت کشور انگار دیگر با روزهای اوج خود فاصله گرفته و مثل گذشته سرحال در زمین خودکفایی و انحصارشکنی نمیدود.
دیگری خبری از پروژههای پیشرفته این سازمان به گوش نمیرسد.
دیگر خبری از بیوایمپلنتها، کاتالیستها، خودروهای هیبریدی، الیاف کربن، جی تی ال و ... از این سازمان منتشر نمیشود.
ایدرو پیمانکار فازهای 14 و 17 و 18 پارس جنوبی هم هست، فازهایی که از زمان احمد قلعه بانی، مجید هدایت و حالا غلامرضا شافعی تکمیل و تحویل نشده است.
تاخیرهای پیاپی که پشت دیوار تحریم پنهان میشوند.
آیا میتوان دلیل تمام این تاخیرها و نقاط ضعف را تحریم عنوان کرد؟
دکتر حسن روحانی رئیسجمهوری کشورمان در گزارش عملکرد 100 روزه دولت به ملت شریف و حماسهساز ایران اسلامی از انداختن گردنبند تقصیر بر گردن تحریم انتقاد کرد و گفت: «اکثر مشکلات و کمبودها و عقبماندگیها هیچ ربطی به تحریمها نداشته و علت سومدیریت است. همه تقصیرها را گردن تحریم نیاندازید و قدری هم از خودمان انتقاد کنیم و نقاط ضعفمان را ببینیم.»
تاخیر در پروژه بزرگ و ملی پارس جنوبی مربوط به هر نهاد یا سازمانیکه باشد فرقی نمیکند چراکه چند واقعیت را به دنبال دارد.
1-میدان پارس جنوبی یک میدان مشترک با کشور قطر است که هر روز تاخیر ما در راهاندازی و تکمیل این فازها ما را از سهم قانونی خود عقب میاندازد، منابع گازی که محدود است و فقط قطر از این تعلل و تاخیرها بهره میبرد.
2-با شروع فصل سرما و افزایش گاز درکشور اکنون بیش از پیش به وارد مدار تولید شدن گاز از فازهای پارس جنوبی نیاز است و این اصلا خوب نیست که کشورمان ایران به عنوان یک کشور مهم، مقتدر و پیشرفته در سطح منطقه با وجودسرآمد بودن منابع گازی، دچار کمبود و قطع گاز در مدار صنعتی و خانگی شود.
3-سازمانهایی مثل ایدرو که پیمانکار فازهای پارس جنوبی هستند آیا با وجود علم بر وجود تحریمها و بدون تحقیق و بررسی این پروژهها را قبول کردند که حالا وجود تحریمها را علت تاخیر درکار خودعنوان میکنند.؟
4-اگر مضاف بر تحریم، تامین منابع مالی لازم برای اتمام این پروژهها هم مزید بر علت باشد، باز خود 2 سوال دیگر را تداعی میکند.
الف- ایدرو به عنوان یک سازمان دولتی بدون در نظر گرفتن منابع مالی خود و تحقیق و بررسی لازم در مورد منابع مورد نیاز برای تکمیل این پروژهها پا به عرصه پیمانکاری گذاشته است؟
ب-ایدرو با وجود دولتی بودن و به عنوان یک سازمان توسعهای، در زیر مجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت نتوانسته مدیران ارشد دولتی را برای تامین منابع مالی مورد نیاز قانع و همسو کند.
علت تاخیرهای تکراری هرچه که باشد کشور را دچار آسیب میکند.
تا جایی که چند روز پیش وزیر نفت هم با انتقاد از تاخیر شرکتها و سازمانهای در تحویل فازهای پارس جنوبی به خبرنگار ما گفت: سازمان گسترش از ما پول بیشتر نخواهد ما راضی هستیم، جریمه تاخیرها پیشکش.
زنگنه درمورد تحویل فازهای جدید پارس جنوبی تا پایان امسال هم گفت: بعید میدانم فاز جدیدی تا پایان سال به بهرهبرداری برسد.
وی با انتقاد از برخی پیمانکارها گفت: بعضی از این شرکتها نه پول دارند نه دانش مورد نیاز و نه مدیریت صحیح.