یلدای هندوانه‌های قرمز و گاه صورتی، باورهای خسته کهنسالان و چشم‌های شیطان و نیمه بسته کودکان امروز همچون خاطره‌ای برلب طاقچه تاریخ مانده است.

به گزارش حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران؛ یلدا که در حقیقت نماد انتظار ایرانیان باستان برای شکوفایی دوباره گل خورشید با درخششی چند برابر گذشته به حساب می‌آمده و از دیرباز همه را محو قدمت فرهنگی خود کرده، اتفاقی است بر باور کهن مردمان این مرز و بوم که دود زمانه بر دلشان کارگر نیفتاده و با وجود هجوم مکرر مغول‌ها و سایر قوم‌های متعدی، چشم‌ها را شسته و شفافیت شادزیستن را حفظ کرده‌اند.
 
این روزها اما یلدا دیگر حال و هوای گذشته را ندارد چرا که نسل جوان خواب گران را ارزانی دیدگان روشنی بخش خود کرده‌اند و خورشید‌های زندگانی خود را از دیدن چشمانشان محروم کرد‌ه‌اند، این روزها یلدا دیگر یلدا نیست.
 
گفتنی است که با همه این حرف‌ها گرچه یلدای نهفته در دل دانه‌های سرخ انار دیگر به سرخی گذشته جلوه‌گری نمی‌کند اما هنوز در گوشه کنار این کشور کسانی پیدا می‌شوند که پای بر زیر کرسی گذاشته و چشم بر آبی دریای گلستان و بوستان می‌دوزند.
 
امروز، خاک پای ننه سرما بر دل اکثر جوانان سردی را حاکم کرده اما با گذر از کوچه‌های یخ بسته باور آدمی هنوز می‌توان گرمای نگاه بزرگان فامیل را حس کرد، می‌توان های و هوی کودکان را شنید، می‌توان در پایان باید گفت: گرچه روح باورهای ما در حال حاضر کمرنگ و ضعیف شده اما یلدا تا زمان باقی است، در سایه فال حافظ‌های نقش بسته در تاریخ زندگیش زنده خواهد ماند.
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.