مرکز مطالعاتی کارنگی در تحلیل خود از نقش سه بازیگر بین‌المللی ایران، روسیه و آمریکا در سوریه، جلوگیری از سقوط دولت و حذف تروریست‌ها را بهترین راهکارهای حل بحران سوریه خواند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،مرکز مطالعاتی خاورمیانه کارنگی مقاله‌ای به قلم مارک پیرینی کارشناس مؤسسه در مورد نقش سه کشور ایران، روسیه و آمریکا در بحران سوریه منتشر کرده که در آن آمده است:



به نظر می رسد که مسکو، تهران و واشنگتن بیش از هر زمان دیگری، جنگ در سوریه را به سمت خط پایان هدایت می‌کنند. مجموعه اقدامات روسیه و آمریکا باعث شده که وضعیت کنونی تا حدی امیدوارکننده به نظر برسد. مواضع سه بازیگر اصلی در صحنه سوریه، به سمت تحول پیش می‌رود و باراک اوباما به رغم انتقاداتی که علیه کوتاهی او در اقدام عملی مطرح شده، تأثیر زیادی در تحولات به وجود آمده دارد. ایران نیز متحد حکومت بشار اسد است و بازگشت این کشور به عرصه بین‌الملل احتمالاً با امتیازدهی های متقابل در مورد سوریه، همراه شود. اگر روسیه، ایران و آمریکا بخواهند پیشرفت بیشتری حاصل شود به ناچار باید برای پیدا کردن یک راهکار دیپلماتیک با هم همکاری کنند.

مواضع دمشق

سوریه یک کشور کلاسیک نیست و همین امر، تعامل با حکومت این کشور را به صورت قابل ملاحظه ای پیچیده می کند. از سال 1970 که حافظ اسد قدرت را به طور کامل در دست گرفت سوریه به دست دو خاندان اسد و مخلوف افتاد. این دو خاندان، دستگاههای اطلاعاتی، ارتش، حزب بعث و مهمتر از همه تجارت را در اختیار گرفته اند. از دید این دو خاندان، دمشق تنها به عنوان پایتخت کشور سوریه مطرح نیست. این شهر در جنگ شش روزه سال 1967 در برابر حملات اسرائیل، سقوط نکرد و حافظ اسد آن را « قلب تپنده جهان عرب » نامید. به همین خاطر تداوم تسلط بر دمشق برای تأمین مهمات و پاسداری از میراث حافظ اسد، ضروری است و این شهر، خط قرمز حکومت سوریه محسوب می شود.

حمله شیمیایی 21 آگوست قدرتهای خارجی و خصوصاً روسیه را عمیقاً نگران کرد. در 14 سپتامبر جان کری وزیر خارجه آمریکا و سرگئی لاورف وزیر خارجه روسیه، توافقنامه ای را امضا کردند که به موجب آن سلاحهای شیمیایی سوریه می بایست جمع آوری، مستندسازی و نابود می شد. به اعتقاد برخی ناظران، این توافقنامه که با نظارت سازمان ملل به امضا رسید یک پیروزی بزرگ برای پوتین به شمار می‌رود، اما برخی دیگر آن را نتیجه مستقیم فشار نظامی آمریکا می دانند. باید گفت که بسیاری از ناظران، این توافقنامه را عاملی برای مخفی کردن اوج‌گیری جنگ متعارف می دانند.



رویکرد روسیه

به نظر می رسد که حمایت روسیه از بشار اسد، کم نشده و ارسال سلاحهای روسی به این کشور، بدون محدودیت ادامه دارد. حمایت روسیه از دمشق تنها به خاطر اسد نیست بلکه این حمایت، ابزاری است برای نشان دادن این موضوع که پوتین قاطع یک میانجی اصلی در نظم نوین جهانی محسوب می شود؛ همچنین نقش پوتین به عنوان یک رهبر جهانی – به عنوان مثال ریاست او بر نشستهای اخیر گروه بیست – مستلزم احترام حداقلی به اوست. پیشنهاد روسیه مبنی بر نابودی انبارهای سلاح شیمیایی در سوریه، طوری بود که غرب نمی‌توانست آن را رد کند.

پس از کشف سلاحهای شیمیایی سوریه، این کشور می بایست هر چه سریعتر عقب‌نشینی می کرد و به همین خاطر حکومت سوریه پیمان منع تولید، ذخیره و استفاده از سلاحهای شیمیایی را امضا کرد. پس از این اقدام، دولت سوریه لیست کاملی از انبارهای سلاحهای شیمیایی خود را ارائه کرد تا برای همیشه، ادعای مشترک روسیه و سوریه مبنی بر عدم برخورداری سوریه از سلاحهای شیمیایی، رد شود. بدین ترتیب قطعنامه شورای امنیت درباره لزوم نابودی زرادخانه شیمیایی سوریه تا 30 ژوئن 2014 تصویب شد و سوریه آن را پذیرفت؛ حکومت سوریه متعهد به توافقنامه آمریکا و روسیه شد و با سرعت و دقت فراوان، مراحل نخست فرآیند بازرسی و نابودی سلاحهای شیمیایی را اجرا کرد.



توافقنامه روسیه و آمریکا نتیجه بخش بود و شبح حمله نظامی آمریکا را از دمشق دور کرد، اما فواید این توافقنامه در میان مدت، مبهم تر به نظر می رسد چرا که این توافقنامه اگر به معنای تداوم قدرت خاندان اسد و مخلوف باشد فشارهای شورشیان نیز بیشتر می شود و این امر منجر به واکنش تندتر حکومت سوریه خواهد شد. رهبران روسیه مرجعیت سازمان ملل را قبول دارند و آن را تنها جایی می دانند که پس از جنگ سرد می تواند محل نفوذ روسیه باشد، به همین خاطر است که روسیه از توافقنامه سلاحهای شیمیایی و نظارت بر این سلاحها حمایت می کند. روسیه همچنین به دنبال ثبات سیاسی یا به عبارت دیگر حفظ حکومت سوریه است چرا که پوتین از قدرت گرفتن گروههای اسلامگرا در سوریه نگران است.


کهنه سربازان واشنگتن

در حالی که برخی، رئیس جمهور آمریکا را جنگجویی مردّد می دانند آمریکا تاکنون بیشترین احتیاط را در قبال رئیس جمهور سوریه بکار برده است. در پی حمله شیمیایی 21 آگوست، بحثهای زیادی در پایتخت آمریکا بر سر رهبری این کشور و تردید اوباما در فرماندهی جنگ موشکی علیه سوریه درگرفت. واقعیت این بود که 62٪ شهروندان آمریکا مخالف دخالت در سوریه بودند، چنانکه 72٪ اروپایی ها و ترکها نیز همین دیدگاه را داشتند.

در مسافرتهایی که من به واشنگتن، لندن و پاریس داشتم بحثهایی مطرح شد و من متوجه شدم که مردم به دو دسته تقسیم شده اند: دسته ای طرفدار دخالت نظامی به منظور توقف خونریزی و جلوگیری از به قدرت رسیدن جهادی ها بودند و دسته ای دیگر به علت آنکه اوضاع را بسیار متغیر می دیدند خواهان عدم دخالت نظامی بودند. برای من روشن شد که دیدگاه دوم، دیدگاه اغلب مردم و در عین حال دیدگاهی نامتوازن است.

وانگهی آمریکا، فرانسه و انگلستان گزینه دیگری جز برنامه ریزی برای نابودی سلاحهای شیمیایی سوریه ندارند چرا که در صورت فروپاشی یا محصور شدن حکومت سوریه در یک منطقه کوچکتر، ممکن است این سلاحها به دست جهادی‌ها بیفتد و برای پرهیز از چنین خطری، تهیه یک برنامه زمانبندی شده برای نابودی سلاحهای شیمیایی در چارچوب بازرسی های جدّی و نظارت همه جانبه سازمان ملل، ارزش فراوانی داشت. همچنین با مراجعه به گذشته به نظر می رسد که آماده شدن آمریکا برای تحرک نظامی، تأثیر بسیار زیادی در محاسبات مسکو و دمشق در برهه قبل از امضای توافقنامه سلاحهای شیمیایی داشت. لذا سؤال حقیقی در مرحله کنونی این است که توافقنامه مذکور در عمل چگونه اجرا می شود؟


اهداف تهران

در مورد ایران باید گفت که مذاکرات مربوط به سوریه، ممکن است به اهداف این کشور کمک کند چرا که پس از موفقیت ایران در از سرگیری یک رابطه محتاطانه با واشنگتن، به نظر می رسد که تهران منفعت زیادی از پیشرفت در مذاکرات هسته ای می برد. در این شرایط ممکن است که ایران تمایل بیشتری به مصالحه در موضوع سوریه داشته باشد به شرط آنکه در مذاکرات بین المللی مربوط به بحران سوریه، مشارکت داده شود.



هدف اصلی ایران این است که جایگاه بین المللی خود را بازیابد و از حق کامل خود برای توسعه نیروگاههای هسته ای غیر نظامی – و نه نظامی چنانکه ایران تأکید می کند – برخوردار گردد. با در نظر گرفتن این هدف و نیز با در نظر گرفتن گفتگوهای اخیر ژنو میان ایران و قدرتهای غربی، نیاز به اتخاذ یک موضع معتدل تر از سوی ایران در قبال مسأله سوریه احساس می شود.

زمینه احتمالی تحرک هم وجود دارد، چرا که ایران به صورت کاملاً شفاف گفته که بکارگیری سلاحهای شیمیایی مطلقاً ممنوع است. ایران برای اتخاذ چنین موضعی، دلایلی منطقی دارد چرا که از زرادخانه شیمیایی صدام حسین رنجهای فراوان دیده است. ایران نیز همانند مسکو و بلکه بیشتر، نگران احتمال دستیابی شورشیان به انبارهای سلاحهای شیمیایی سوریه است.

در نتیجه پیش بینی می شود که ایران به شیوه ای آرام و معتدل، حکومت سوریه را در این مورد مجاب کند. در عین حال مشخص نیست که ایران چنین اقداماتی را در دستور کار قرار می دهد یا نه و نیز مشخص نیست که این اقدامات می تواند منجر به پذیرش مشارکت ایران در کنفرانس ژنو 2 به منظور پایان دادن به جنگ داخلی سوریه، گردد یا خیر؟


رهیافتهای بعدی

هم اکنون برنامه بازرسی سازمان ملل در همه جای سوریه در جریان بوده و نتایج رضایت بخشی نیز حاصل شده است، اما راه پیش روی این برنامه دشوار خواهد بود زیرا بازرسان سازمان ملل باید بخش زیادی از خاک سوریه را که هم اکنون در کنترل حکومت قرار دارد تحت پوشش بگیرند و در برخی مناطق نیز، مخالفان دولت سوریه باید خویشتنداری به خرج دهند تا مانع از اقدامات سازمان ملل نشوند. حکومت سوریه باید به قوانین پایبند باشد، اجازه دسترسی نامحدود و ایمن به انبارهای سلاحهای شیمیایی را بدهد و از پیچیده کردن مسائل بپرهیزد.



منافع حیاتی روسیه، آمریکا و ایران در این است که توافقنامه سلاحهای شیمیایی با سرعت و دقت اجرا شود و اگر چنین نشود این سه کشور تأثیرگذار، با این اتهام خطرناک روبرو می شوند که از این توافقنامه به عنوان ابزاری برای سرپوش نهادن بر تداوم جنگ متعارف، استفاده کرده اند.

از سلاحهای شیمیایی که بگذریم، روشن است که پایان دادن به کابوس سوریه مستلزم چندین فاکتور ضروری است که عبارتند از: مشارکت دادن ایران در مذاکرات مربوط به آینده سوریه به شرط تحقق برخی مسائل، جلوگیری از سقوط حکومت سوریه، به حاشیه راندن نیروهای جهادی و برگزاری کنفرانس ژنو 2 با حضور همه کشورهای ذینفع.

طبیعتاً احمقانه است که در این مرحله در مورد پیشرفت احتمالی در آینده گمانه زنی کرد چرا که سوریه همچنان ترکیبی انفجاری از چندین مسأله است و آینده آن به مجموعه شرایطی پرخطر بستگی دارد. با این همه گزینه دیپلماتیک همچنان به عنوان بهترین گزینه مطرح خواهد بود.
 
برچسب ها: سوریه ، بازیگر ، کارنگی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.