به گزارش
خبرنگار اقتصادي باشگاه خبرنگاران؛ آتشک یا بادزدگی (Fire Blight) با عامل باکتریایی Erwinia amylovora یکی از مهمترین بیماریهای درختان میوه دانهدار (سیب، گلابی و به)و گیاهان خانواده گلسرخیان میباشد. این آفت از مهمترین بیماری درختان میوه گلابی و به در جهان است.شدت خسارت بیماری آتشک به طور معمول روی درختان سیب از دو میزبان دیگر یعنی گلابی و به، به مراتب کم تر است.
این بیماری برای اولین بار در سال ۱۷۹۳ میلادی در ایالات متحده آمریکا روی درختان سیب، گلابی و به مشاهده شد که همراه با توسعه باغهای سیب و گلابی، به تدریج در تمامی آمریکا و بخشی از کانادا پراکنده شده و سپس همراه با میوههای آلوده صادراتی از آمریکا به انگلستان منتقل شده و بعد از آن در سرتاسر اروپا، ترکیه، مصر، لبنان و سپس ایران انتشار يافت.
آتشک در ايران برای اولین بار در سال ۱۳۶۸ و در ناحیه برغان کرج مشاهده شد که طی سالهای اولیه خسارت گستردهای را در استانهای تهران، قزوین، آذربایجان غربی و شرقی سبب گردید. به همین دلیل بخش قابل توجهی از باغهای گلابی احداث شده با استفاده از ارقام حساس یا نیمه حساس به بیماری نظیر ارقام شاه میوه، دوشس و پیغمبری (سردرودی) طی این سالها ریشه کن شده و توسعه باغهای گلابی برای سالهای متوالی در این مناطق تقریباًٌ بطور کامل متوقف شد. اما باغهای گلابی احداث شده با استفاده از ارقام متحملتر نظیر ارقام درگزی، اسپادونا و بیروتی، سالهای طغیان بیماری را با سهولت بیش تری پشت سر گذاشته و مجدداًٌ توانستند تولید اقتصادی خود را از سرگیرند.
لازم به ذکر است مشاهدات انجام گرفته در مناطق مختلف کشور نظیر استانهای تهران، قزوین، آذربایجان غربی و خراسان رضوی بیانگر اینست که در صورت ورود بیماری آتشک برای نخستین بار در یک منطقه، میزان خسارت بیماری طی سالهای ابتدایی بسیار شدید خواهد بود و به تدریج پس از ریشه کن شدن میزبانهای بسیار حساس، بیماری به تدریج به تعادل رسیده و فقط در برخی سالها که شرایط آب و هوایی برای توسعه بیماری مناسب است، روی انواع حساس خسارت بیماری قابل توجه خواهد بود. در چنین مرحلهای کنترل بیماری بار مالی زیادی به دوش تولید کننده نخواهد گذاشت.
*** نشانه هاي ظاهري ايجاد آتشک در درختان آتشک در اثر عفونت با یک بیمارگر (پاتوژن) رخ میدهد و مرگ سریع برگ، جوانه، شاخه و اندام گیاهی از آثار آن است. پیش از مرگ این اندامها معمولاً نخست زردی (کلروز) و قهوهای شدن در گیاه دیده میشود.
درختان مبتلا به آتشک مجموعهای از علائم را نشان میدهند. بهطور کلی سه نوع علائم قابل تشخیص است و زمان آلودهشدن درخت و اندامی که آلوده شده تعیینکننده نوع نشانه بیماری است. اولین نشانهای که آشکار میشود، سوختگی شکوفههاست که بلافاصله پس از باز شدن گلها صورت میگیرد.
در مراحل اولیه آلودگی، گلها ظاهری آبسوخته پیدا کرده و به سرعت سیاه میشوند. عموما کل شکوفههای یک خوشه دچار سوختگی شده و میمیرند.
سوختگی شاخهها بارزترین نشانه این بیماری است که یک تا چند هفته بعد از ریختن گلبرگها قابل مشاهده است. در این مرحله برگها و شاخههای آبدار نیز به قهوهای تا سیاه تغییر رنگ داده و سرشاخهها به سمت عقب خم شده، حالت سر عصایی به خود میگیرند.
در ادامه فصل با گرم شدن هوا، روی همین شاخهها میتوان تراوشات باکتریایی (Ooz) را دید که بهصورت قطرات ریز چسبناکی ترشح میشوند. در شرایط مساعد، آلودگی به شکل شانکر به سمت پایین (تنه درخت) توسعه یافته و در کل، درخت ظاهری سوخته در آتش پیدا میکند.
نشانهها روی میوه هم قابل مشاهده است به طوریکه میوههای درختان بیمار- اگر در مراحل اولیه آلوده شوند- کوچک، تیره رنگ و چروکیده میمانند و - اگر دیرتر آلوده شوند- زخمهای قرمز قهوهای تا سیاه رنگ را روی سطح آن میتوان دید.
روی این میوهها هم میتوان تراوشات باکتری را دید؛ بهخصوص اگر هوا گرم و مرطوب باشد. اگر پایه درخت به بیماری حساس باشد(مانند درخت به)، کل درخت پژمرده شده و خواهد مرد.
نشانههای بیماری را حتی در زمستان به صورت برگهای خشکیده روی درخت میتوان دید.
***انتقال آتشک بين درختان در فصل زمستان باکتری عامل بیماری را در شانکرهای ایجاد شده در شاخهها میگذراند و در بهار با گرم شدن هوا دوباره فعال شده و خود را همراه تراوشاتی به سطح درخت میرساند. حشراتی مانند زنبورعسل که جذب این تراوشات میشوند و نیز قطرات باران عامل مهمی در انتقال باکتریها به گیاه و ایجاد بیماری جدید هستند.
این انتقال از راه گلها و نیز زخمهای ناشی از نیش حشرات یا تگرگ و... صورت میگیرد و برای همین است که اولین نشانههای بیماری در شکوفهها خود را نمایان میکند.
سپس باکتری پس از استقرار و تکثیر، راه خود را داخل درخت یافته و به طور سیستمیک در درخت منتشر میشود. در حرکت به سمت سرشاخهها، آنها را خشکانده و در حرکت به سمت تنه با ایجاد شانکر در آخر فصل خود را برای زمستانگذرانی آماده میکند.
گاهی این شانکرها به حدی توسعه مییابند که درخت مجالی برای ادامه زندگی نمییابد و از پای در میآید؛ این زمانی است که پاتوژن تمام درخت را آلوده کرده باشد.
*** راهکار مبارزه و کنترل بيماري آتشک بهترین راه برای کنترل آتشک، راهکارهای تلفیقی است که شامل عملیات باغبانی (که باعث کاهش حساسیت درختان و جلوگیری از انتشار بیماری در باغ شود)، تلاش برای کاهش میزان اینوکولوم اولیه در باغ و سمپاشی در زمان مناسب با باکتریکشها برای پیشگیری از بیماری در زمانی که شرایط برای ایجاد بیماری مهیاست.
موثرترین کار در این مورد برای کاهش گسترش بیماری، اجتناب از کاشت پایهها و ارقام حساس است. رقمهای خیلی حساس سیب شامل موتسو، جوناتان و رم بیوتی، فیجی، با حساسیت زیاد خود به بیماری، ترکیب خطرناکی را در باغ در زمانی که بیم اپیدمی بیماری میرود، میسازد چراکه اینچنین درختانی در اثر بیماری خواهند مرد. بیشتر ارقام مردمپسند گلابی نیز حساسیت بالایی به آتشک دارند.
سوختگی شاخهها یکی از نشانههای معمول روی شاخههای جوان و آبدار است. بنابراین شیوههای هرس و استفاده کمتر از کودهای نیتروژنی که به کاهش رشد شاخهها میانجامد، برای جلوگیری از این مرحله بیماری اهمیت دارد. پیشرفت بیماری در داخل پیکره درخت با هرس شاخههای آلوده در اوایل تابستان؛ یعنی درست زمانی که تازه آلوده شدهاند به حداقل میرسد.
اینکار بهخصوص در مورد درختان جوان و کوتاه مهم است زیرا در این حالت فاصله شاخههای آلوده با تنه بسیار کم است. قطع شاخهها باید از فاصله ۲۰ تا۳۰ سانتیمتری زیر حاشیه محل آلودگی باشد. ضدعفونی وسایل هرس با الکل یا هیپوکلرید سدیم (وایتکس) بعد و قبل از بریدن هر شاخه نباید فراموش شود.
کنترل موثر حشرات با قطعات دهانی زننده- مکنده مثل شتهها، زنجرهها و پسیل گلابی به کاهش روند توسعه بیماری در مرحله سوختگی شاخهها کمک میکند.
***استفاده از آنتیبیوتیک براي محافظت از گلها در برابر آلودگی بیشتر اپیدمیهای خطرناک و جدی آتشک زمانی اتفاق میافتد که گلها آلوده شوند.
آنتیبیوتیکهای مشخصی وجود دارند که میتوانند در محافظت از گلها در برابر آلودگی نقش داشته باشند. این مواد باید درست زمانی که گلها ظاهر میشوند به کار روند.
سیستمهای مختلفی برای تعیین زمان مناسب استفاده از آنتیبیوتیکها طراحی شده است. بیشتر این سیستمها براساس دما (معمولا بیش از ۳/۱۸ درجه سانتیگراد که در این حالت تجمع باکتری هنوز به حد آستانه عفونت نرسیده است) کار میکنند.
بعد از این مرحله بارش باران لازم است تا باکتری را به محلهایی که بتواند از آنجا وارد گیاه شود، برساند. بنابراین آنتیبیوتیک باید قبل یا بعد از بارش صورت گیرد تا در زمان بارندگی جمعیت باکتری زیر آستانه آلودگی باشد. آنتیبیوتیکها در مرحله سوختگی شاخهها در طول تابستان تاثیری ندارند و بهکارگیری آنها برای محافظت توصیه نشده است.
آنتی بیوتیکهایی که برای درمان این بیماری مورد استفاده هستند شامل Streptomycin و Terramycin میشود. مورد اخیر بهخصوص روی گلابی مصرف دارد. در مناطقی که مصرف استرپتومایسین مجاز نیست، میتوان از Tetracyclin و Flumequin استفاده کرد.
البته گفتنی است مصرف آنتیبیوتیک در گیاهپزشکی و درمان بیماریهای گیاهی، محدودیتهایی دارد. یکی از این محدودیتها، مقاوم شدن باکتریها به آنتیبیوتیکهاست که این مقاومت شامل باکتریهای بیماریزای انسان نیز میشود که این امر خود منجر به اختلال در کنترل بیماریهای انسان و حیوانات به دلیل حضور مداوم آنتیبیوتیک در طبیعت میشود. برای همین مصرف این مواد در گیاهپزشکی باید درنهایت دقت و با لحاظ کردن احتیاط فراوان همراه باشد.
نهایت اینکه بیماری آتشک اکنون در ایران، به یکی از مهمترین بیماریهای گیاهی کشور تبدیل شده و ریشهکنی و جلوگیری از گ سترش این بیماری خطرناک باید مورد توجه مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای کشور قرار گیرد.
انجام تحقیقات در زمینه بیماریزایی پاتوژن عامل بیماری، اپیدمیولوژی، شیوههای پیشگیری و درمان بیماری نیازمند صرف وقت و هزینه از سوی مراکز تحقیقات کشور است و امید که روندی که برای مطالعه جنبههای مختلف بیماری در کشور وجود دارد، ادامه یافته و بلکه با سرعت بیشتری پیگیری شده و با کمک صاحبنظران و متخصصان بیماریشناسی گیاهی این بیماری در کشور ریشهکن شده و درختان از آتش بیماری نجات یابند.
گزارش از زينب عبدي
انتهاي پيام//