بارالها! ناتوانی ام را زمانی بهتر می یابم كه توانایی بی انتهای تو، با همه اُبهتش در رنگ پوست یك نارنج، زل می زند در چشمانم. حقارتم را در برابر عظمت تو آن گاه می سنجم كه محو تماشای خلقت یك گلبرگم، شیدای تجسم یك كوه، حیران اشكال میوه یك كاج.
معبودا! اگر آفریده تو هنر است، پس چه كسی لیاقت آن را دارد كه خود را حتی لحظه ای هنرمند بداند و اگر تو خالقی، پس مخلوق تو كی می تواند بر سطح نمایان ترین اسرار خلقتت دست بكشد و از بی ادعاترین چشمه جاری حكمتت بنوشد؟!
خدایا! بنده حقیر را چه به كرشمه های بلند ملكوتی، و مخلوق سست را چه به سرسختی.الهی! هركس نگاه عاشق تری دارد به جهان، نگاه عاشقانه ترش بخش؛ چون شیفتگی، جوانه بندگی است.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید