بس پیمان که بر سر پیمانه شکست
بس عهد که از سستی دل ها بگسست
شد دهر پر از غبار عصیان، اما
بر آینه لطف تو گردی ننشست
*****
ای دوست از این عهد گسستن، توبه!
در حاشیه هوس نشستن، توبه!
هر مرتبه توبهای شکستم، این بار
صد مرتبه از توبه شکستن، توبه!
******
یک دل، دل خسته و تباه آوردم
من توشه راه، اشتباه آوردم
بر درگه لطف تو به جای توبه
پیمان شکنی کرده گناه آوردم!
******
افسوس که بی حساب، عصیان کردم
سامان گناه را پریشان کردم
پیمان شکنی کرده، گنهکار شدم
با توبه گناه خود دو چندان کردم
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید